(حقوق) شریک مدعی علیه، همخوانده
codefendant
(حقوق) شریک مدعی علیه، همخوانده
انگلیسی به فارسی
(حقوق) شریک مدعیعلیه، همخوانده
codefendant
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of defendant.
• joint defendant
جملات نمونه
1. The co-defendants are charged with selling worthless junk bonds to thousands of unsuspecting depositors.
[ترجمه ترگمان]متهمان با فروش اوراق قرضه بی ارزش بی ارزش به هزاران نفر از سپرده گذاران ناآگاه متهم شده اند
[ترجمه گوگل]متهمان متهم به فروش اوراق قرضه ناخواسته به هزاران نفر از سپرده گذاران ناامید کننده هستند
[ترجمه گوگل]متهمان متهم به فروش اوراق قرضه ناخواسته به هزاران نفر از سپرده گذاران ناامید کننده هستند
2. It was supported in this claim by the Trustee of Lord Northampton's Settlement, who is co-defendant.
[ترجمه ترگمان]این ادعا در این ادعا توسط عضو هیات امنا لرد Northampton که یکی از متهمان است مورد حمایت قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این ادعا توسط وکلای پاسدار لرد نورتمپتون، که متهم همکلاسی است، مورد حمایت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این ادعا توسط وکلای پاسدار لرد نورتمپتون، که متهم همکلاسی است، مورد حمایت قرار گرفت
3. After retiring the jury returned with a notice asking whether the co-defendant was charged with gross indecency with the appellant only.
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه پس از بازنشستگی با یک اخطار قبلی برگشت و پرسید که آیا متهم با \"appellant\" به \"indecency\" متهم شده است یا خیر
[ترجمه گوگل]پس از بازنشستگی هیئت منصفه، با اخطاری اعلام کرد که آیا متهم متهم فقط با متهمین ناخوشایند است؟
[ترجمه گوگل]پس از بازنشستگی هیئت منصفه، با اخطاری اعلام کرد که آیا متهم متهم فقط با متهمین ناخوشایند است؟
4. But his co-defendant, Terry Nichols, bears no resemblance to the sketch of John Doe
[ترجمه ترگمان]اما همکارش، تری نیکلس، شباهتی به طرح John Doe ندارد
[ترجمه گوگل]اما متهم او، تری نیکولز، هیچ شباهتی به طرح جان Doe ندارد
[ترجمه گوگل]اما متهم او، تری نیکولز، هیچ شباهتی به طرح جان Doe ندارد
5. The appellant, Norman Mattison, was charged with committing an act of gross indecency with his co-defendant.
[ترجمه ترگمان]The، نورمن Mattison، متهم به ارتکاب نوعی بی احترامی فاحش با متهم شده بود
[ترجمه گوگل]متهم، نورمن ماتیسون، به اتهام ارتکاب یک عمل ناخوشایندی ناخوشایند با همکارانش متهم شد
[ترجمه گوگل]متهم، نورمن ماتیسون، به اتهام ارتکاب یک عمل ناخوشایندی ناخوشایند با همکارانش متهم شد
6. The attorney said the former detective coerced a confession from a co-defendant, who implicated his client, Howard McCowan.
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع گفت که بازرس سابق با توسل به یکی از متهمان، که موکلش را متهم کرده است، هاوارد McCowan، اعتراف کرد
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع گفت که کارآگاه سابق اعترافات یک متهم را متهم می کند که مشتری او، هوارد مک کوان را متهم می کند
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع گفت که کارآگاه سابق اعترافات یک متهم را متهم می کند که مشتری او، هوارد مک کوان را متهم می کند
7. He had failed to overturn the £ 5m damages awarded against him and a co-defendant for allegations about the Role of Lord Aldington.
[ترجمه ترگمان]او نتوانست ۵ میلیون پوند خسارت وارده به او و یک متهم در رابطه با نقش لرد Aldington را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]او موفق به سرنگون کردن خسارت 5 میلیون پوندی که به او اعطا شده بود و متهم به اتهامات مربوط به نقش لرد آلدیگانگ بود
[ترجمه گوگل]او موفق به سرنگون کردن خسارت 5 میلیون پوندی که به او اعطا شده بود و متهم به اتهامات مربوط به نقش لرد آلدیگانگ بود
8. Paul Magee, 4 stood bare-chested next to his co-defendant Michael O'Brien, 2 who was dressed in a smart suit.
[ترجمه ترگمان]پاول مگی ۴، با سینه برهنه در کنار هم کار خود، مایکل اوبراین، ۲ که لباس شیک پوشیده بود، ایستاده بود
[ترجمه گوگل]پل مگی 4، در کنار همکارش با مایکل اوبرین، 2 که در یک کت و شلوار هوشمند پوشید، ایستاده بود
[ترجمه گوگل]پل مگی 4، در کنار همکارش با مایکل اوبرین، 2 که در یک کت و شلوار هوشمند پوشید، ایستاده بود
9. Four co-defendants already have pleaded guilty.
[ترجمه ترگمان]چهار متهم دیگر هم اکنون گناهکار بوده اند
[ترجمه گوگل]چهار متهم متهم در حال حاضر مجرم را محکوم کرده اند
[ترجمه گوگل]چهار متهم متهم در حال حاضر مجرم را محکوم کرده اند
10. The co-defendant pleaded guilty to a charge of committing an act of gross indecency with the appellant.
[ترجمه ترگمان]یکی از متهمان به اتهام ارتکاب \"indecency of\" در رابطه با \"appellant\"، گناهکار شناخته شد
[ترجمه گوگل]همکاران متهم به اتهام ارتکاب به یک عمل ناخوشایندی ناخوشایند با متهمان، مجرم شناخته اند
[ترجمه گوگل]همکاران متهم به اتهام ارتکاب به یک عمل ناخوشایندی ناخوشایند با متهمان، مجرم شناخته اند
11. Otherwise, the user will be regarded as codefendant and has to bear the legal liability as well as forfeits the right of enjoying after service.
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، کاربر به عنوان codefendant شناخته خواهد شد و باید مسئولیت قانونی و همچنین حق بهره مندی از خدمات را داشته باشد
[ترجمه گوگل]در غیر اینصورت، کاربر به عنوان فاعل محسوب می شود و باید مسئولیت قانونی و همچنین حق استفاده از خدمات بعد از خدمت را ضمانت کند
[ترجمه گوگل]در غیر اینصورت، کاربر به عنوان فاعل محسوب می شود و باید مسئولیت قانونی و همچنین حق استفاده از خدمات بعد از خدمت را ضمانت کند
12. Daryl Atkins and a codefendant in 1996 kidnapped a serviceman, forced him at gunpoint to withdraw money from an ATM, then drove to a secluded spot and shot him to death.
[ترجمه ترگمان]داریل Atkins و a در سال ۱۹۹۶ یک serviceman را ربودند و او را به زور اسلحه مجبور کردند تا از ATM پول بگیرند، سپس به یک نقطه منزوی رسیدند و او را به ضرب گلوله کشتند
[ترجمه گوگل]داریل اتکینز و کافنتنت در سال 1996 یک خدمتکار را به قتل رساندند، او را مجبور کردند تا پول خود را از یک دستگاه خودپرداز بیرون بیاورند، سپس به یک مکان انحصاری رانده شد و او را به قتل رساند
[ترجمه گوگل]داریل اتکینز و کافنتنت در سال 1996 یک خدمتکار را به قتل رساندند، او را مجبور کردند تا پول خود را از یک دستگاه خودپرداز بیرون بیاورند، سپس به یک مکان انحصاری رانده شد و او را به قتل رساند
13. The codefendant will probably benefits from the cooperation in the aspect of conviction or sentence.
[ترجمه ترگمان]The احتمالا از هم کاری در جنبه محکومیت یا محکومیت سود خواهد برد
[ترجمه گوگل]کدوفندنت احتمالا از همکاری در جنبه محکومیت یا حکم بهره مند خواهد شد
[ترجمه گوگل]کدوفندنت احتمالا از همکاری در جنبه محکومیت یا حکم بهره مند خواهد شد
14. Tom is the codefendant of that case.
[ترجمه ترگمان]تام مسئول این پرونده است
[ترجمه گوگل]تام کدام این مورد است
[ترجمه گوگل]تام کدام این مورد است
پیشنهاد کاربران
متهمِ هم تراز/همرتبه
شریک جُرم
کلمات دیگر: