کلمه جو
صفحه اصلی

copacetic


معنی : جذاب، عالی، عمده، درجه یک
معانی دیگر : copesetic ز، - امر

انگلیسی به فارسی

( copesetic ) (آمریکا، عامیانه) عمده، جذاب، عالی، درجه یک


کپی رایت، عالی، عمده، جذاب، درجه یک


انگلیسی به انگلیسی

• good, cool, ok, all right (slang)

مترادف و متضاد

جذاب (صفت)
absorbing, charming, appealing, nifty, cute, slick, fetching, lovable, loveable, dashing, bonnie, bonny, copacetic, personable, well-off

عالی (صفت)
superior, super, great, fine, top, high-toned, high, grand, brave, gallant, beautiful, splendid, exquisite, excellent, superb, capital, immense, spiffy, imperial, magnificent, nobby, supreme, outstanding, superlative, swank, elevated, lofty, famous, copacetic, top-hole, remarkable, topping, high-grade, sublime, exalted, first-rate, unrivaled, palmary, ripping, wally, whizbang, whizzbang

عمده (صفت)
primary, main, principal, prime, important, significant, essential, head, chief, major, excellent, leading, dominant, copacetic, key, staple, predominant, considerable

درجه یک (صفت)
prime, nobby, first-string, classy, copacetic, top-hole, top-notch

جملات نمونه

1. His smile said that everything was copacetic.
[ترجمه دریا] لبخندش گفت ( نشون می داد ) که همه چی عالی بود
[ترجمه ترگمان]لبخندش گفت همه چی عالیه
[ترجمه گوگل]لبخند او گفت که همه چیز کپی رایت است

2. And if your goal is for a copacetic family visit, all parties might want to try to avoid falling back into old household roles.
[ترجمه ترگمان]و اگر هدف شما برای بازدید خانواده copacetic باشد، تمام طرفین ممکن است بخواهند از افتادن به نقش های خانوادگی قدیمی اجتناب کنند
[ترجمه گوگل]و اگر هدف شما برای بازدید خانوادگی کاپیتان باشد، همه احزاب ممکن است بخواهند سعی در جلوگیری از سقوط مجدد خانواده های قدیمی داشته باشند

3. No matter how copacetic your domestic life may be, the temptation of infidelity the appeal of new things, the sexiness of breaking the rules could prove quite hard to resist.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که زندگی خانوادگی تان چه طور ممکن است باشد، وسوسه بی وفایی چیزهای جدید، the شکستن قوانین می تواند بسیار سخت باشد که مقاومت کند
[ترجمه گوگل]مهم نیست که چگونه زندگی خانوادگی شما ممکن است، وسوسه خیانت به درخواست های جدید، جنون شکستن قوانین می تواند به سختی مقاومت کند

4. Unless you wish to join the spiritual ranks of bootleg Viagra peddlers and Nigerian "princes, " indiscriminate email blasts to one's acquaintances is never copacetic.
[ترجمه ترگمان]اگر نمی خواهید به دسته های روحانی of bootleg، خرده فروشان نیجریه ای و \"شاهزادگان\" نیجریه ملحق شوید، انفجار ایمیلی بدون تبعیض به آشنایان یکی از آشنایان صورت نگرفته است
[ترجمه گوگل]اگر شما مایل به پیوستن به صفات معنوی از فروشندگان بیگانه Viagra و شاهزادهای نیجریه نباشید، ایمیلهای تبعیض آمیز به آشنایانتان هرگز مورد حمله قرار نخواهند گرفت

5. You had to be a good judge of what a man was like, and the English was copacetic - John O'Hara.
[ترجمه ترگمان]باید قاضی خوبی می شدی و انگلیسی ها خیلی با جان اوها را دوست بودند
[ترجمه گوگل]شما باید یک قاضی خوب از آنچه که یک مرد بود، و انگلیسی است copacetic - جان O'Hara

6. In domains where data is king, or where data privacy is king, it's not very comforting, or copacetic, to just send it off to the ether-like abstraction of Bigtable.
[ترجمه ترگمان]در حوزه هایی که در آن داده، پادشاه است، یا جایی که حریم خصوصی داده پادشاه است، بسیار آرامش بخش، یا copacetic نیست، تا فقط آن را به انتزاع اثیر مانندی از Bigtable ارسال کند
[ترجمه گوگل]در حوزه هایی که اطلاعات آنها پادشاه است یا جایی که داده های مربوط به حریم خصوصی آنها پادشاه هستند، این خیلی راحت نیست و یا کپی رایت، فقط آن را به انتزاع اتر مانند Bigtable ارسال می کند


کلمات دیگر: