1. Even ratting contests and prize-fights seemed to lose their appeal in the last quarter of the century.
[ترجمه ترگمان]حتی مسابقات ratting و مسابقات جایزه به نظر می رسید که در ربع آخر قرن درخواست استیناف خود را از دست داده اند
[ترجمه گوگل]حتی مسابقات قهرمانی و رقابت های جوایز به نظر می رسید تجدید نظر خود را در سه ماهه آخر قرن را از دست بدهند
2. No other event in sport, except possibly a prizefight, is as punishing, as demanding of the mind and body.
[ترجمه ترگمان]هیچ رویداد دیگری در ورزش، به جز یک prizefight، به عنوان مجازات، به همان اندازه که از ذهن و جسم سر و کار دارد، مجازات است
[ترجمه گوگل]هیچ رویدادی دیگر در ورزش، به استثنای یک جشنواره، مجازات نمیشود، همانطور که از ذهن و بدن خواسته است
3. He is training for a prizefight.
[ترجمه ترگمان]او برای یک prizefight تمرین می کند
[ترجمه گوگل]او برای یک جایزه فورا آموزش می دهد
4. In case there ambiguity here, that page is the prizefight one.
[ترجمه ترگمان]در مواردی که در اینجا ابهام وجود دارد، آن صفحه the است
[ترجمه گوگل]در صورت وجود ابهام در اینجا، این صفحه یک جایزه است
5. "Using his camera as a sandpaper block, Kubrick has stripped away the veneer from the prizefight and dancehall worlds, " the New York Mirror proclaimed.
[ترجمه ترگمان]آیینه نیویورک اعلام کرد: \" با استفاده از دوربین خود به عنوان یک بلوک کاغذ سنباده، کابل روکش the و dancehall را از بین برده است \"
[ترجمه گوگل]نیویورک آینه اعلام کرد: 'با استفاده از دوربین خود به عنوان یک بلوک کاغذدانه، کوبریک از روبرو شدن با دنیای جشنواره و دنیای رقص خارج شده است '