به کار بردن نیک واژه، استعمال حسن تعبیر، حسن تعبیرکردن، استعمال کلمه ء نیکو بجای کلمه ء زشت
euphemize
به کار بردن نیک واژه، استعمال حسن تعبیر، حسن تعبیرکردن، استعمال کلمه ء نیکو بجای کلمه ء زشت
انگلیسی به فارسی
حسن تعبیرکردن، استعمال کلمه نیکو بهجای کلمه زشت
فریاد زدن
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: euphemizes, euphemizing, euphemized
حالات: euphemizes, euphemizing, euphemized
• : تعریف: to refer to by means of a euphemism.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: euphemizer (n.)
مشتقات: euphemizer (n.)
• : تعریف: to speak or write using euphemisms.
جملات نمونه
She euphemized all bodily functions.
او برای کلیهی فعالیتهای بدن واژههای مؤدبانه بهکار میبرد.
پیشنهاد کاربران
بِهگوییدن.
نیکواژهیدن.
نیکواژهیدن.
کلمات دیگر: