معنی : گوشت دنده، گوشت دنده خوک
sparerib
معنی : گوشت دنده، گوشت دنده خوک
انگلیسی به فارسی
اسپاریریب، گوشت دنده خوک، گوشت دنده
انگلیسی به انگلیسی
• cut of pork consisting of ribs with most of the meat trimmed off
cut of meat including a rib (especially of pork)
cut of meat including a rib (especially of pork)
مترادف و متضاد
گوشت دنده (اسم)
rib, french chop, sparerib
گوشت دنده خوک (اسم)
sparerib
جملات نمونه
1. Famous Shanghai local snacks include steamed buns, sparerib rice cake, crab shell cake, etc.
[ترجمه ترگمان]اسنک های محلی معروف شانگهای عبارتند از نان های پخته شده، کیک برنجی، کیک خرچنگ، کیک خرچنگ، و غیره
[ترجمه گوگل]تنقلات مشهور محلی شانگهای شامل نوشابه های پخته، کیک برنج اسپاریریب، کیک خرمالو و غیره است
[ترجمه گوگل]تنقلات مشهور محلی شانگهای شامل نوشابه های پخته، کیک برنج اسپاریریب، کیک خرمالو و غیره است
2. I like to eat here the sparerib noodles, here is the sparerib noodles soup this is full-bodied good!
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم ماکارونی sparerib رو اینجا بخورم این سوپ ماکارونی sparerib هست که پر از بدن خوبه
[ترجمه گوگل]من دوست دارم در اینجا نودل اسپاریریب بخورم، در اینجا سوپ رشته نبات اسپاریریب این خوب است!
[ترجمه گوگل]من دوست دارم در اینجا نودل اسپاریریب بخورم، در اینجا سوپ رشته نبات اسپاریریب این خوب است!
3. The second day, 286 ask me to eat sparerib noodles, I eat of a happy, break up that matter thoroughly to record.
[ترجمه ترگمان]روز دوم، ۲۸۶ از من تقاضا می کند که ماکارونی sparerib را بخورم، از خوشحالی، این موضوع را کام لا ضبط کنم
[ترجمه گوگل]روز دوم، 286 از من می خواهم نودل های اسپاریریب بخورم، از خوردن یک راز خوشحال می شوم، این موضوع را به طور کامل برای ضبط کردن بگذارم
[ترجمه گوگل]روز دوم، 286 از من می خواهم نودل های اسپاریریب بخورم، از خوردن یک راز خوشحال می شوم، این موضوع را به طور کامل برای ضبط کردن بگذارم
4. Sugar and vinegar are seasonings of this sparerib soup.
[ترجمه ترگمان]قند و سرکه نیز از این سوپ sparerib استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]شکر و سرکه ادویه این سوپ اسپریری است
[ترجمه گوگل]شکر و سرکه ادویه این سوپ اسپریری است
5. The sparerib covers rice, shredded meat cabbage, mushroom picks rape, the shrimp skin wax gourd soup, rice.
[ترجمه ترگمان]The برنج، کلم گوشت خرد شده، قارچ دزدی، قارچ پوست میگو، سوپ نخود فرنگی، برنج را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]اسپاریریب برنج، کلم پیچ گوشتی، قارچ، عصاره گندم، سوپ گورو موم پوست برنج، برنج را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]اسپاریریب برنج، کلم پیچ گوشتی، قارچ، عصاره گندم، سوپ گورو موم پوست برنج، برنج را پوشش می دهد
6. Famous Shanghai local snacks include steamed buns, sparerib rice cake, crab shell cake, etc. All of them are delicious, you may have a try.
[ترجمه ترگمان]اسنک های محلی معروف شانگهای عبارتند از buns بخارپز، کیک برنج، کیک خرچنگ، و غیره همه آن ها خوش مزه هستند، ممکن است امتحان کنید
[ترجمه گوگل]تنقلات مشهور محلی شانگهای شامل نوشابه های پخته شده، کیک برنج اسپاریریب، کیک خرچنگ پوشیده و غیره هستند همه آنها خوشمزه هستند، ممکن است سعی کنید
[ترجمه گوگل]تنقلات مشهور محلی شانگهای شامل نوشابه های پخته شده، کیک برنج اسپاریریب، کیک خرچنگ پوشیده و غیره هستند همه آنها خوشمزه هستند، ممکن است سعی کنید
7. There are chicken, a lot of delicious food such as the fish, green vegetables, the sparerib .
[ترجمه ترگمان]مرغ، غذای خوش مزه زیادی مثل ماهی، سبزیجات سبز، the وجود دارد
[ترجمه گوگل]مرغ، غذای خوشمزه مانند ماهی، سبزیجات سبز، اسپاریریب وجود دارد
[ترجمه گوگل]مرغ، غذای خوشمزه مانند ماهی، سبزیجات سبز، اسپاریریب وجود دارد
8. Three, please put up the vogue magazine several in the Chu cabinet, good let me be unlikely in wait for the sparerib soup burn goodly before of endlessly time space falsely.
[ترجمه ترگمان]سه تن، لطفا چند مجله مد را در قفسه چو قرار دهید، خوب است به من اجازه دهید تا مدتی صبر کنم تا سوپ sparerib روی goodly به اشتباه بماند
[ترجمه گوگل]سه، لطفا تعدادی مجله را در کابینه چو قرار دهید، خوب اجازه بدهید بعید به نظر می آید که سوپ اسپریری درست قبل از فضای بی وقفه فریاد بزند
[ترجمه گوگل]سه، لطفا تعدادی مجله را در کابینه چو قرار دهید، خوب اجازه بدهید بعید به نظر می آید که سوپ اسپریری درست قبل از فضای بی وقفه فریاد بزند
کلمات دیگر: