(پزشکی) بیماری آلزایمر (تباهی سلول های مغزی)
alzheimer's disease
(پزشکی) بیماری آلزایمر (تباهی سلول های مغزی)
انگلیسی به فارسی
بیماری آلزایمر
(پزشکی) بیماری آلزایمر (تباهی سلولهای مغزی)
انگلیسی به انگلیسی
• degenerative disease of the central nervous system which is characterized by dementia (mainly affects the elderly)
جملات نمونه
1. Alzheimer's disease is a neurological disorder.
[ترجمه ترگمان]بیماری آلزایمر یک اختلال نورولوژیکی و عصبی است
[ترجمه گوگل]بیماری آلزایمر یک اختلال عصبی است
[ترجمه گوگل]بیماری آلزایمر یک اختلال عصبی است
2. In the early 1960s, Blyton fell victim to Alzheimer's disease.
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۶۰، Blyton قربانی بیماری آلزایمر شد
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1960، Blyton قربانی بیماری آلزایمر شد
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1960، Blyton قربانی بیماری آلزایمر شد
3. The most common form of dementia is Alzheimer's disease.
[ترجمه ترگمان]متداول ترین نوع جنون، بیماری آلزایمر است
[ترجمه گوگل]شایعترین نوع دمانس بیماری آلزایمر است
[ترجمه گوگل]شایعترین نوع دمانس بیماری آلزایمر است
4. Sufferers from Alzheimer's disease can't cope at home.
[ترجمه ترگمان]بیماری آلزایمر از بیماری آلزایمر قادر به رسیدگی به خانه نیست
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به آلزایمر نمی توانند در خانه برطرف شوند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به آلزایمر نمی توانند در خانه برطرف شوند
5. Several years ago, she was diagnosed as having Alzheimer's disease.
[ترجمه ترگمان]چندین سال پیش، بیماری آلزایمر تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]چند سال پیش، او به عنوان بیماری آلزایمر تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]چند سال پیش، او به عنوان بیماری آلزایمر تشخیص داده شد
6. His deterioration through Alzheimer's Disease with its abundant frustrations had long been for him a physical and mental martyrdom.
[ترجمه ترگمان]زوال او از بیماری آلزایمر با frustrations فراوان برای او یک شهادت جسمی و روحی بود
[ترجمه گوگل]بدتر شدن او از طریق بیماری آلزایمر با سرخوردگی های فراوان او به مدت چند ساله شهادت جسمی و روحی او بوده است
[ترجمه گوگل]بدتر شدن او از طریق بیماری آلزایمر با سرخوردگی های فراوان او به مدت چند ساله شهادت جسمی و روحی او بوده است
7. Alzheimer's Disease was now widely known and recognised as an incurable form of senile dementia.
[ترجمه ترگمان]بیماری آلزایمر در حال حاضر به طور گسترده شناخته شده و به عنوان یک شکل غیرقابل درمان جنون مجرد شناخته می شود
[ترجمه گوگل]بیماری آلزایمر در حال حاضر به طور گسترده ای شناخته شده و به عنوان یک شکل غیر قابل علاج از زوال عقل قدیم شناخته شده است
[ترجمه گوگل]بیماری آلزایمر در حال حاضر به طور گسترده ای شناخته شده و به عنوان یک شکل غیر قابل علاج از زوال عقل قدیم شناخته شده است
8. Sufferers from Alzheimer's disease were to be exempt from the tax - a concession which opposition parties had fought for.
[ترجمه ترگمان]Sufferers ناشی از بیماری آلزایمر، معاف از مالیات بود - امتیازی که احزاب مخالف برای آن می جنگیدند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به بیماری آلزایمر باید از مالیات معاف شوند - یک امتیاز که احزاب مخالف برای آن جنگیدند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به بیماری آلزایمر باید از مالیات معاف شوند - یک امتیاز که احزاب مخالف برای آن جنگیدند
9. It is born to contract Alzheimer's disease.
[ترجمه ترگمان]این بیماری برای ابتلا به بیماری آلزایمر به دنیا آمده است
[ترجمه گوگل]این متولد شده است تا بیماری آلزایمر را متوقف کند
[ترجمه گوگل]این متولد شده است تا بیماری آلزایمر را متوقف کند
10. Alzheimer's disease is one of the most crippling and distressing diseases of the elderly.
[ترجمه ترگمان]بیماری آلزایمر یکی از خطرناک ترین بیماری ها برای سالمندان است
[ترجمه گوگل]بیماری آلزایمر یکی از بیماری های فلج کننده و ناراحت کننده سالمندان است
[ترجمه گوگل]بیماری آلزایمر یکی از بیماری های فلج کننده و ناراحت کننده سالمندان است
11. These protein deposits are a feature of Alzheimer's disease.
[ترجمه ترگمان]این ذخایر پروتئین یکی از ویژگی های بیماری آلزایمر است
[ترجمه گوگل]این رسوبات پروتئینی یکی از ویژگی های بیماری آلزایمر است
[ترجمه گوگل]این رسوبات پروتئینی یکی از ویژگی های بیماری آلزایمر است
12. Alzheimer's disease affects the regions of the brain that control memory.
[ترجمه ترگمان]بیماری آلزایمر بر بخش هایی از مغز که حافظه را کنترل می کنند تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]بیماری آلزایمر بر مناطق مغز که حافظه را کنترل می کنند، تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]بیماری آلزایمر بر مناطق مغز که حافظه را کنترل می کنند، تاثیر می گذارد
13. Her husband, who suffered from Alzheimer's disease, was detained in hospital and sedated pending geriatric assessment.
[ترجمه ترگمان]شوهرش، که از بیماری آلزایمر رنج می برد، در بیمارستان بازداشت شد و در انتظار ارزیابی geriatric بی هوش بود
[ترجمه گوگل]شوهرش که از بیماری آلزایمر رنج می برد، در بیمارستان بستری و ارزیابی شده است
[ترجمه گوگل]شوهرش که از بیماری آلزایمر رنج می برد، در بیمارستان بستری و ارزیابی شده است
14. Although Alzheimer's disease is the most important cause of dementia, there are few epidemiological data on the illness.
[ترجمه ترگمان]هر چند که بیماری آلزایمر مهم ترین علت زوال عقل است، اطلاعات بیماری های واگیردار در این بیماری وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر چه بیماری آلزایمر مهم ترین علت زوال عقل است، اما تعداد بیماری های اپیدمیولوژیک بسیار زیاد است
[ترجمه گوگل]اگر چه بیماری آلزایمر مهم ترین علت زوال عقل است، اما تعداد بیماری های اپیدمیولوژیک بسیار زیاد است
پیشنهاد کاربران
تلفظ :
🇺🇸 آلتس های مِرز - آلتسای مِرز
🇬🇧 اَلتسای مِز
🇺🇸 آلتس های مِرز - آلتسای مِرز
🇬🇧 اَلتسای مِز
کلمات دیگر: