کلمه جو
صفحه اصلی

spaniard


معنی : اسپانیولی
معانی دیگر : اهل اسپانیا، بومی اسپانیا، (شخص) اسپانیایی

انگلیسی به فارسی

اسپانیولی


اسپانیایارد، اسپانیولی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a native or citizen of Spain, or a descendant thereof.

• resident of spain (country in southwestern europe)

مترادف و متضاد

اسپانیولی (اسم)
spaniard

جملات نمونه

1. Is she a Spaniard or an Italian?
[ترجمه ترگمان]اسپانیایی است یا ایتالیایی؟
[ترجمه گوگل]آیا او اسپانیایی یا ایتالیایی است؟

2. My mother, a Spaniard, always used to wax lyrical about the lemon trees in the family garden.
[ترجمه ترگمان]مادرم که یک اسپانیایی بود همیشه در مورد درخت های لیمو در باغ family wax می کرد
[ترجمه گوگل]مادر من، یک اسپانیایی، همیشه در مورد درختان لیمو در باغ خانوادگی مومیایی کرد

3. In 1532 the Spaniards finally overwhelmed the armies of Peru.
[ترجمه ترگمان]در سال، اسپانیایی ها سرانجام ارتش های پرو را شکست دادند
[ترجمه گوگل]در 1532، اسپانیایی ها در نهایت ارتش پرو را غرق کرد

4. Spaniards are worried about German investors deserting Spain for Eastern Europe.
[ترجمه ترگمان]اسپانیایی ها نگران خروج سرمایه گذاران آلمانی از اسپانیا برای اروپای شرقی هستند
[ترجمه گوگل]اسپانیایی ها نگران سرمایه گذاران آلمانی هستند که اسپانیا را برای اروپای شرقی ترک می کنند

5. She married a Spaniard and finished up in Barcelona.
[ترجمه ترگمان]او با یک اسپانیایی ازدواج کرد و در بارسلونا به پایان رسید
[ترجمه گوگل]او با یک اسپانیایی ازدواج کرد و در بارسلونا بازی کرد

6. In the late 18th century, Spaniards and Mexicans began to intermarry with the Indians.
[ترجمه ترگمان]در اواخر قرن ۱۸، اسپانیایی ها و مکزیکی ها شروع به intermarry با هندی ها کردند
[ترجمه گوگل]در اواخر قرن هجدهم، اسپانیایی ها و مکزیک ها با سرخپوستان سر و کار داشتند

7. The 7- years - old Spaniard was appointed IOC president in 1980.
[ترجمه ترگمان]این اسپانیایی ۷ ساله در سال ۱۹۸۰ به سمت president انتخاب شد
[ترجمه گوگل]7 ساله اسپانیایی رئیس جمهور IOC منصوب شد در سال 1980

8. A neutral might argue a case for the Spaniard.
[ترجمه ترگمان]یک فرد بی طرف می تواند یک مورد برای آن اسپانیایی بحث کند
[ترجمه گوگل]یک طرف خنثی ممکن است برای اسپانیا بحث کند

9. He is a Spaniard pure and simple.
[ترجمه ترگمان]مرد اسپانیایی و ساده ای است
[ترجمه گوگل]او اسپانیایی خالص و ساده است

10. The Spaniard and the Indian are diametrically opposed.
[ترجمه ترگمان]اسپانیایی و هندی شدیدا مخالف هستند
[ترجمه گوگل]اسپانیایی و هند با شدت مخالف هستند

11. This is Spaniard colonial in America final expansionism action.
[ترجمه ترگمان]این استعماری اسپانیایی در توسعه طلبی و توسعه طلبی نهایی آمریکا است
[ترجمه گوگل]این استعماری اسپانیایی است که در عملیات انعطاف ناپذیر آمریکا انجام می شود

12. The Spaniard tried to explain his remarks after today's qualifying.
[ترجمه ترگمان]مرد اسپانیایی سعی کرد اظهارات خود را بعد از انتخاب امروز توضیح دهد
[ترجمه گوگل]اسپانیایی تلاش کرد تا پس از واجد شرایط امروز، اظهارات خود را توضیح دهد

13. He finished ahead of the Spaniard, and in the process picked up his first time trial win as a pro.
[ترجمه ترگمان]او جلوتر از اسپانیایی ها کارش را تمام کرد، و در این فرآیند اولین برد اولین بار او به عنوان یک طرفدار را بدست آورد
[ترجمه گوگل]او پیش از اسپانیایی به پایان رسید و در این پروسه اولین بار محاکمه خود را به عنوان یک حرفه ای برد

14. The Spaniard was wrapped in a serape; he had bushy white whiskers; long white hair flowed from under his sombrero, and he wore green goggles.
[ترجمه ترگمان]اسپانیایی در شالی پیچیده شده بود و ریش سفیدی داشت و موهای بلند و سفیدش از زیر کلاهش بیرون زده بود و عینک سبزی به چشم داشت
[ترجمه گوگل]اسپانیایی در یک سریال پیچیده شد؛ او ساندویچ سفید باریک داشت؛ موهای طولانی سفید از زیر سمبروو خود سرچشمه گرفته و عینک های سبز را پوشانده است


کلمات دیگر: