کلمه جو
صفحه اصلی

coppice


معنی : بیشه، هیمه زار
معانی دیگر : رجوع شود به: copse

انگلیسی به فارسی

بیشه، هیمه‌زار


جنگل، بیشه، هیمه زار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of copse.

• grove; copse, thicket of bushes or small trees
a coppice is a small group of trees growing very close to each other.

مترادف و متضاد

بیشه (اسم)
forest, wood, bosk, grove, thicket, glade, bosquet, bosket, brake, coppice, brushwood, holt, shaw

هیمه زار (اسم)
coppice

جملات نمونه

1. It is best to coppice the trees in the winter before the sap rises.
[ترجمه ترگمان]خیلی بهتر است که قبل از طلوع آفتاب درختان را coppice
[ترجمه گوگل]بهتر است قبل از افزایش سیب، درختان را در زمستان بچرخانید

2. Growing alternative crops such as short rotation coppice as energy crops and fibre crops such as flax and hemp showed promise.
[ترجمه ترگمان]کاشت محصولات جایگزین مانند محصولات انرژی و الیاف نخ مانند کتان و بوته شاهدانه قول داده شد
[ترجمه گوگل]وعده داده شد که محصولات جایگزین دیگری مانند کشت کوکنار کوتاه مدت به عنوان محصولات انرژی و محصولات فیبر مانند کتان و کتان استفاده شود

3. The second crop was of underwood and coppice, with felling taking place at intervals of seven years or so.
[ترجمه ترگمان]محصول دوم of و coppice بود با افتادن در فواصل هفت سال یا بیشتر
[ترجمه گوگل]دومین محصول از چوب زیرزمینی و چوب خرد شده بود که با فرسایش در فواصل هفت سال یا بیشتر انجام می شد

4. Give them time, and the rest of the coppice wood would also find a good home.
[ترجمه ترگمان]به آن ها فرصت بدهید و بقیه درختان جنگلی خانه خوبی را پیدا می کنند
[ترجمه گوگل]به آنها فرصت بدهید، و بقیه چوب کاج نیز یک خانه خوب پیدا کنید

5. Much Wealden woodland has been managed as coppice, often in combination with standard trees, principally oak.
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از جنگل جنگلی به عنوان coppice و اغلب در ترکیب با درختان استاندارد، عمدتا چوب بلوط مدیریت شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از جنگل های Wealden به عنوان جنگل، اغلب در ترکیب با درختان استاندارد، عمدتا بلوط مدیریت می شود

6. The rows of hazel coppice emphasised the atmosphere of decay.
[ترجمه ترگمان]The of بر جو فساد تاکید می کردند
[ترجمه گوگل]ردیف فلفل فلفل بر فضای فرسایش تأکید دارد

7. On then-meadows and hayfields there is birch coppice chirping joyfully. Flocks of thousand of migrating birds feed upon banks of fenny rivers.
[ترجمه ترگمان]در این موقع علف ها و hayfields درختان غان را شاد می کنند هزاران پرنده مهاجر از پرندگان مهاجر به سواحل رودخانه باتلاقی تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]در آن زمان مراتع و گیاهان علفی درخت خیمه ای با شادمانی خنده دار است گله هزاران مهاجر پرندگان بر روی بانک های رودخانه های فصلی تغذیه می کنند

8. A preliminary survey of bryophytes on the coppice of Buxus sinica in Huanggan Shan, Wuyi Mountain.
[ترجمه ترگمان]نقشه برداری مقدماتی of در the of در Huanggan Shan، کوه Wuyi
[ترجمه گوگل]بررسی مقدماتی بریوفیت ها در شاخه بکسوس سینیکا در Huanggan Shan، کوه ووئی

9. Some, such as the short-rotation willow coppice, will decontaminate soil that has been polluted with wastewater or heavy metals as it grows.
[ترجمه ترگمان]برخی، مانند the - کوتاه، خاکی که با آب و یا فلزات سنگین آلوده شده است، پاک سازی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها، مانند کمپوت کوتاه بوته، خاکی را که با فاضلاب و یا فلزات سنگین آلوده شده است، از بین می برد

10. And now I will at times explore every little 2nook of some poor 30)coppice with almost anxious footsteps, so deep a hold has this imagination upon me.
[ترجمه ترگمان]و من گاه گاه در گوشه و گوشه چشمم به هر گوشه کوچکی از درختان سی لوا می بینم که تقریبا مضطرب و مضطرب به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر من در هر زمان هر 2 نول کمی از بعضی از فقرا 30) زهکشی با تقریبا مضطرب است، بنابراین عمیق نگه داشتن این تخیل بر من است

11. Why the dress, you poor dear-the picture you coppice of the girl in the hall.
[ترجمه ترگمان]- چرا این لباس را کرده ای عزیزم - تصویر آن دختر توی تالار است
[ترجمه گوگل]چرا لباس، شما عزیزان فقیر، تصویری که شما از دختر در سالن دارید

12. Yet until the 1950s most had been managed as coppice since Norman times.
[ترجمه ترگمان]با این حال تا دهه ۱۹۵۰ بسیاری از آن ها از زمان Norman managed بودند
[ترجمه گوگل]با این حال، تا سالهای 1950 بیشتر از زمان نورمن مدیریت شد

13. There was a scuffle, and then a woman's giggle, among the undergrowth toward the centre of the small coppice.
[ترجمه ترگمان]جنجالی در کار بود و بعد صدای خنده یک زن در میان بوته های انبوه درختان کوچک به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]یک زخم زدگی داشت، و پس از آن زگیل زن، در میان زیرزمینی به سمت مرکز مرغ کوچک

14. Apart from the Rhizophora spp., many of the principal species coppice readily.
[ترجمه ترگمان]به غیر از گونه های Rhizophora بسیاری از گونه های اصلی به آسانی coppice
[ترجمه گوگل]به استثنای گونه های Rhizophora، بسیاری از گونه های اصلی گونه ها به راحتی می شوند

15. But left there are by now vast forests which engulfed all trails of human beings so fast. On then-meadows and hayfields there is birch coppice chirping joyfully.
[ترجمه ترگمان]اما اکنون در جنگل های پهناور که تمامی موجودات انسانی را به سرعت فرو می برد، باقی می ماند در این موقع علف ها و hayfields درختان غان را شاد می کنند
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر جنگل های وسیع وجود دارد که همه ی مسیرهای انسان ها را سریع می کند در آن زمان مراتع و گیاهان علفی درخت خیمه ای با شادمانی خنده دار است


کلمات دیگر: