کلمه جو
صفحه اصلی

aerobatic

انگلیسی به انگلیسی

• of aerobatics; performed in an airplane or glider

جملات نمونه

1. He had flown on the T-28 Warbird Aerobatic Formation Demonstration Team for five years.
[ترجمه ترگمان]او به مدت ۵ سال در گروه تی - ۲۸ Warbird Aerobatic flown پرواز کرده بود
[ترجمه گوگل]او مدت پنج سال در تیم تندرستی سازنده اتراباتی T-28 Warbird قرار داشت

2. Glider flights ( Aerobatic flights ) overhead Huang Cun field, radius 15 km altitude 2000 m below.
[ترجمه ترگمان]Glider پرواز (Aerobatic پرواز)در میدان Huang، شعاع ۱۵ کیلومتری ارتفاع ۲۰۰۰ متر پایین تر
[ترجمه گوگل]پرواز هواپیمایی (پرواز ایرباباتی) سربار هوانگ کان، شعاع 15 کیلومتر ارتفاع 2000 متر زیر

3. Aerobatic flights over airfield up to 2000 m.
[ترجمه ترگمان]پروازهای Aerobatic بر سر فرودگاه تا ۲۰۰۰ متر
[ترجمه گوگل]پرواز های هواپیما بر روی فرودگاه تا 2000 متر

4. This method is becoming increasingly popular and has great benefits in terms of aerobatic flying.
[ترجمه ترگمان]این روش به طور فزاینده ای محبوب شده است و از لحاظ پرواز aerobatic مزایای زیادی دارد
[ترجمه گوگل]این روش در حال تبدیل شدن به طور فزاینده ای محبوب است و دارای مزایای زیادی در زمینه پرواز هوایی

5. Locally we already have two Pittses and a Chipmunk group operating, and have aerobatic training available at both Perth and Dundee.
[ترجمه ترگمان]ما هم اکنون دو Pittses و یک گروه chipmunk فعال داریم و آموزش های لازم را در هر دو پرت و داندی در اختیار داریم
[ترجمه گوگل]در واقع ما در حال حاضر دو گروه Pittses و Chipmunk داریم که در هر دو Perth و Dundee در دسترس هستند

6. It seems that the sport full with male spirit, but in fact the major is aerobatic exercise. People can unbosom themselves, reduce pressure and keep fit through swing fist, kick and shot.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این ورزش پر از روحیه مردانه است، اما در حقیقت عمده ورزش کردن است افراد می توانند خود را کنترل کنند، فشار را کاهش دهند و از طریق مشت، لگد زدن و ضربه زدن به کار خود ادامه دهند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که ورزش پر از روحیه مردانه است، اما در حقیقت اصلی ترین ورزش ایروبیک است مردم می توانند خود را بدون فشار قرار دهند، فشار را کاهش دهند و از طریق جابجا شدن، مشت زدن و شلیک، از جا در رفته باشند

7. This propeller would be inappropriate for any common . 40 to. 46 powered sport - aerobatic airplane.
[ترجمه ترگمان]این پروانه برای هیچ وجه مناسب نیست ۴۰ تا ۴۶ هواپیمای sport - aerobatic
[ترجمه گوگل]این پروانه برای هر نوع رایج نامناسب است 40 تا 46 ورزش - هواپیما هوائی

8. Quite will like more in the future to the dangerous play, was also afterward aerobatic display.
[ترجمه ترگمان]در آینده هم بیشتر به نمایش خطرناک شباهت دارد و بعد از آن نمایش aerobatic نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]کاملا در آینده برای بازی خطرناک بیشتر خواهد بود، همچنین پس از آن صفحه نمایش اژدها بود

9. AX-flying wing and AX-three stay airship which with excellent quality and are used for aerobatic performance.
[ترجمه ترگمان]کشتی هوایی AX و AX - سه کشتی هوایی که دارای کیفیت عالی هستند و برای عملکرد aerobatic مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]بال AX بال و AX-3 مرسدس بالون که با کیفیت عالی و برای عملکرد aerobatic استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

Manoeuvres inttentionally performed by an aircraft involving an abrupt change in its attitude, an abnormal attitude, or an abnormal variation in speed.


کلمات دیگر: