کلمه جو
صفحه اصلی

corpulence


معنی : جسامت، تنومندی، فربهی
معانی دیگر : چاقی، تناوری (corpulency هم می گویند)، corpulency جسامت

انگلیسی به فارسی

( corpulency ) جسامت، تنومندی، فربهی


تنگی نفس، تنومندی، فربهی، جسامت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the state of being very fat; obesity.
مشابه: fat

- Concerned about his patient's corpulence, the doctor prescribed a healthy diet and an exercise plan.
[ترجمه ترگمان] دکتر که نگران چاقی بیمار است، یک رژیم غذایی سالم و یک برنامه ورزشی تجویز کرد
[ترجمه گوگل] پزشک در مورد چاقی بیمار خود دچار رژیم غذایی سالم و برنامه ورزشی شده است

• fatness, fleshiness, obesity

مترادف و متضاد

جسامت (اسم)
bulk, voluminosity, corpulence, corpulency

تنومندی (اسم)
corpulence, corpulency, burliness

فربهی (اسم)
fatness, corpulence, corpulency, obesity, embonpoint, rotundity

obesity


Synonyms: stoutness, plumpness, fatness, portliness, overweight


جملات نمونه

1. He was inclined to corpulence.
[ترجمه ترگمان]کمی فربه شده بود
[ترجمه گوگل]او تمایل به چابک شدن داشت

2. Corpulence is a sensitive word for most overweight people.
[ترجمه ترگمان]corpulence یک کلمه حساس برای اکثر افراد مبتلا به اضافه وزن است
[ترجمه گوگل]Corpulence یک کلمه حساس برای اکثر افراد دارای اضافه وزن است

3. Pure corpulence and blood disease are clinical disease in recent years.
[ترجمه ترگمان]چاقی خالص و بیماری خون در سال های اخیر، بیماری بالینی هستند
[ترجمه گوگل]تجمع خالص و بیماری های خون در سال های اخیر بیماری بالینی است

4. Pure corpulence and high fat blood disease are clinical frequently-occurring disease in recent years.
[ترجمه ترگمان]چاقی خالص و بیماری های چربی بالا در سال های اخیر در حال رخ دادن بیماری هستند
[ترجمه گوگل]انسداد خالص و بیماری های چربی خون بالا در سال های اخیر بیماری بالینی فراوان است

5. This article makes a deep analysis of corpulence affecting health from physiology, psychology and sociology and puts forward the effective preventing measures against corpulence.
[ترجمه ترگمان]این مقاله موجب تجزیه و تحلیل عمیق چاقی بر سلامتی از فیزیولوژی، روان شناسی و جامعه شناسی می شود و اقدامات موثر پیش گیری را در برابر چاقی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله تجزیه و تحلیل عمیق از چالش بر سلامت را از فیزیولوژی، روانشناسی و جامعه شناسی ارائه می دهد و جلوگیری از اقدامات موثر پیشگیری در برابر چروک را انجام می دهد

6. MCT can restrain corpulence and control cholesterol sediment in tissue reduce cholesterol of serum.
[ترجمه ترگمان]MCT می تواند چاقی و رسوب کلسترول را در بافت کاهش کلسترول سرم مهار کند
[ترجمه گوگل]MCT می تواند چسبندگی را کنترل و کنترل رسوب کلسترول در بافت کلسترول سرم را کاهش دهد

7. He inclined to corpulence.
[ترجمه ترگمان]کمی فربه شده بود
[ترجمه گوگل]او تمایل به چاقی دارد

8. Later he saw the girls in shawls, distorted by early corpulence.
[ترجمه ترگمان]چندی بعد، آن دخترها را دید که از اول فربه شده بودند
[ترجمه گوگل]بعدها او دخترها را در شال ها دید، که با خسارت زودهنگام تحریف شده بود

9. The animals shed weight, dropping an average of about 14 percent of their corpulence.
[ترجمه ترگمان]حیوانات وزن کم می کنند و به طور متوسط حدود ۱۴ درصد از چاقی خود را کاهش می دهند
[ترجمه گوگل]حیوانات وزن خود را کاهش می دهند، به طور متوسط ​​حدود 14 درصد از خونریزی آنها را کاهش می دهد


کلمات دیگر: