1. The surge travelled southwards along the coast.
[ترجمه ترگمان]موج در امتداد ساحل به سمت جنوب حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]سر و صدا به سمت جنوب در امتداد ساحل رفت
2. These birds migrate northwards in spring and southwards in fall.
[ترجمه ترگمان]این پرندگان در بهار و جنوب در پاییز به سمت شمال مهاجرت می کنند
[ترجمه گوگل]این پرندگان در فصل بهار به شمال و در پاییز به سمت جنوب مهاجرت می کنند
3. The army may push southwards into the Kurdish areas.
[ترجمه ترگمان]ارتش ممکن است به جنوب وارد مناطق کردنشین شود
[ترجمه گوگل]ارتش ممکن است به سمت جنوب به مناطق کرد تبدیل شود
4. Stretching southwards is the well kept lawn with its fine topiary work.
[ترجمه ترگمان]دراز کشیدن به سمت جنوب، چمن زیبا با کار ظریف topiary است
[ترجمه گوگل]کشش به سمت جنوب، چمن خوبی است که با کارهای خوبی انجام می شود
5. Moving southwards for the attack on London we can see that they understood the greatness of their mission.
[ترجمه ترگمان]پس از حرکت به سمت جنوب برای حمله به لندن، می توانیم ببینیم که آن ها عظمت ماموریت خود را درک کرده اند
[ترجمه گوگل]حرکت به سمت جنوب برای حمله به لندن، می بینیم که آنها بزرگترین مأموریت خود را درک می کنند
6. Duregar's army moved steadily southwards until it reached the eastern entrance to Death Pass.
[ترجمه ترگمان]ارتش Duregar همچنان به سمت جنوب حرکت می کرد تا آن که به ورودی شرقی وارد شد
[ترجمه گوگل]ارتش Duregar به طور پیوسته به سمت جنوب حرکت کرد تا زمانی که به ورودی شرقی به Pass Death رسید
7. The village itself stretches for about a mile southwards from the Driffield-Bridlington road.
[ترجمه ترگمان]خود روستا حدود یک مایل به سمت جنوب از جاده Driffield - Bridlington امتداد دارد
[ترجمه گوگل]روستای خود را در حدود یک مایل به جنوب از جاده Driffield-Bridlington گسترش می دهد
8. We followed the coast southwards.
[ترجمه ترگمان]ما ساحل جنوب را دنبال کردیم
[ترجمه گوگل]ما از ساحل به سمت جنوب رفتیم
9. A class DNo. 6028 departs southwards, seen from the signal box.
[ترجمه ترگمان] \"درجه یک\" DNo ۶۰۲۸ در سمت جنوب حرکت می کند و از جعبه علامت دیده می شود
[ترجمه گوگل]کلاس DNo 6028 به سمت جنوب حرکت می کند، از جعبه سیگنال دیده می شود
10. Amazed, I climbed the nearest rise and looked southwards.
[ترجمه ترگمان]تعجب زده، از نزدیک ترین بالا رفتم و به سمت جنوب نگاه کردم
[ترجمه گوگل]شگفت زده شدم، نزدیکترین ظهور صعود کردم و به سمت جنوب نگاه کردم
11. The walk southwards brings you to Widemouth Bay, a large expanse of golden sands.
[ترجمه ترگمان]راه رفتن به طرف جنوب شما را به خلیج Widemouth، که پهنه وسیعی از ماسه های طلایی دارد، می رساند
[ترجمه گوگل]راه رفتن به سوی جنوب، شما را به خلیج ویدوموت، یک سد بزرگ از ماسه های طلایی می آورد
12. Decoy the enemy past there and on southwards for Kalemouth, another long mile.
[ترجمه ترگمان]این دشمنی که دشمن از آنجا می گذرد و در جنوب به سمت جنوب به سمت جنوب ادامه می دهد، یک میل طولانی دیگر
[ترجمه گوگل]دشمن را در آنجا و در جنوب به سمت کلاموث، یکی دیگر از جاده های طولانی بکشید
13. The Grand Canal flows southwards through the four provinces of Hebei, Shandong, Jiangsu and Zhejiang.
[ترجمه ترگمان]کانال بزرگ از طریق چهار استان of، شاندونگ، Jiangsu و Zhejiang به سمت جنوب جریان می یابد
[ترجمه گوگل]کانال گراند از چهار استان استان هبی، شاندونگ، جیانگ سو و ژجیانگ عبور می کند
14. The Yellow River slid swiftly and steadily southwards [sentence dictionary], its swollen surface a vast expanse of white.
[ترجمه ترگمان]رودخانه زرد به سرعت و به طور پیوسته به سمت جنوب لغت \"فرهنگ لغت\" حرکت می کرد، سطح متورم آن گستره وسیعی از رنگ سفید داشت
[ترجمه گوگل]رودخانه زرد به سرعت و به طور پیوسته به سمت جنوب حرکت کرد [لغت لغت]، سطح تورم آن گسترده گسترده ای از سفید است
15. The most northerly races have to be transferred southwards.
[ترجمه ترگمان]بیشتر نژاده ای شمالی باید به سمت جنوب منتقل شوند
[ترجمه گوگل]نژادهای شمالی ترین باید به سمت جنوب منتقل شوند