کلمه جو
صفحه اصلی

primus


معنی : چراغ خوراک پزی، شخص یاچیز درجه اول
معانی دیگر : چراه خوراک پزی

انگلیسی به فارسی

شخص یاچیز درجه اول، چراغ خوراک پزی


انگلیسی به انگلیسی

• first in rank, of the highest importance or priority
a primus or a primus stove is a small cooker that burns paraffin and is often used in camping; a trademark.

مترادف و متضاد

چراغ خوراک پزی (اسم)
heater, cooker, primus

شخص یا چیز درجه اول (اسم)
primus

جملات نمونه

1. On the shelf itself there stood a Primus stove, a saucepan and a half-full bottle of milk.
[ترجمه ترگمان]روی قفسه، یک پری موس، یک ماهی تابه و یک بطری پر از شیر بود
[ترجمه گوگل]در قفسه خود، اجاق گاز Primus، یک ظرف بخارپز و یک بطری نیمه کامل شیر ایستاد

2. Fuel life: a Primus 2207 cartridge lasted 145 minutes full output setting.
[ترجمه ترگمان]زندگی سوختی: یک cartridge پری موس ۲۲۰۷ ۱۴۵ دقیقه به طول انجامید
[ترجمه گوگل]زندگی سوخت یک کارتریج Primus 2207 به مدت 145 دقیقه تنظیم شد

3. And Primus, unfortunately for him, later was thrust into the spotlight.
[ترجمه ترگمان]و پری موس، بدبختانه برای او، بعدها در کانون توجه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]و پریموس، متأسفانه برای او، بعدا در مرکز توجه قرار گرفت

4. After five hours with paraffin primus, and still no steam, I gave up.
[ترجمه ترگمان]بعد از پنج ساعت، با پارافین، و هنوز هیچ بخار نمی شه
[ترجمه گوگل]پس از پنج ساعت با پارافین پریماس، و هنوز هیچ بخار، من را ترک کرد

5. They'd been sort of squatting in it, primus stoves and everything.
[ترجمه ترگمان]در آن، پریموس و همه چیز چمباتمه زده بودند
[ترجمه گوگل]آنها در آن نشسته بودند، اجاق گاز پریماس و همه چیز

6. And they didn't have a Primus.
[ترجمه ترگمان]آن ها پری موس هم نداشتند
[ترجمه گوگل]و آنها Primus را نداشتند

7. When Hill departed, Harris had to call on Primus as his replacement, and go back to a standard defensive set.
[ترجمه ترگمان]وقتی هیل رفت، هار یس مجبور شد تا پری موس را به عنوان جانشین خود انتخاب کند و به حالت دفاعی استاندارد برگردد
[ترجمه گوگل]هنگامی که هیل از بین رفت، هریس مجبور شد تا جایگاهش را Primus را به عنوان جایگزین خود انتخاب کند و به یک مجموعه دفاعی استاندارد برگردد

8. The prime minister was primus inter pares in the cabinet-the first among equals.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر در میان کابینه primus inter بود - اولی در میان آن ها
[ترجمه گوگل]نخست وزیر primus inter pares در کابینه نخستین در میان معادلها بود

9. Top: the Primus 2246 Super Trekker.
[ترجمه ترگمان]بالا: پری موس ۲۲۴۶ سوپر trekker
[ترجمه گوگل]بالای صفحه Primus 2246 Super Trekker بالا

10. Deutsche Bank AG advised Primus Financial on the acquisition.
[ترجمه ترگمان]بانک Deutsche AG به \"Primus Financial\" (Primus AG)توصیه کرد که بر روی این موضوع سرمایه گذاری کند
[ترجمه گوگل]Deutsche Bank AG از Primus Financial برای خرید استفاده کرد

11. Deutsche Bank AG advised Primus Financial on the acquisition. Blackstone Group LP and Morgan Stanley advised AIG on the sale.
[ترجمه ترگمان]بانک Deutsche AG به \"Primus Financial\" (Primus AG)توصیه کرد که بر روی این موضوع سرمایه گذاری کند Group گروه Blackstone و مورگان استنلی به AIG در مورد فروش توصیه کردند
[ترجمه گوگل]Deutsche Bank AG از Primus Financial برای خرید استفاده کرد گروه Blackstone Group LP و مورگان استنلی AIG در فروش توصیه کردند

12. Selecting a suitably barren and unpopulated moon, Primus transferred part of his life force deep into its core.
[ترجمه ترگمان]پری موس که به طور مناسب خشک و خشک نشده بود، بخشی از نیروی زندگی خود را به اعماق قلب خود منتقل کرد
[ترجمه گوگل]پریماوس با انتخاب یک ماه مناسب و بدون بارگذاری، بخشی از نیروی زندگی خود را عمیقا به هسته خود انتقال داد

13. She tried ineffectually to light the Primus, and Thomas came to help her.
[ترجمه ترگمان]او تلاش کرد تا پری موس را روشن کند، و توماس به او کمک کرد تا به او کمک کند
[ترجمه گوگل]او تلاش ناکارآمد برای پریموس را روشن کرد و توماس به او کمک کرد

14. Primus Financial Chairman Robert Morse declined to comment when reached on his mobile phone.
[ترجمه ترگمان]رابرت مورس رئیس Primus در هنگام رسیدن به تلفن همراه خود از اظهار نظر خودداری کرد
[ترجمه گوگل]رابرت مورس، رئیس هیئت مدیره Primus Financial، زمانی که در تلفن همراه خود رد شد، اظهار نظر کرد

15. Primus can appeal to the Cabinet within 30 days after receiving the official rejection, vice economics minister Hwang Jung-chiou said at an earlier briefing.
[ترجمه ترگمان]هوانگ جونگ یونگ، معاون وزیر اقتصاد، در یک جلسه توجیهی پیش از این گفت که پری موس در عرض ۳۰ روز پس از رد شدن رسمی، برای کابینه درخواست استیناف خواهد داد
[ترجمه گوگل]وزیر اقتصاد معاونت، هونگ جونگ کویو، در یک جلسه پیشین گفت: 'پریموس می تواند ظرف 30 روز پس از دریافت رد رسمی درخواست کابینه را صادر کند


کلمات دیگر: