نامزد، نامزدشده، نامزد درگفتگوی ازعروس
affianced
نامزد، نامزدشده، نامزد درگفتگوی ازعروس
انگلیسی به فارسی
وابسته
انگلیسی به انگلیسی
• betrothed, engaged to be married; closely connected
جملات نمونه
1. He is affianced to her.
[ترجمه ترگمان]نامزد او نامزد شده است
[ترجمه گوگل]او به او محبت دارد
[ترجمه گوگل]او به او محبت دارد
2. He is affianced to the princess, ie engaged to marry her.
[ترجمه ترگمان]نامزد شاهزاده خانم است و با او ازدواج خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او به شاهزاده خانم محبت می ورزد، یعنی با او ازدواج می کند
[ترجمه گوگل]او به شاهزاده خانم محبت می ورزد، یعنی با او ازدواج می کند
3. The dance over, the two, as became an affianced couple, wandered into the conservatory; and sitting behind a tall screen of tree-ferns and camellias Newland pressed her gloved hand to his lips.
[ترجمه ترگمان]رقص تمام شد، دو نفر که نامزد شده بودند، به گلخانه رفت و پشت یک پرده بلند درخت و گل کاملیا نشست و دست دستکش را روی لب هایش گذاشت
[ترجمه گوگل]رقص، دو، به عنوان یک زن و شوهر وابسته، سرگردان به سالن کنفرانس؛ و نشسته پشت یک صفحه بلند از درختان سرخس و کاملیا Newland دست خود را به لب به لب دست او را برداشت
[ترجمه گوگل]رقص، دو، به عنوان یک زن و شوهر وابسته، سرگردان به سالن کنفرانس؛ و نشسته پشت یک صفحه بلند از درختان سرخس و کاملیا Newland دست خود را به لب به لب دست او را برداشت
4. He is affianced to Maria.
[ترجمه ترگمان]او نامزد ماریا می شود
[ترجمه گوگل]او به ماریا محترم است
[ترجمه گوگل]او به ماریا محترم است
5. From that day Prince Andrey began to visit the Rostovs as Natasha's affianced lover.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده آندره از آن روز پس از نامزدی ناتاشا به خانه راستوفها رفت
[ترجمه گوگل]از آن روز، پرنس آندری شروع به بازدید از روستوف ها به عنوان عاشق محترم ناتاشا کرد
[ترجمه گوگل]از آن روز، پرنس آندری شروع به بازدید از روستوف ها به عنوان عاشق محترم ناتاشا کرد
6. I landed here, regulated the affairs of the vessel, and hastened to visit my affianced bride, whom i found more lovely than ever.
[ترجمه ترگمان]من در اینجا فرود آمدم و امور کشتی را تنظیم کردم و شتابان به ملاقات نامزد خود رفتم که بیش از همیشه دوست داشتم
[ترجمه گوگل]من اینجا فرود آمدم، امور مربوط به کشتی را تنظیم کردم و برای بازدید از عروس دوست داشتم که بیشتر دوست داشتم از آن لذت بردم
[ترجمه گوگل]من اینجا فرود آمدم، امور مربوط به کشتی را تنظیم کردم و برای بازدید از عروس دوست داشتم که بیشتر دوست داشتم از آن لذت بردم
7. When Liu Hulan sacrifices year only 15 years old, but in her brief life course, ever had had affianced experience and a paragraph of true amour twice.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که لیو hulan تنها ۱۵ سال عمر کرد، اما در دوره کوتاه زندگی اش، هرگز تجربه نکرده بود و یک پاراگراف از عشق واقعی دو بار تکرار شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که لیو هولان تنها 15 ساله را قربانی می کند، اما در طول عمر کوتاهش، دو بار تجربه کرده و یک پاراگراف واقعی را تجربه کرده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که لیو هولان تنها 15 ساله را قربانی می کند، اما در طول عمر کوتاهش، دو بار تجربه کرده و یک پاراگراف واقعی را تجربه کرده است
کلمات دیگر: