(امریکا - خودمانی - کنایه آمیز) عالی
beaut
(امریکا - خودمانی - کنایه آمیز) عالی
انگلیسی به فارسی
beaut
(آمریکا - عامیانه - کنایهآمیز) عالی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) something outstanding or remarkable.
• مشابه: dandy
• مشابه: dandy
- The traffic jam was a real beaut.
[ترجمه ترگمان] مربا خیلی قشنگ بود
[ترجمه گوگل] ترافیک یک بیات واقعی بود
[ترجمه گوگل] ترافیک یک بیات واقعی بود
• (slang) someone beautiful; something excellent
you refer to something as a beaut when you think it is very good; an informal word.
you refer to something as a beaut when you think it is very good; an informal word.
جملات نمونه
His lie was a beaut.
دروغش ردخور نداشت.
1. his lie was a beaut
دروغش رد خور نداشت.
2. That was a beaut dinner, Mike!
[ترجمه ترگمان]شام قشنگی بود مایک
[ترجمه گوگل]این یک شام شیرین بود، مایک!
[ترجمه گوگل]این یک شام شیرین بود، مایک!
3. That last catch was a beaut.
[ترجمه ترگمان] آخرین بار چقدر خوشگل بود
[ترجمه گوگل]این آخرین گرفتن بود
[ترجمه گوگل]این آخرین گرفتن بود
4. That necklace is a beaut, Mrs Nugent.
[ترجمه ترگمان] \"اون گردن بند خیلی خوشگله، خانم\" Nugent
[ترجمه گوگل]این گردنبند یک خانم، خانم Nugent است
[ترجمه گوگل]این گردنبند یک خانم، خانم Nugent است
5. That necklace is a real beaut.
[ترجمه ترگمان] اون گردن بند خیلی خوشگله
[ترجمه گوگل]این گردنبند یک beaut واقعی است
[ترجمه گوگل]این گردنبند یک beaut واقعی است
6. When I make a mistake it's a beaut.
[ترجمه ترگمان]وقتی که اشتباه می کنم، زیباست
[ترجمه گوگل]وقتی اشتباه میکنم این یک بیوت است
[ترجمه گوگل]وقتی اشتباه میکنم این یک بیوت است
7. His black eye was a beaut.
[ترجمه ترگمان]چشمان سیاهش زیبا بود
[ترجمه گوگل]چشم سیاه چشمانش بود
[ترجمه گوگل]چشم سیاه چشمانش بود
8. Beaut oysters and grilled salmon and.
[ترجمه ترگمان]صدف خوراکی و ماهی قزل آلا و ماهی دودی
[ترجمه گوگل]صدف گوشت گاو و ماهی قزل آلا کبابی و
[ترجمه گوگل]صدف گوشت گاو و ماهی قزل آلا کبابی و
9. The flimsy room was a beaut.
[ترجمه ترگمان]اتاق سست، زیبا بود
[ترجمه گوگل]اتاق شلوغ بود
[ترجمه گوگل]اتاق شلوغ بود
10. That new sports car is a beaut.
[ترجمه ترگمان]آن ماشین اسپورت جدید یک beaut است
[ترجمه گوگل]این ماشین ورزشی جدید یک خودرو است
[ترجمه گوگل]این ماشین ورزشی جدید یک خودرو است
11. His alibi was a beaut.
[ترجمه ترگمان]عذرش خیلی قشنگ بود
[ترجمه گوگل]آلبیع او یک بت است
[ترجمه گوگل]آلبیع او یک بت است
12. His excuse was a beaut!
[ترجمه ترگمان]excuse قشنگی بود!
[ترجمه گوگل]بهانه ای برای او بود
[ترجمه گوگل]بهانه ای برای او بود
13. His failure is a beaut.
[ترجمه ترگمان] شکست اون خیلی خوشگله
[ترجمه گوگل]شکست او یک بیو است
[ترجمه گوگل]شکست او یک بیو است
14. He set things up for Tim Smith to score the second try and then landed a absolute beaut of a conversion.
[ترجمه ترگمان]او چیزها را برای تیم اسمیت آماده کرد تا امتیاز دوم را کسب کند و سپس یک beaut مطلق یک تبدیل را فرود آورد
[ترجمه گوگل]او برای تیم اسمیت برای امتحان دوم امتحان کرد و سپس یک قطره ای مطلق از یک تبدیل به دست آورد
[ترجمه گوگل]او برای تیم اسمیت برای امتحان دوم امتحان کرد و سپس یک قطره ای مطلق از یک تبدیل به دست آورد
کلمات دیگر: