بیهوشی
aesthesis
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• sensuous perception, aesthesia
جملات نمونه
1. When natural aesthetics and ecological aesthesis are changed in artistic way, they then have experienced the promotion of artistic aesthetics and then become artistic ecological natural aesthetics.
[ترجمه ترگمان]وقتی زیبایی شناسی طبیعی و aesthesis اکولوژیکی به روش هنری تغییر می کنند، آن ها رشد زیبایی شناسی هنری را تجربه کرده اند و سپس به زیبایی شناسی طبیعی فرهنگی تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]زمانی که زیبایی شناسی طبیعی و زیبایی شناسی زیست محیطی به شیوه هنری تغییر می یابد، آنها پس از آن ارتقاء زیبایی شناسی هنری را تجربه کرده اند و سپس زیبایی شناسی طبیعی بوم شناختی هنری را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]زمانی که زیبایی شناسی طبیعی و زیبایی شناسی زیست محیطی به شیوه هنری تغییر می یابد، آنها پس از آن ارتقاء زیبایی شناسی هنری را تجربه کرده اند و سپس زیبایی شناسی طبیعی بوم شناختی هنری را تجربه می کنند
2. This thesis begins with the reception aesthesis and concerns much about the relationship between Pound's Imagism theory and the Chinese culture, particularly Chinese classical poetry.
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه با پذیرش aesthesis و نگرانی های زیادی در مورد رابطه بین تئوری Imagism پوند و فرهنگ چین، به خصوص شعر کلاسیک چین آغاز می شود
[ترجمه گوگل]این پایان نامه با استقبال در پذیرش و نگرانی ها در مورد رابطه بین تئوری Imagism پوند و فرهنگ چینی، به ویژه شعر کلاسیک چینی آغاز می شود
[ترجمه گوگل]این پایان نامه با استقبال در پذیرش و نگرانی ها در مورد رابطه بین تئوری Imagism پوند و فرهنگ چینی، به ویژه شعر کلاسیک چینی آغاز می شود
3. Its artistic feature cannot be separated from the whole developmental process of the ancient Chinese artistic aesthesis.
[ترجمه ترگمان]ویژگی هنری آن را نمی توان از کل فرآیند رشد of هنری باستانی چین جدا کرد
[ترجمه گوگل]ویژگی هنری آن نمیتواند از کل فرایند تکامل هنری هنری باستان چینی جدا شود
[ترجمه گوگل]ویژگی هنری آن نمیتواند از کل فرایند تکامل هنری هنری باستان چینی جدا شود
4. Considered as a transmitter and medium of non-cholinergic and non-adrenergic nerves, NO involves in introduction of sense of pain and transmission of aesthesis.
[ترجمه ترگمان]به عنوان فرستنده و متوسط اعصاب non و غیر α به عنوان انتقال دهنده احساس درد و انتقال of تلقی می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان یک فرستنده و محرک اعصاب غیر کولینرژیک و غیر آدرنرژیک، NO شامل دریافت احساس درد و انتقال هیجانی است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک فرستنده و محرک اعصاب غیر کولینرژیک و غیر آدرنرژیک، NO شامل دریافت احساس درد و انتقال هیجانی است
5. This tides once contribute to postmodernist controversy on philosophy, aesthesis, sociology, literature and pedagogy.
[ترجمه ترگمان]این جزر و مد روزی به بحث پیرامون فلسفه، فلسفه، جامعه شناسی، ادبیات و تعلیم و تربیت کمک می کند
[ترجمه گوگل]این جزر و مد یک بار به بحث های پست مدرن در مورد فلسفه، اخلاق، جامعه شناسی، ادبیات و آموزش و پرورش کمک می کند
[ترجمه گوگل]این جزر و مد یک بار به بحث های پست مدرن در مورد فلسفه، اخلاق، جامعه شناسی، ادبیات و آموزش و پرورش کمک می کند
6. Marx and Engels have proven the importance of such qualities as theories and aesthesis in the course of testing and affirming truth.
[ترجمه ترگمان]مارکس و انگلس اهمیت چنین ویژگی هایی را به عنوان تئوری ها و aesthesis در دوره آزمایش و تایید واقعیت اثبات کرده اند
[ترجمه گوگل]مارکس و انگلس در حین آزمایش و تأیید حقیقت اهمیت این ویژگی ها را به عنوان نظریه ها و زیبایی ها ثابت کرده اند
[ترجمه گوگل]مارکس و انگلس در حین آزمایش و تأیید حقیقت اهمیت این ویژگی ها را به عنوان نظریه ها و زیبایی ها ثابت کرده اند
7. The formation of teaching art needs certain guarantee for psychology, aesthesis and society.
[ترجمه ترگمان]شکل گیری هنر تدریس به ضمانت خاصی برای روان شناسی، aesthesis و جامعه نیاز دارد
[ترجمه گوگل]شکل گیری هنر تدریجی نیاز به تضمین خاصی برای روانشناسی، اخلاق و جامعه دارد
[ترجمه گوگل]شکل گیری هنر تدریجی نیاز به تضمین خاصی برای روانشناسی، اخلاق و جامعه دارد
8. Ecological aesthetics is a kind of ethics which reflects the relationship among human beings, nature, society and people's own ecological aesthesis.
[ترجمه ترگمان]زیبایی شناسی اکولوژیک یک نوع اخلاق است که نشان دهنده رابطه بین انسان ها، طبیعت، جامعه و جامعه اکولوژیک خود مردم است
[ترجمه گوگل]زیبایی شناسی محیطی یک نوع اخلاقی است که رابطه بین انسان، طبیعت، جامعه و بشردوستی محیط زیست خود را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]زیبایی شناسی محیطی یک نوع اخلاقی است که رابطه بین انسان، طبیعت، جامعه و بشردوستی محیط زیست خود را نشان می دهد
9. A master architect Frnak Gehry's works are famous throughout the world for their outstanding character of shapes and jacobinical character of aesthesis .
[ترجمه ترگمان]معمار اصلی Frnak گاری در سراسر جهان به خاطر شخصیت برجسته شکل و شخصیت برجسته of شهرت دارد
[ترجمه گوگل]آثار هنرمند کارگردان فرناک گری در سراسر جهان به خاطر شخصیت برجسته ای از اشکال و شخصیت جکوبیایی بیهوشی مشهور است
[ترجمه گوگل]آثار هنرمند کارگردان فرناک گری در سراسر جهان به خاطر شخصیت برجسته ای از اشکال و شخصیت جکوبیایی بیهوشی مشهور است
10. BDMP(Bridge Design Method and Process) was created in 200 We mainly concentrate in the research of Life-Cycle Design, Risk Evaluation, Wind-resistance Analysis and Bridge Aesthesis Design.
[ترجمه ترگمان]BDMP (روش طراحی پل و فرآیند)در ۲۰۰ نفر ایجاد شد که عمدتا در تحقیق درباره طراحی چرخه حیات، ارزیابی ریسک، تحلیل مقاومت - مقاومت و طراحی پل Aesthesis تمرکز کردیم
[ترجمه گوگل]BDMP (روش طراحی و فرآیند پل سازی) در سال 2003 ایجاد شد ما عمدتا در تحقیقات طراحی چرخه زندگی، ارزیابی ریسک، تحلیل مقاومت بادی و طراحی زیبایی پل قرار می گیریم
[ترجمه گوگل]BDMP (روش طراحی و فرآیند پل سازی) در سال 2003 ایجاد شد ما عمدتا در تحقیقات طراحی چرخه زندگی، ارزیابی ریسک، تحلیل مقاومت بادی و طراحی زیبایی پل قرار می گیریم
11. The interest has become one important character in the modern aesthesis of industrial products, the design which full of interest are more suitable for people's emotional needs.
[ترجمه ترگمان]علاقه به یک شخصیت مهم در aesthesis مدرن محصولات صنعتی تبدیل شده است، طرحی که پر از منافع برای نیازهای احساسی افراد مناسب تر است
[ترجمه گوگل]علاقه به یک شخصیت مهمی در زیبایی شناسی مدرن محصولات صنعتی تبدیل شده است، طراحی هایی که پر از علاقه هستند مناسب تر برای نیازهای عاطفی افراد است
[ترجمه گوگل]علاقه به یک شخصیت مهمی در زیبایی شناسی مدرن محصولات صنعتی تبدیل شده است، طراحی هایی که پر از علاقه هستند مناسب تر برای نیازهای عاطفی افراد است
12. The space attaches attention to traditional cultures, the dense color and magnificent pattern create a firm and self-restrained air, and all of these make a living space full of oriental aesthesis.
[ترجمه ترگمان]فضا به فرهنگ های سنتی توجه می کند، رنگ متراکم و الگوی عالی باعث ایجاد یک محیط محکم و مهار شده است و همه اینها یک فضای زنده پر از aesthesis شرقی می سازند
[ترجمه گوگل]این فضا توجه به فرهنگ های سنتی را به خود جلب می کند، رنگ چهره و الگوی شکوه، یک هوای قوی و هوشیار را ایجاد می کند و این همه فضای زندگی پر از بیداری شرقی است
[ترجمه گوگل]این فضا توجه به فرهنگ های سنتی را به خود جلب می کند، رنگ چهره و الگوی شکوه، یک هوای قوی و هوشیار را ایجاد می کند و این همه فضای زندگی پر از بیداری شرقی است
13. The responsibility of an artist is to create artworks to cater for people's needs for aesthesis and enjoyment.
[ترجمه ترگمان]مسیولیت یک هنرمند، ایجاد آثار هنری برای برآورده کردن نیازهای مردم به aesthesis و لذت است
[ترجمه گوگل]مسئولیت یک هنرمند این است که آثار هنری را برای تهیه نیازهای مردم برای زیباشناختی و لذت بردن ایجاد کنیم
[ترجمه گوگل]مسئولیت یک هنرمند این است که آثار هنری را برای تهیه نیازهای مردم برای زیباشناختی و لذت بردن ایجاد کنیم
کلمات دیگر: