1. a coronary episode
حادثه ی قلبی
2. an occluded coronary artery
شریان بند آمده ی قلب
3. He's in hospital after having a coronary last week.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه هفته پیش سکته کرد توی بیمارستان - ه
[ترجمه گوگل]او در هفته گذشته در یک بیمارستان کرونری قرار دارد
4. A muscular spasm in the coronary artery can cause a heart attack.
[ترجمه ترگمان]یه گرفتگی عضلانی در عروق کرونر میتونه باعث حمله قلبی بشه
[ترجمه گوگل]اسپاسم عضلانی در عروق کرونر می تواند یک حمله قلبی ایجاد کند
5. We compared the incidence of coronary heart disease and total mortality.
[ترجمه ترگمان]ما میزان شیوع بیماری های قلبی عروقی و مرگ و میر کلی را مقایسه کردیم
[ترجمه گوگل]ما مقادیر بیماری های قلبی عروقی و مرگ و میر را مقایسه کردیم
6. A hundred years ago coronary heart disease was virtually unknown in Europe and America.
[ترجمه ترگمان]یک صد سال پیش بیماری قلبی عروقی در اروپا و آمریکا کاملا ناشناخته بود
[ترجمه گوگل]صد سال پیش بیماری های قلبی عروقی تقریبا ناشناخته در اروپا و امریکا بود
7. Stress is widely perceived as contributing to coronary heart disease.
[ترجمه ترگمان]استرس به طور گسترده به عنوان کمک به بیماری های قلبی عروقی درک می شود
[ترجمه گوگل]استرس به طور گسترده ای به عنوان کمک به بیماری های قلبی عروقی شناخته می شود
8. Regular exercise reduces the risk of coronary heart disease.
[ترجمه ترگمان]ورزش منظم خطر بیماری قلبی عروقی را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]ورزش منظم خطر بیماری قلبی عروقی را کاهش می دهد
9. However, on a coronary care unit with adequate, trained and qualified staff this is not usually a problem.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در یک واحد مراقبت های بهداشتی با کارکنان مناسب، آموزش دیده و واجد شرایط این مساله معمولا یک مشکل نیست
[ترجمه گوگل]با این حال، در واحد مراقبت از کرونر با کارکنان کافی، آموزش دیده و واجد شرایط، این معمولا یک مشکل نیست
10. This is standard now in many coronary care units and is reliable provided staff are competent with the technique.
[ترجمه ترگمان]این استاندارد در حال حاضر در بسیاری از واحدهای مراقبت اجتماعی استاندارد است و قابل اعتماد است که پرسنل با این تکنیک صلاحیت دارند
[ترجمه گوگل]این استاندارد در حال حاضر در بسیاری از واحدهای مراقبت های قلب و عروق است و قابل اعتماد کارکنان ارائه شده با روش متخصص است
11. That includes 45841 from coronary heart disease and 15448 from stroke.
[ترجمه ترگمان]این شامل ۴۵۸۴۱ بیماری قلبی عروقی و سکته مغزی می شود
[ترجمه گوگل]این شامل 45841 بیماری قلبی عروقی و 15448 سکته مغزی است
12. Thus the impact of an increased risk of coronary heart disease associated with poor dental health could be substantial.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تاثیر افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی با سلامت دندان ضعیف می تواند قابل توجه باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین تاثیر افزایش خطر بیماری قلبی عروقی در ارتباط با سلامت دندانپزشکی ضعیف می تواند قابل توجه باشد
13. In addition to the incidence of coronary heart disease we also evaluated associations with total mortality.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر شیوع بیماری های قلبی عروقی ما همچنین ارتباط با مرگ و میر کلی را مورد ارزیابی قرار دادیم
[ترجمه گوگل]علاوه بر بروز بیماری های قلبی عروقی، ما همچنین ارتباطات را با مرگ و میر کامل بررسی کردیم
14. Will he urgently encourage all boards to purchase coronary artery bypass surgery and other cardiac surgery from Great Britain?
[ترجمه ترگمان]آیا او مصرانه تمام هیات های مدیره را به خرید عروق کرونر و جراحی قلب دیگر از بریتانیای کبیر تشویق خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]آیا او به طور فوری همه هیئت ها را تشویق می کند تا جراحی بای پس عروق کرونر و دیگر جراحی های قلب از بریتانیا را خریداری کنند؟