خارج از ازدواج
out of wedlock
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: born of unwed parents; illegitimate.
• outside of marriage
جملات نمونه
1. Babies born out of wedlock are commonplace.
[ترجمه ترگمان]بچه ها، ازدواج زناشویی، مبتذل و مبتذل است
[ترجمه گوگل]نوزادان متولد ازدواج مشترک هستند
[ترجمه گوگل]نوزادان متولد ازدواج مشترک هستند
2. A baby born out of wedlock was a horrible sin for which there was no forgiveness.
[ترجمه ترگمان]بچه ای که از ازدواج به دنیا آمده بود گناه بزرگی بود که هیچ بخششی در آن وجود نداشت
[ترجمه گوگل]یک کودک متولد خارج از ازدواج یک گناه وحشتناک بود که برای آن هیچ بخشش وجود نداشت
[ترجمه گوگل]یک کودک متولد خارج از ازدواج یک گناه وحشتناک بود که برای آن هیچ بخشش وجود نداشت
3. It's upsetting to find you were born out of wedlock.
[ترجمه ترگمان]خیلی ناراحت شدم که می بینم شما با ازدواج wedlock به دنیا آمده اید
[ترجمه گوگل]این ناراحت کننده است که شما در خارج از زادگاه متولد شده اید
[ترجمه گوگل]این ناراحت کننده است که شما در خارج از زادگاه متولد شده اید
4. Augustine kept a mistress and sired a son out of wedlock.
[ترجمه ترگمان]آگوستین معشوقه داشتن و یه پسر بدون ازدواج به فرزندی قبول کرد
[ترجمه گوگل]آگوستین یک معشوقه را نگه داشت و پسرش را ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]آگوستین یک معشوقه را نگه داشت و پسرش را ازدواج کرد
5. A baby born out of wedlock was a great sin, then, and a huge embarrassment to the family.
[ترجمه ترگمان]بچه دار شدن، گناه بزرگی بود، و برای خانواده مایه شرمساری بزرگی بود
[ترجمه گوگل]یک کودک متولد خارج از ازدواج پس از آن یک گناه بزرگ بود و خجالت بزرگی برای خانواده بود
[ترجمه گوگل]یک کودک متولد خارج از ازدواج پس از آن یک گناه بزرگ بود و خجالت بزرگی برای خانواده بود
6. The girl was born out of wedlock on June 192in a Los Angeles hospital.
[ترجمه ترگمان]این دختر در روز ۱۹۲ ماه ژوئن در بیمارستان لس آنجلس به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]این دختر در جون 192 در یک بیمارستان لس آنجلس ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]این دختر در جون 192 در یک بیمارستان لس آنجلس ازدواج کرد
7. The same is true of restrictions on out of wedlock childbirth.
[ترجمه ترگمان]همین مساله در مورد محدودیت های مربوط به وضع حمل و نقل نامشروع صدق می کند
[ترجمه گوگل]همین امر مربوط به محدودیت های ازدواج زناشویی است
[ترجمه گوگل]همین امر مربوط به محدودیت های ازدواج زناشویی است
8. They laughed at her because she was born out of wedlock.
[ترجمه ترگمان]به او خندیدند چون با ازدواج wedlock به دنیا آمده بود
[ترجمه گوگل]آنها به او خندیدند زیرا او ازدواج کرده بود
[ترجمه گوگل]آنها به او خندیدند زیرا او ازدواج کرده بود
9. She was born out of wedlock inin rural Argentina in 19 the fourth of five children.
[ترجمه ترگمان]او در سن ۱۹ سالگی در خارج از کشور آرژانتین به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]او در 19 فرزند چهارم از پنج فرزند به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]او در 19 فرزند چهارم از پنج فرزند به دنیا آمد
10. To amend the law relating to children born out of wedlock.
[ترجمه ترگمان]برای اصلاح قانون مربوط به کودکان نامشروع
[ترجمه گوگل]برای اصلاح قانون مربوط به کودکان متولد شده ازدواج
[ترجمه گوگل]برای اصلاح قانون مربوط به کودکان متولد شده ازدواج
11. All children, whether born in or out of wedlock, shall enjoy the same social protection.
[ترجمه ترگمان]همه کودکان اعم از متولد شده یا خارج از ازدواج، از حمایت اجتماعی مشابهی برخوردار خواهند بود
[ترجمه گوگل]همه کودکان، چه متولد و یا خارج از ازدواج، از همان حمایت اجتماعی برخوردار خواهند بود
[ترجمه گوگل]همه کودکان، چه متولد و یا خارج از ازدواج، از همان حمایت اجتماعی برخوردار خواهند بود
12. The court filiated the child born out of wedlock.
[ترجمه ترگمان]دادگاه بچه ای را که از ازدواج نامشروع به دنیا آمده بود محروم کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه فرزند بی خانمان را ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه فرزند بی خانمان را ازدواج کرد
13. They dropped her after she had a child out of wedlock.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه یه بچه رو از ازدواج خارج کرد اونو انداختن بیرون
[ترجمه گوگل]آنها پس از اینکه فرزند خود را ازدواج نکردند، آنها را ترک کردند
[ترجمه گوگل]آنها پس از اینکه فرزند خود را ازدواج نکردند، آنها را ترک کردند
14. Born out of wedlock, Kratos was the bastard child of a shunned woman.
[ترجمه ترگمان]ازدواج با ازدواج، بچه bastard بود که از آن پرهیز می کرد
[ترجمه گوگل]Kratos پسر متولد خارج از ازدواج بود، فرزند خاله ای از زن شرور
[ترجمه گوگل]Kratos پسر متولد خارج از ازدواج بود، فرزند خاله ای از زن شرور
15. Some 70 % of black babies born out of wedlock.
[ترجمه ترگمان]حدود ۷۰ درصد بچه های سیاه خارج از ازدواج به دنیا می آیند
[ترجمه گوگل]حدود 70٪ از نوزادان سیاه پوست ازدواج کرده اند
[ترجمه گوگل]حدود 70٪ از نوزادان سیاه پوست ازدواج کرده اند
پیشنهاد کاربران
پیوند نا مشروع
If a baby is born in wedlock, it is born while its parents are married. If it is born out of wedlock, it is born at a time when its parents are not married. [formal] See full dictionary entry for wedlock.
کلمات دیگر: