کلمه جو
صفحه اصلی

prolongation


معنی : تطویل
معانی دیگر : ممتد کردن، طولانی کردن

انگلیسی به فارسی

ممتد کردن، طولانی کردن، تطویل


انگلیسی به انگلیسی

• extension, making longer, act of lengthening

مترادف و متضاد

تطویل (اسم)
lengthening, prolongation

جملات نمونه

1. From the literature it is not clear whether prolongation of therapy beyond four months yield a higher response rate.
[ترجمه ترگمان]از ادبیات کاملا مشخص نیست که آیا ادامه درمان به بیش از چهار ماه میزان پاسخ بالاتری را به دست می دهد یا خیر
[ترجمه گوگل]از ادبیات مشخص نیست که آیا طول مدت درمان بیش از چهار ماه باعث افزایش میزان پاسخگویی می شود

2. Anticipations and extensions are optional components of prolongation regions; when either exists they are weak components relative to the arrival.
[ترجمه ترگمان]anticipations و extensions اجزای اختیاری مناطق prolongation هستند؛ زمانی که هر دو وجود دارد، اجزا ضعیفی نسبت به زمان ورود دارند
[ترجمه گوگل]پیش بینی ها و گسترش ها، اجزای اختیاری مناطق طولانی مدت هستند زمانی که وجود دارد آنها اجزای ضعیف نسبت به ورود است

3. The unit of prolongation is the prolongational region.
[ترجمه ترگمان]واحد of منطقه prolongational است
[ترجمه گوگل]واحد طولانی شدن، منطقه طولانی مدت است

4. Objective To investigate clinical value of QRS prolongation in right precordial leads in patients with arrhythmogenic right ventricular cardiomyopathy (ARVC).
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد ارزش بالینی امتداد QRS در precordial راست، منجر به بیمارانی با بطن راست cardiomyopathy (ARVC)می شود
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تاثیر بالینی افزایش طول مدت QRS در بیماران مبتلا به کاردیومیوپاتی بطن چپ قلب (ARVC) در بیماران مبتلا به صرع راست راست

5. Materials with high electronic density were deposited with prolongation of medication.
[ترجمه ترگمان]مواد با چگالی الکترونیکی بالا همراه با دارو نگهداری شدند
[ترجمه گوگل]مواد با تراکم الکتریکی بالا با طولانی شدن دارو قرار داده شدند

6. In addition to prolongation of APD, aconitine increased I _ ( Na ) 、 I _ ( Ca - L ) and I _ ( K 1 ).
[ترجمه ترگمان]علاوه بر prolongation، aconitine (Na)، I (Na)، I (کا - L)و I (K)را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر طول عمر APD، آگونیتین I _ (Na)، I _ (Ca - L) و I _ (K 1) افزایش می یابد

7. A technic for the life prolongation of special profile pinion cutter, its correlative model and practical examples are introduced and described in detail in this paper.
[ترجمه ترگمان]A برای طول عمر of special cutter، مدل correlative و مثال های عملی به طور مفصل در این مقاله معرفی و شرح داده می شوند
[ترجمه گوگل]یک تکنیک برای طول عمر ریزپردازنده ی مشخصات ویژه، مدل همبستگی و نمونه های عملی آن در این مقاله معرفی و شرح داده شده است

8. The prolongation of life and the search for perfect health ( beauty, youth, happiness ) are inherently self - defeating.
[ترجمه ترگمان]ادامه حیات و جستجو برای سلامت کامل (زیبایی، جوانی، شادی)ذاتا defeating هستند
[ترجمه گوگل]طول عمر و جستجو برای سلامتی کامل (زیبایی، جوانان، شادی) ذاتا خود شکست خورده است

9. Prolongation of the duration of lochia resulted from complex factors.
[ترجمه ترگمان]prolongation طول مدت of ناشی از عوامل پیچیده است
[ترجمه گوگل]طول مدت لچیا از عوامل پیچیده است

10. Conclusion: Both gingivectomy and prolongation of dental crown could shorten the depths of the gingival pocket. The clinical effect of the latter is better than that of the former.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: هر دو gingivectomy و خم دندان پزشکی می توانند عمق جیب gingival را کوتاه کنند تاثیر بالینی دومی بهتر از تاثیر بالینی اولی است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: هر دو گینیوکتومی و طول تاندون دندان می تواند عمق جیب لثه را کوتاه کند اثر بالینی دومی بهتر از سابق است

11. Objective To determine the clinical significance of PR prolongation ambulatory individuals.
[ترجمه ترگمان]هدف مشخص کردن اهمیت بالینی افراد سرپایی بچینند
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین اهمیت بالینی افراد مبتلا به طول عمر PR

12. Of 20 cats, 14 showed prolongation of AH interval (Group A), while not in 6 cats (Group B) after ligation of right coronary artery.
[ترجمه ترگمان]از بین ۲۰ گربه، ۱۴ تای prolongation را نشان دادند (گروه A)، در حالی که نه در ۶ گربه (گروه B)بعد از ligation از سرخرگ کرونری راست
[ترجمه گوگل]از 20 گربه 14، طولانی شدن فاصله AH (گروه A)، در حالی که نه در 6 گربه (گروه B) پس از پیوند عروق کرونر راست، نشان داد

13. With the prolongation of ventilation, the percentage of segmented cells decreased, while there was little change of macrophagus.
[ترجمه ترگمان]با کاهش تهویه، درصد سلول های بخش بندی شده کاهش یافت، در حالی که تغییر کمی در macrophagus وجود داشت
[ترجمه گوگل]با افزایش مدت تهویه، درصد سلول های جدا شده کاهش می یابد، در حالی که تغییرات کوچکی در ماکروفاژ وجود دارد

14. Based on pilot enterprises, promote the prolongation of industrial chain as to build strong economic blocks.
[ترجمه ترگمان]براساس شرکت های آزمایشی، گسترش زنجیره صنعتی به عنوان ساخت بلوک های سنگین اقتصادی را ترویج می کند
[ترجمه گوگل]بر اساس شرکت های آزمایشی، تقویت زنجیره صنعتی را برای ساخت بلوک های اقتصادی قوی ترویج می کند

پیشنهاد کاربران

امتداد

prolongation ( موسیقی )
واژه مصوب: تطویل
تعریف: ایجاد مواد هارمونیک و کنترپوآنی در یک قطعه از راه شاخ وبرگ دادنِ خطی ساختار بنیادی آن


کلمات دیگر: