کلمه جو
صفحه اصلی

coolie


معنی : باربر، حمال
معانی دیگر : (به ویژه در هندوستان و چین پیشین) فعله، عمله

انگلیسی به فارسی

حمال، باربر


coolie، حمال، باربر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a low-paid, unskilled worker, esp. in or from China or India (used as a term of disrespect).

• highly derogatory term used for an unskilled asian worker (also spelled cooly)
coolies were unskilled native workers in china, india, and other parts of asia; an old-fashioned, offensive word.

مترادف و متضاد

باربر (اسم)
backer, porter, coolie

حمال (اسم)
porter, coolie, carrier

جملات نمونه

1. Does traditional media return the content coolie that can you be them only finally?
[ترجمه ترگمان]آیا رسانه های سنتی محتوای اطلاعاتی را که ممکن است در نهایت آن ها را به دست آورد، باز می گردانند؟
[ترجمه گوگل]آیا رسانه های سنتی محتوای coolie را باز می کنند که می تواند آنها را به پایان برساند؟

2. In Peking I took a starving ricksha coolie and trained him to be my house boy . He was harassed by a debt of $40 and earned only the usual $18 a month.
[ترجمه ترگمان]در شهر پکینگ، من یک ricksha گرسنه را برداشتم و او را تربیت کردم تا پسر من باشد او با بدهی ۴۰ میلیون دلاری به ستوه آمده و تنها ۱۸ دلار در ماه درآمد داشت
[ترجمه گوگل]در پکن من یک گرسنگی ریچشا کلیدی را گرفتم و او را به عنوان پسر خانه من آموزش دادم او توسط بدهی 40 دلار مورد آزار و اذیت قرار گرفت و تنها 18 دلار در ماه به دست آورد

3. One coolie grabbed Kjeryn's handbag from her shoulder and fled down the street.
[ترجمه ترگمان]یک باربر کیف دستی Kjeryn را از شانه اش گرفت و از خیابان فرار کرد
[ترجمه گوگل]یکی از کوله ها دست کیفر کیجین را از شانه اش گرفت و از خیابان فرار کرد

4. The coolie is told to pull up the weeds in your yard, but to spare the precious tufts of grass just beginning to sprout, and in which you see visions of a longed-for turf.
[ترجمه ترگمان]باربر به من گفته که علف های هرز را در حیاط شما جمع و جور کنم، اما برای آن که علف های گران بها را تازه شروع به جوانه زدن کنم، و در آن تصاویری از آرزوی آرزوی یک چمن زار را در آن می بینم
[ترجمه گوگل]گفته شده است که هلو گفته است که علف های هرز در حیاط خود را بکشند، اما برای پر کردن گرده های گرانقیمت چمن تازه شروع به جوانه زدن کرده و در آن دیدگاه هایی از چنگال ملایم را می بینید

5. He was an Indian, a black Dravidian coolie, almost naked, and he could not have been dead many minutes.
[ترجمه ترگمان]او یک هندی بود، یک باربر سیاه پوست که تقریبا برهنه بود و نمی توانست چند دقیقه هم مرده باشد
[ترجمه گوگل]او یک هندی بود، یک کوهی Dravidian سیاه و سفید، تقریبا برهنه، و او نمی توانست چند دقیقه مرده است

6. Yesterday has been doing coolie quarters.
[ترجمه ترگمان]دیروز باربر باربر رو انجام داده
[ترجمه گوگل]دیروز در حال انجام است

7. A coolie grabbed a handful of penicillin from a shelf.
[ترجمه ترگمان]باربر یه مشت پنی سیلین رو از قفسه برداشت
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد چندین پنی سیلین را از یک قفسه کشید

8. He was also a Right Wing, he was a master, I was coolie.
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک جناح راست بود، او یک استاد بود، من باربر بودم
[ترجمه گوگل]او نیز یک بال راست بود، او یک استاد بود، من کلوی بودم

9. And great majority is before the factory after inn, coolie factory of domestic mill type.
[ترجمه ترگمان]و اکثریت عظیمی از کارخانه پس از inn، کارخانه coolie کارخانه تولید داخلی، پیش از کارخانه است
[ترجمه گوگل]و اکثریت بزرگی قبل از کارخانه بعد از کارخانه، کارخانۀ خنک کننده نوع کارخانه داخلی است

10. We also meet Bombaya, a free - wheeling - year - old orphan who lives on platforms, and Mukteshwar, a coolie.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین Bombaya، یک یتیم free ساله که بر روی سکوها زندگی می کند و Mukteshwar، a را ملاقات می کنیم
[ترجمه گوگل]ما همچنین بمبایای، یک یتیم ساله ای را که در سیستم عامل ها زندگی می کنیم، و Mukteshwar، یک کوهنورد، ملاقات می کنیم

11. I will not have an officer from my battalion working as a coolie.
[ترجمه ترگمان]من یه افسر از battalion که به عنوان باربر کار میکنه ندارم
[ترجمه گوگل]من یک افسر از گردان من نخواهم داشت که به عنوان یک کوهنورد کار کند


کلمات دیگر: