1. a southbound train
قطار راهی جنوب
2. There has been a collision on the southbound stretch of the motorway.
[ترجمه ترگمان]یک برخورد در قسمت جنوبی بزرگراه رخ داده است
[ترجمه گوگل]برخورد در بزرگراه جنوبی بزرگراه رخ داده است
3. The accident happened on the southbound carriageway of the M
[ترجمه ترگمان]تصادف در قسمت جنوب شرقی خانه مسی و مادلن روی داد
[ترجمه گوگل]این حادثه اتفاق افتاده در مسیر جاده ای جنوبی M است
4. People rubbernecking in the southbound lane caused a second accident.
[ترجمه ترگمان]مردم دارن به سمت جنوب میرن یه حادثه دیگه هم ایجاد می کنن
[ترجمه گوگل]افراد لاستیکی در لانه جنوب غربی باعث تصادف دوم شدند
5. All southbound trains leave from platform one.
[ترجمه ترگمان]همه قطارهای عازم جنوب از سکوی شماره یک حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]تمام قطارهای جنوب غربی از پلت فرم یکی را ترک می کنند
6. The southbound lanes are closed.
[ترجمه ترگمان]خطوط عازم جنوب بسته شده اند
[ترجمه گوگل]خطوط جنوبی بسته شده اند
7. The car was driving southbound on Route 4
[ترجمه ترگمان]ماشین به سمت جنوب در مسیر ۴ حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]این ماشین در مسیر Route 4 رانندگی کرد
8. Boyle said Santos' southbound minivan slid into the northbound lane, where it collided with a Ford Bronco.
[ترجمه ترگمان]بویل به طرف خیابان northbound رفت، جایی که با ماشین فورد برخورد کرده بود
[ترجمه گوگل]بویل گفت که Minivan جنوبی سانتوس به خط شمال غربی حرکت کرد، جایی که با یک فورد برنکو برخورد کرد
9. As the southbound train hit the New Hampshire-Maine border, it made an unscheduled stop.
[ترجمه ترگمان]زمانی که قطار عازم جنوب به مرز ایالت مین - مین برخورد کرد، توقف برنامه ریزی نشده ای انجام شد
[ترجمه گوگل]همانطور که قطار جنوب غربی به مرز نیوهمپشایر-مین رسیده است، آن را یک توقف غیرقانونی ساخته است
10. This year it was the waylaying of a southbound train at a station in central Anhui province by a local gang.
[ترجمه ترگمان]امسال، waylaying یک قطار به سوی جنوب در یک ایستگاه در استان \"Anhui\" در مرکز \"Anhui\" توسط یک گروه محلی بود
[ترجمه گوگل]در سال جاری، یک بندر جنوبی در یک ایستگاه در استان مرکزی آنهویی توسط یک باند محلی راه اندازی شد
11. Southbound there were tailbacks for miles.
[ترجمه ترگمان]southbound چند مایل بود
[ترجمه گوگل]در جاده های جنوب برای چند مایل وجود دارد
12. Southbound traffic tailed back for twenty miles on the M5 near Bristol.
[ترجمه ترگمان]traffic در فاصله < Number > ۲۰ < \/ Number > کیلومتری در نزدیکی بریستول، تا بیست میل فاصله داشت
[ترجمه گوگل]ترافیک Southbound در فاصله ی 20 مایل در M5 نزدیک بریستول قرار دارد
13. The Chinese move to suspend southbound passenger and cargo traffic on the Mekong from Yunnan Province is mainly a political symbol, as opposed to an economic sanction.
[ترجمه ترگمان]حرکت چین برای به دست آوردن مسافر عازم جنوب و ترافیک بار در مکونگ در استان Yunnan عمدتا یک نماد سیاسی است که مخالف تصویب اقتصادی است
[ترجمه گوگل]حرکت چینی برای تعلیق مسافربرانگیز جنوبی و محموله در مکونگ از استان یونان، عمدتا یک نماد سیاسی است، در حالی که مقررات اقتصادی است
14. American officials have begun searching southbound traffic and seizing illicit cargo.
[ترجمه ترگمان]مقامات آمریکایی جستجو به جنوب را آغاز کرده و محموله غیرقانونی را توقیف کرده اند
[ترجمه گوگل]مقامات آمریکایی شروع به جستجو در ترافیک در جنوب و تسلیم محموله های غیرقانونی کرده اند