کلمه جو
صفحه اصلی

specie


معنی : سکه، پول، وابسته بسکه
معانی دیگر : پول فلزی، سکه بخصوص سکه طلاونقره

انگلیسی به فارسی

سکه(بخصوص سکه طلاونقره)، پول، وابسته بسکه


گونه، سکه، وابسته بسکه، پول


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
عبارات: in specie
• : تعریف: money in coin form; coin.
مشابه: money, piece

• coin money (as opposed to paper currency)

مترادف و متضاد

سکه (اسم)
bawbee, coin, specie, cole, death weight, pocket piece

پول (اسم)
handsel, deposit, shiner, money, dough, specie, rhino, payment, fee, currency, purse, denomination, riches, lucre, gold, lolly, moolah, remittance, pelf, wampum

وابسته بس که (اسم)
specie

جملات نمونه

1. in specie
1- به صورت سکه 2- تهاتری،پایاپای

2. The human species, according to the best theory I can form of it, is composed of two distinct races, the man who borrows, and the man who lends.
[ترجمه ترگمان]نوع بشر، با توجه به بهترین تیوری که من می توانم از آن شکل دهم، از دو نژاد متمایز ساخته شده است، مردی که قرض می گیرد، و کسی که وام می دهد
[ترجمه گوگل]گونه انسانی، با توجه به بهترین نظریه من می توانم از آن شکل بگیرم، متشکل از دو نژاد مجزا، مردی که قرض می گیرد، و مردی که قرض می دهد

3. The female of the species is more deadly than the male.
[ترجمه ترگمان]ماده species از نر deadly است
[ترجمه گوگل]زن این گونه مرگبارتر از مرد است

4. This species of bird now exists only in Africa.
[ترجمه ترگمان]این گونه پرنده اکنون تنها در آفریقا وجود دارد
[ترجمه گوگل]این گونه از پرنده در حال حاضر تنها در آفریقا وجود دارد

5. The list of endangered species includes nearly 600 fishes.
[ترجمه ترگمان]تعداد گونه های در معرض خطر در معرض خطر تقریبا ۶۰۰ ماهی است
[ترجمه گوگل]فهرست گونه های در معرض خطر شامل حدود 600 ماهی است

6. Many species are doomed to extinction.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گونه ها محکوم به انقراض هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از گونه ها به انقراض محکوم شده اند

7. Seeing over a thousand species of fish is part of the fascination of the reef.
[ترجمه ترگمان]دیدن هزاران گونه ماهی بخشی از جذابیت این صخره است
[ترجمه گوگل]دیدن بیش از یک هزار گونه ماهی در بخشی از شگفتی صخره است

8. Are there any species of frog indigenous to the area?
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ گونه قورباغه مانندی در منطقه وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا گونه ای از قارچ بومی در این منطقه وجود دارد؟

9. The species was doomed to extinction.
[ترجمه ترگمان]این گونه ها محکوم به انقراض بودند
[ترجمه گوگل]این گونه به انقراض محکوم شده است

10. The two species have developed from a common ancestry.
[ترجمه ترگمان]این دو گونه از یک اصل و نسب مشترک توسعه یافته اند
[ترجمه گوگل]این دو گونه از یک قبیله مشترک تشکیل شده است

11. The earliest description of this species dates from 170
[ترجمه ترگمان]اولین شرح این گونه ها از ۱۷۰ قرار دارد
[ترجمه گوگل]اولین توصیف این گونه از 170 سال پیش است

12. Mountain gorillas are an endangered species.
[ترجمه ترگمان]گوریل ها کوه گونه در معرض خطر انقراض قرار دارند
[ترجمه گوگل]گوریل های کوهستانی یک گونه در معرض خطر هستند

13. We should perpetuate the rare species.
[ترجمه ترگمان]ما باید گونه های کمیاب را جاودانه نگه داریم
[ترجمه گوگل]ما باید این گونه نادر را حفظ کنیم

14. Many species of animals are in danger of dying out.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گونه های حیوانات در خطر مرگ قرار دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از گونه های حیوانی در خطر مرگ هستند

15. There are about 30 000 species of fish in the world.
[ترجمه ترگمان]حدود ۳۰ هزار گونه ماهی در جهان وجود دارد
[ترجمه گوگل]حدود 30 هزار گونه ماهی در جهان وجود دارد

اصطلاحات

in specie

1- به صورت سکه 2- تهاتری، پایاپای



کلمات دیگر: