1. The proletariat must possess the truth of Marxism.
[ترجمه ترگمان]پرولتاریا باید حقیقت مارکسیسم را داشته باشد
[ترجمه گوگل]پرولتاریا باید حقیقت مارکسیسم داشته باشد
2. Revolutionaries should possess the noble qualities of the proletariat.
[ترجمه ترگمان]Revolutionaries باید خصوصیات نجیب پرولتاریا را داشته باشد
[ترجمه گوگل]انقلابیون باید دارای ویژگی های شریف پرولتاریا باشند
3. The dictatorship of the proletariat is one of the aims of Communism.
[ترجمه ترگمان]دیکتاتوری پرولتاریا یکی از اهداف کمونیسم است
[ترجمه گوگل]دیکتاتوری پرولتاریا یکی از اهداف کمونیسم است
4. This proletariat interests neither the opposition forces nor the regimes based on the sacred.
[ترجمه ترگمان]این پرولتاریا نه نیروهای مخالف را هدف قرار می دهد و نه رژیم ها بر مبنای آن
[ترجمه گوگل]این پرولتاریا نه نه نیروهای اپوزیسیون و نه رژیم های مبتنی بر مقدس
5. The proletariat is trying to preserve it, improve it, and open it to everyone.
[ترجمه ترگمان]پرولتاریا در تلاش است تا آن را حفظ کند، آن را بهبود بخشد و برای همه باز کند
[ترجمه گوگل]پرولتاریا در تلاش است تا آن را حفظ کند، آن را بهبود بخشد و آن را برای همه باز کند
6. The proletariat, in contrast, own no means of production whatever.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، پرولتاریا هیچ وسیله ای برای تولید وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در مقابل، پرولتاریا هیچ راهی برای تولید ندارد
7. New merchant and professional classes arose and a proletariat developed out of the peasantry.
[ترجمه ترگمان]بازرگانان و طبقات حرفه ای جدید برخاستند و پرولتاریا از دهقانان بیرون آمد
[ترجمه گوگل]کلاس تجاری جدید و حرفه ای بوجود آمد و پرولتاریا از دهقانان خارج شد
8. The proletariat was hardly more impressed by the Manifesto.
[ترجمه ترگمان](بیانیه)به سختی تحت تاثیر بیانیه بیانیه (بیانیه)قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پرولتاریا تحت تأثیر مانیفست قرار نگرفت
9. Marx wrote of the class struggle between the bourgeoisie and the proletariat.
[ترجمه ترگمان]مارکس از کش مکش طبقاتی میان بورژوازی و پرولتاریا wrote
[ترجمه گوگل]مارکس از مبارزه طبقاتی میان بورژوازی و پرولتاریا نوشت
10. His novels can be read as an account of the lives of the proletariat.
[ترجمه ترگمان]رمان های او را می توان به عنوان شرح زندگی پرولتاریا خواند
[ترجمه گوگل]رمان های او را می توان به عنوان یک حساب کاربری از زندگی پرولتاریا خواند
11. And, on the assumption of the superiority of socialist organisation, the victory would go to the proletariat.
[ترجمه ترگمان]و با فرض برتری سازمان سوسیالیستی، پیروزی به پرولتاریا خواهد رسید
[ترجمه گوگل]و با توجه به برتر بودن سازمان های سوسیالیستی، پیروزی به پرولتاریا می رود
12. The state-sponsored agro-industrial cooperatives are the focal point for this discussion of the creation of an industrial proletariat.
[ترجمه ترگمان]تعاونی کشاورزی - کشاورزی با حمایت دولت نقطه کانونی این بحث پیرامون ایجاد یک پرولتاریا صنعتی هستند
[ترجمه گوگل]تعاونیهای کشاورزی و صنعتی حمایت شده از دولت، نقطه اصلی این بحث برای ایجاد پرولتاریای صنعتی هستند
13. The party was portrayed as the vanguard of the proletariat.
[ترجمه ترگمان]حزب به عنوان خط مقدم پرولتاریا به تصویر کشیده شد
[ترجمه گوگل]حزب به عنوان پیشگام پرولتاریا به تصویر کشیده شد
14. Imperialism focused on one or two natural resources, thus creating a homogeneous agricultural proletariat, all doing the same labouring job.
[ترجمه ترگمان]امپریالیسم بر روی یک یا دو منبع طبیعی تمرکز داشت، در نتیجه یک کارگر کشاورزی همگن ایجاد کرد، که همگی کار کارگران را انجام می دادند
[ترجمه گوگل]امپریالیسم بر یک یا دو منبع طبیعی متمرکز بود، بنابراین یک پرولتاریای کشاورزی همگن ایجاد کرد، همه کار مشابهی را انجام می دادند