1. a southern wind
بادی که از جنوب می وزد،باد جنوبی
2. the southern tip of that island
راس جنوبی آن جزیره
3. the warm southern sky
آب هوای گرم جنوبی
4. he had a southern drawl
او با لهجه ی کش دار جنوبی حرف می زد.
5. The Everglades are an area of swamp in southern Florida.
[ترجمه ترگمان]باتلاق ها منطقه ای از باتلاق در جنوب فلوریدا هستند
[ترجمه گوگل]Everglades منطقه ای از باتلاق در جنوب فلوریدا است
6. He had led the conquest of southern Poland in 193
[ترجمه ترگمان]او فتح جنوب لهستان را در سال ۱۹۳ میلادی به پایان رسانده بود
[ترجمه گوگل]او فتح جنوب لهستان را در سال 193 رهبری کرد
7. They conquered the southern part of the country in a few months.
[ترجمه ترگمان]آن ها در عرض چند ماه قسمت جنوبی کشور را فتح کردند
[ترجمه گوگل]چند ماه بعد، بخش جنوبی این کشور را فتح کردند
8. The family resides in Southern France.
[ترجمه ترگمان]خانواده در جنوب فرانسه زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]این خانواده در جنوب فرانسه زندگی می کند
9. I had been running around southern England in a whirlwind of activity.
[ترجمه ترگمان]در میان گردبادی از فعالیت ها به اطراف جنوب انگلستان دویده بودم
[ترجمه گوگل]من در گرداب فعالیت در اطراف جنوب انگلستان بودم
10. The house has a southern aspect.
[ترجمه ترگمان]این خانه جنبه جنوبی دارد
[ترجمه گوگل]خانه دارای ابعاد جنوبی است
11. The family now resides in southern France.
[ترجمه ترگمان]این خانواده اکنون در جنوب فرانسه زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]این خانواده اکنون در جنوب فرانسه زندگی می کند
12. They decided to attack their enemy's southern flank.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتند به جناح جنوبی دشمن حمله کنند
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند به سمت جنوب دشمن حمله کنند
13. The sun was now high in the southern sky.
[ترجمه ترگمان]خورشید در آسمان جنوب به اوج رسیده بود
[ترجمه گوگل]خورشید در حال حاضر در آسمان جنوبی بود
14. This weather pattern of the southern hemisphere has no parallel in the north.
[ترجمه ترگمان]این الگوی آب و هوایی نیم کره جنوبی به موازات هم در شمال وجود ندارد
[ترجمه گوگل]این الگوی آب و هوایی نیمکره جنوبی هیچ موازی در شمال ندارد
15. The Canadians plan to deliver more food to southern Somalia.
[ترجمه ترگمان]کانادایی ها قصد دارند غذای بیشتری به جنوب سومالی تحویل دهند
[ترجمه گوگل]کانادایی ها قصد دارند غذای بیشتری به جنوب سومالی بدهند
16. It lies at the southern tip of an island.
[ترجمه ترگمان]در حاشیه جنوبی یک جزیره قرار دارد
[ترجمه گوگل]این در نوک جنوبی جزیره قرار دارد
17. The fragile economies of several southern African nations could be irreparably damaged.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد شکننده چندین کشور آفریقایی جنوبی ممکن است به طرز جبران ناپذیری صدمه دیده باشد
[ترجمه گوگل]اقتصادهای شکننده چندین کشور آفریقای جنوبی می توانند بطور قابل ملاحظه ای آسیب ببینند