کلمه جو
صفحه اصلی

grand larceny


دزدی بزرگ، سرقت اموال پر قیمت (رجوع شود به: larceny)، سرقت عظیم

انگلیسی به فارسی

سرقت عظیم، سرقتاموال پر قیمت


larceny بزرگ، سرقت عظیم، سرقتاموال پر قیمت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the theft of goods or property exceeding a certain amount of money set by law. (Cf. petty larceny.)

• (law) grand theft, theft of property (ncluding money) valued above a certain amount

جملات نمونه

1. Dukes Bpleaded guilty to attempted grand larceny last month.
[ترجمه ترگمان]اون \"دوک های عسلی\" مجرم بوده تا یه سرقت بزرگ از ماه پیش انجام بده
[ترجمه گوگل]سلطنت گناهان را مجازات کرده است تا ماه گذشته اقدامات بزرگی انجام دهند

2. He was put in jail for grand larceny.
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر سرقت بزرگ به زندان افتاده بود
[ترجمه گوگل]او در زندان بزرگ زندانی شد

3. The man was put in jail for grand larceny.
[ترجمه ترگمان] اون مرد برای دزدی به زندان افتاده بود
[ترجمه گوگل]این مرد برای زندانیان بزرگ زندانی شد

4. The man was imprisoned for grand larceny.
[ترجمه ترگمان]اون مرد برای سرقت بزرگ زندانی شد
[ترجمه گوگل]این مرد به خاطر انحرافات زیادی زندانی شد

5. Haggerman now faces two to 20 years in prison on grand larceny charges.
[ترجمه ترگمان]Haggerman در حال حاضر به ۲ تا ۲۰ سال زندان در زندان متهم میشن
[ترجمه گوگل]در حال حاضر Haggerman با اتهامات بزرگی مواجه است که دو تا 20 سال زندان است

6. Acting on a complaint by the co-workers, police arrested Ospina Tuesday night on charges of grand larceny.
[ترجمه ترگمان]پلیس در روز سه شنبه Ospina را به اتهام سرقت، دستگیر کرد
[ترجمه گوگل]پلیس دستگیر Ospina سه شنبه شب به اتهام اعتیاد به مواد مخدر تحت عمل جراحی قرار گرفت

7. First he established the fact that Whittet had been convicted of grand larceny.
[ترجمه ترگمان]ابتدا این حقیقت را ثابت کرد که Whittet به سرقت بزرگ محکوم شده است
[ترجمه گوگل]اول او این واقعیت است که Whittet از سرقت عظیم محکوم شده بود تاسیس شد

پیشنهاد کاربران

noun
[noncount]
US law :
the crime of stealing something that is very valuable —called also grand theft

دزدی چیزی که قیمت بسیار بالایی دارد - سرقت بزرگ - همون Grand Theft
در مقابلش petit larceny میاد

لار سِنی


کلمات دیگر: