1. We are the long - time cooperator and the full service is highly prized by P & G .
[ترجمه ترگمان]ما زمان طولانی تری هستیم و خدمات کامل به شدت توسط پی جی جی
[ترجمه گوگل]ما همکاری طولانی مدت هستیم و خدمات کامل توسط P G بسیار مورد توجه است
2. Not only should the teacher be a good cooperator, a patient listener, but also a sincere appreciator and a director and a promoter of the students in their study as well.
[ترجمه ترگمان]نه تنها باید معلم، شنونده خوبی باشد، شنونده صبور باشد، بلکه appreciator صادق و مدیر و مروج آموزش دانشجویان در مطالعه آن ها نیز باشد
[ترجمه گوگل]نه تنها معلم باید یک همکار خوب باشد، بلکه یک شنونده بیمار نیز باشد، بلکه یک متفکر صمیمانه و یک مدیر و ترویج دهنده دانش آموزان در مطالعه خود نیز هست
3. The cooperator was crammed with tv dinners and ginger ale.
[ترجمه ترگمان]The با غذاهای تلویزیون و آبجو زنجبیل پر شده بود
[ترجمه گوگل]همکار با شام تلویزیون و آلز زنجبیل پر شده بود
4. I know an eligible young lady who would be an excellent cooperator for you.
[ترجمه ترگمان]من یک خانم جوان واجد شرایط را می شناسم که برای شما یک cooperator عالی خواهد بود
[ترجمه گوگل]من یک خانم واجد شرایط جوان می دانم که همکاری خوبی برای شما خواهد بود
5. Sharing beneficial plan for countries concerned signed with external cooperator.
[ترجمه ترگمان]برنامه سودمند مشترک برای کشورهایی که نگران امضای قرارداد خارجی هستند
[ترجمه گوگل]به اشتراک گذاری برنامه های سودمند برای کشورهای مرتبط با همکاری خارجی
6. We believe we can be your best long - term cooperator right of experienced manufacture and effective service.
[ترجمه ترگمان]ما معتقدیم که می توانیم بهترین عملکرد بلند مدت شما را در زمینه تولید و خدمات موثر داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما معتقدیم که ما می توانیم بهترین حقوقی که با همکاری سازنده با تجربه و خدمات موثر داشته ایم، باشد
7. The flexible features of organization determine the close connections among the institute and its cooperator.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های انعطاف پذیر سازمان روابط نزدیکی بین موسسه و cooperator را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]ویژگی های انعطاف پذیری سازمان ارتباطات نزدیک بین مؤسسه و همکاری آن را تعیین می کند
8. Choosed shop's address and structure. Negotiated with the government and cooperator.
[ترجمه ترگمان]آدرس و ساختار فروشگاه choosed مذاکره با دولت و cooperator
[ترجمه گوگل]آدرس و ساختار فروشگاه انتخاب شده با دولت و همکاران مذاکره کرد
9. In detail, the peasant collective should be transformed under the joint stock cooperative system with the cooperator general meeting and the council as its authority and executive agency separately.
[ترجمه ترگمان]به طور مفصل، جامعه روستایی باید تحت سیستم مشترک سهام مشترک با مجمع عمومی cooperator و شورا به عنوان مرجع و اداره اجرایی به طور جداگانه تغییر یابد
[ترجمه گوگل]به طور دقیق، گروه جمعی باید تحت سیستم تعاونی سهام مشترک با مجمع عمومی همکار و شورا به عنوان مجلس و مجری اجرایی به طور جداگانه تبدیل شود