1. Red department cell is remarkable and proliferous in marrow, minority can appear gigantic young cell change.
[ترجمه ترگمان]سلول بخش قرمز قابل توجه است و در مغز استخوان، اقلیت می توانند در برابر تغییر سلول های جوان بسیار بزرگ ظاهر شوند
[ترجمه گوگل]سلول سرخ بخش در مغز قابل توجه و پرکاری است، اقلیت می تواند تغییر سلول جوان غول پیکر را نشان دهد
2. Is lacteal spring proliferous but in order to become cut operation?
[ترجمه ترگمان]آیا بهار spring proliferous است، اما به منظور قطع عملیات؟
[ترجمه گوگل]آیا لاکتوبال بهار پرورش داده می شود اما برای تبدیل شدن به عملیات قطع می شود؟
3. Psoriasis is a chronic T-lymphocyte mediated inflammatory and proliferous skin disease, and its treatment is still a puzzled problem.
[ترجمه ترگمان]پسوریازیس یک بیماری مزمن T - lymphocyte مزمن و proliferous است و درمان آن هنوز یک مشکل گیج است
[ترجمه گوگل]پسوریازیس مزمن T-lymphocyte عامل بیماری التهابی و پرکاری پوست است و درمان آن همچنان یک مشکل مبهم است
4. Why cancer cell is OK and infinite proliferous, and what restriction does the hyperplasia of normal cell accept?
[ترجمه ترگمان]چرا سلول سرطانی OK و proliferous نامحدود است، و چه محدودیت هایی موجب پذیرش سلول های معمولی می شود؟
[ترجمه گوگل]چرا سلول سرطانی خوب است و بی نهایت proliferous، و چه محدودیت می کند هیپرپلازی از سلول های عادی قبول؟
5. Bone is proliferous before, still had done not have now, stand these days recently rise to feel all over very ache, be what to disease belong to excuse me?
[ترجمه ترگمان]استخوان قبل از این که هنوز وقت نداشته باشد، این روزها خیلی درد می کند، این روزها همه درد و رنج را حس می کنند، چه بلایی به سرم بیاورند؟
[ترجمه گوگل]استخوان پیش می آید، هنوز هم اکنون انجام نشده است، این روزها به تازگی ظاهر شد تا به شدت احساس شود، چه چیزی به بیماری متعلق به به من بهانه است؟
6. It has many little blood vessel, proliferous and rapid.
[ترجمه ترگمان]کشتی خون زیادی دارد، proliferous و سریع
[ترجمه گوگل]این رگ های خونی بسیار کمی دارد و پرکاری و سریع است
7. The scar after how preventing an operation is proliferous?
[ترجمه ترگمان]جای زخم پس از این که مانع از عمل جراحی می شود، proliferous است؟
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه چگونه یک عملیات از بین برود، زخم می شود؟
8. Basically be skin cutin unusually proliferous thickening, make pore exit jams, leather fat cannot successful eduction, became acne.
[ترجمه ترگمان]در اصل، پوستی که به طور غیر معمول سفت و سخت می شود، سفت و سخت می شود، باعث ایجاد مربا می شود، چربی پوست نمی تواند eduction موفقی داشته باشد، جوش و جوش است
[ترجمه گوگل]اساسا پوست برش ضخیم غولپیکر، ایجاد انقباض عضلانی، چرم چرمی نمیتواند موفق باشد، آکنه شود
9. Around the proliferous area of hoof epiderm, the veins are thicker.
[ترجمه ترگمان]در اطراف ناحیه proliferous سم epiderm، رگ ها ضخیم تر از آن هستند
[ترجمه گوگل]در اطراف منطقه نفوذی از اپیدرم سم، رگه ها ضخیم تر است
10. Spur (is bone proliferous) what does common say to have to treat a method?
[ترجمه ترگمان]Spur (proliferous استخوان است)چه گفته می شود که باید یک روش را درمان کرد؟
[ترجمه گوگل]Spur (استخوان های proliferous) چه مشترک می گویند که باید برای درمان یک روش؟
11. The remedial bone proliferation with what OK and effective remedy to have excuse me? The bone that is lumbar is proliferous .
[ترجمه ترگمان]تکثیر استخوان درمان با چه روش خوب و موثر برای توجیه من؟ استخوان که کمری است proliferous است
[ترجمه گوگل]توزیع زخم های جراحی با آنچه که خوب و موثر است به من ربط دارد؟ استخوان که کمری است، گسترش یافته است
12. Artifice derma organizes occurrence nugget, why to repeat after the operation proliferous?
[ترجمه ترگمان]Artifice derma nugget را سازماندهی می کند، چرا بعد از عملیات proliferous تکرار شود؟
[ترجمه گوگل]Artifice Derma برگزار می کند رخداد gugget، چرا برای تکرار پس از عمل proliferous؟
13. The estrogen of source sex can make go outside the mammary gland organization of ovarian animal is proliferous, index of its cell hyperplasia is apparent normal mammary gland organizes prep above.
[ترجمه ترگمان]استروژن منبع می تواند خارج از سازمان غدد پستانی که animal نامیده می شود، proliferous، شاخص of سلول آن، غده پستانی طبیعی آشکار است که prep بالا را سازماندهی می کند
[ترجمه گوگل]استروژن از جنس منبع می تواند خارج از سازمان تنظیم غده های پستان از حیوان تخمدان proliferous، شاخص هیپرپلازی آن سلول ظاهرا طبیعی غده پستان است سازماندهی آمادگی بالا
14. Meanwhile, new student cell flakes to exterior cell from proliferous area the area moves, surface of melt into of progressively cent is epithelial mucous membrane cell.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، دانه های سلول جدید دانش آموز به سلول خارجی از ناحیه proliferous به حرکت در می آیند، سطح آب شدن به تدریج به ۵۰ درصد می رسد که غشا مخاطی غشا مخاطی می شود
[ترجمه گوگل]در ضمن، سلول دانشجویی جدید به سلول بیرونی از ناحیه proliferous حرکت می کند، سطح ذوب شدن به طور مداوم به مرکز سلول غشایی مخاطی اپیتلیال است