کلمه جو
صفحه اصلی

soothsayer


معنی : طالع بین، فال بین، فالگیر
معانی دیگر : غیب گو، رمال، soothsaying م، فال بینی

انگلیسی به فارسی

( soothsaying ) فال بین، فال بینی، (جانورشناسی)طالع بین


آرام بخش، فالگیر، فال بین، طالع بین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who has or claims to have the ability to predict the future and foretell events; seer.
مشابه: fortuneteller, seer

• one who predicts the future, prophet, seer, diviner

مترادف و متضاد

طالع بین (اسم)
astrologer, soothsayer, forecaster, foreteller, predictor, fortune-teller

فال بین (اسم)
augur, soothsayer

فالگیر (اسم)
augur, soothsayer, fortune-teller, haruspex, druid

seer


Synonyms: augur, channeller, clairvoyant, crystal ball gazer, diviner, forecaster, fortune-teller, medium, oracle, palm reader, prophet, psychic, soothsayer


جملات نمونه

1. For some time the soothsayer continued to warm himself, staring into the flames.
[ترجمه ترگمان]For تا مدتی خود را گرم کرد، به شعله های آتش خیره شد
[ترجمه گوگل]برای مدت زمان طولانی، آرامش خود را ادامه داد و به شعله های آتش زد

2. The soothsayer interprets the position of sixteen nuts thrown on to the tray, which is covered with a thin layer of sawdust.
[ترجمه ترگمان]The موقعیت شانزده مهره را به داخل سینی که با لایه نازکی از خاک اره پوشیده شده است، تفسیر می کند
[ترجمه گوگل]خدای متعال، موقعیت شانزده آجیل را که به لایه ای از خاک اره پوشانده شده است، به سینی پرتاب می کند

3. Cate Blanchett is in cracking form as a soothsayer who sees more than just dead people.
[ترجمه ترگمان]کیت بلانشت (Cate Blanchett)به شکل a است که بیش از مرده بودن را می بیند
[ترجمه گوگل]کیت بلانشت در قالب شکسته ای به عنوان یک قاتل است که بیش از افراد مرده را می بیند

4. The great soothsayer von Rumsfeld has a wide range of methods that he uses to foretell future events.
[ترجمه ترگمان]The بزرگ (soothsayer von)طیف وسیعی از روش ها را در اختیار دارد که از آن ها برای پیش بینی رویداده ای آینده استفاده می کند
[ترجمه گوگل]رقیب بزرگ فون رامسفلد دارای طیف گسترده ای از روش هایی است که او برای پیش بینی وقایع آینده استفاده می کند

5. Soothsayer Tang enters in tattered shoes, wearing a very long and very filthy cotton gown, some scraps of paper tucked behind one ear.
[ترجمه ترگمان]soothsayer ون با کفش های پاره وارد می شود و یک پیراهن بلند بلند و بسیار کثیف دارد و چند تکه کاغذ را پشت گوش پنهان می کند
[ترجمه گوگل]Soothsayer Tang وارد کفش های پوشیده شده، لباس های بسیار طولانی و بسیار کثیف پنبه، برخی از ضایعات کاغذی پشت یک گوش می شود

6. Balaam also the son of Beer the soothsayer, the children of Israel slew with the sword among the rest that were slain.
[ترجمه ترگمان]also the، فرزند of، را در حالی که با شمشیر در میان the که به قتل رسیده بودند، کشتند
[ترجمه گوگل]بلاعب همچنین پسر بیر وفادار، فرزندان اسرائیل با شمشیر در میان بقیه کشته شدند

7. So the next morning he sent for a soothsayer to interpret his dream for him.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب صبح روز بعد یک soothsayer فرستاد تا رویای خود را برای او تفسیر کند
[ترجمه گوگل]بنابراین صبح روز بعد او برای فرستادن آرزو برای تفسیر رویای او برای او فرستاد

8. What does Warren Buffett, billionaire investor and economic soothsayer, like this week?
[ترجمه ترگمان]وارن بافت، سرمایه گذار میلیاردر و soothsayer اقتصادی این هفته چه کار می کند؟
[ترجمه گوگل]وارن بافت، سرمایه گذار میلیاردر و اقتصاددان، مانند این هفته چه می کند؟

9. You are the son of a Mayan soothsayer or holy man, living near the city of Copan in about AD 7
[ترجمه ترگمان]شما پسر یک soothsayer Mayan یا مرد مقدس هستید که در حدود ۷ بعد از میلاد در نزدیکی شهر copan زندگی می کنید
[ترجمه گوگل]شما پسر یک مرد مقدس میانه ای هستید که در حدود 7 سالگی در نزدیکی شهر کپان زندگی می کند

10. Hong Kong soothsayer Alion Yeo is predicting North Korea will undergo a power struggle that will bring leadership changes around May.
[ترجمه ترگمان]Hong Alion Yeo Kong پیش بینی می کند که کره شمالی در تلاش برای ایجاد تغییرات قدرت خواهد بود که در ماه مه تغییرات رهبری را به ارمغان خواهد آورد
[ترجمه گوگل]آلون یئو، یکی از کارشناسان هنگ کنگ، پیش بینی کرد کره شمالی در تلاش برای مقابله با قدرت است که تغییرات رهبری در اوایل ماه مه را تغییر خواهد داد

11. Balaam also the son of Beor, the soothsayer, did the children of Israel slay with the sword among them that were slain by them.
[ترجمه ترگمان]ولی the بیور، پسر of، فرزندان اسراییل را وادار کرد که با شمشیری که در بین آن ها کشته شده بود، به قتل برسد
[ترجمه گوگل]بلاعب همچنین پسر بئور، فرمانروای فرقان، کودکان اسرائیل را با شمشیر در میان آنها که توسط آنها کشته شدند، کشتند

12. Eventually the headman passed on the hookah stem and stood up, saying he'd go and fetch the soothsayer.
[ترجمه ترگمان]بالاخره کدخدا از ساقه قلیان گذشت و بلند شد و گفت که go و soothsayer را بیاورد
[ترجمه گوگل]سرانجام سرانجام در ساقه قلیان گذراند و برخاست و گفت که او می خواهد بروید و معشوقه را بیرون بیاورید

13. Frazer describes the process of consulting the oracle at the sanctuary dedicated to the soothsayer Ampiaraus, at Oropus, Attica.
[ترجمه ترگمان]فریزر فرآیند رایزنی the را در جایگاه اختصاصی به the Ampiaraus، در Oropus، Attica توصیف می کند
[ترجمه گوگل]Frazer فرایند مشاوره با اوراکل را در پناهگاه اختصاص داده شده به Ampiaraus envelopeer در Oropus، Attica توصیف می کند

14. Lord Keynes paid tribute to his far-seeing colleagues, who had performed a task appropriate 'to the prophet and to the soothsayer.
[ترجمه ترگمان]لرد Keynes از همکارانش، که وظیفه ای را برای پیامبر (ص)و the انجام داده بود، ادای احترام کرد
[ترجمه گوگل]پرزیدنت کینز به همتایان پیشین خود که به عنوان یک کار مناسب برای پیامبر و متفکر انجام داده بود، قدردانی کرد


کلمات دیگر: