کلمه جو
صفحه اصلی

profligacy


معنی : هرزگی، ولخرجی، ولگردی
معانی دیگر : هرزگی، ولگردی، ولخرجی

انگلیسی به فارسی

هرزگی، ولگردی، ولخرجی


انگلیسی به انگلیسی

• extravagance, wastefulness; wantonness, licentiousness; degeneracy; promiscuousness, depravity
profligacy is extravagance and being wasteful; a formal word.

مترادف و متضاد

هرزگی (اسم)
beastliness, ribaldry, debauch, debauchery, lechery, reprobation, depravity, profligacy, harlotry, incontinence, incontinency, prurience, pruriency, libertinage, saturnalia

ولخرجی (اسم)
profligacy, squander, prodigality, lavishness

ولگردی (اسم)
stray, ramble, tramp, profligacy, vagrancy, vagabondage, vagabondism

جملات نمونه

1. The profligacy of the West shocked him.
[ترجمه ترگمان]هرزگی غرب او را شوکه کرد
[ترجمه گوگل]غفلت غرب به او ضربه زد

2. Profligacy, sloth, licentiousness, gluttony, pride.
[ترجمه ترگمان]profligacy، تنبلی، شکم پرستی و شکم پرستی
[ترجمه گوگل]غفلت، غم و اندوه، غرور، غرور، افتخار

3. Lovelace was a pattern of male profligacy and influenced the literature of the time, particularly Russian - we owe Raskolnikov to Lovelace.
[ترجمه ترگمان]Lovelace الگویی بود از هرزگی مردانه و تحت تاثیر ادبیات زمان، به خصوص روسی - ما راسکلنیکف را مدیون Lovelace
[ترجمه گوگل]Lovelace الگوی روحانی مرد بود و تحت تأثیر ادبیات زمان قرار گرفت، به ویژه در روسیه - ما راکولنیکوف را به Lovelace مدیون بودیم

4. Thanks to Greek profligacy, German intransigency and Kim-Il-Jong's lunacy, we have U. S. bond buyers that are no longer rational investors.
[ترجمه ترگمان]به لطف هرزگی یونانی، intransigency آلمانی و \"کیم جونگ ایل\" (کیم جونگ ایل - جونگ)، ما U را داریم اس خریداران اوراق قرضه که دیگر سرمایه گذاران منطقی نیستند
[ترجمه گوگل]با تشکر از زحمت یونان، ناسازگاری آلمان و غفلت کیم ایل جونگ، ما خریداران اوراق قرضه اوراق قرضه را که دیگر سرمایه گذاران منطقی نیستند، می دانیم

5. That said, US fiscal profligacy will push the dollar risk premium higher over time.
[ترجمه ترگمان]همان طور که گفته شد، هرزگی مالی ایالات متحده در طول زمان حق بیمه ریسک دلار را بالاتر خواهد برد
[ترجمه گوگل]گفت که رفع موانع مالی ایالات متحده، حق بیمه دلار را در طول زمان افزایش خواهد داد

6. Profligacy is the new prudence. But in Asia, where saving has long been a self-evident virtue, that message has yet to catch on.
[ترجمه ترگمان]profligacy تدبیر جدیدی است اما در آسیا، جایی که پس انداز مدت ها یک فضیلت بارز بوده است، این پیام هنوز به آن نرسیده است
[ترجمه گوگل]عقلانیت احتیاط جدید است اما در آسیا، جایی که صرفه جویی به مدت طولانی یک فضیلت آشکار است، این پیام هنوز به دست آورده است

7. But public profligacy cannot last for ever.
[ترجمه ترگمان]اما هرزگی و هرزگی برای همیشه دوام نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]اما رفاه عمومی نمی تواند تا ابد ادامه یابد

8. All this may seem like an incitement to profligacy, consistent with Keynes's rather bohemian private life as a charter member of the Cambridge Apostles and the Bloomsbury group.
[ترجمه ترگمان]همه اینها ممکن است به گونه ای باشد که به هرزگی ادامه دهد، سازگار با زندگی خصوصی Keynes به عنوان یکی از اعضای charter حواریون کمبریج و گروه بلومزبری
[ترجمه گوگل]همه اینها ممکن است مانند تحریک رنج و عصبانیت، مطابق با زندگی خصوصی کوهنوردی بوهمیا به عنوان یک عضو هیات مدیره اعضای کمبریج و گروه بلومزبری باشد

9. Recession, they reason a penance for past profligacy.
[ترجمه ترگمان]recession، به خاطر هرزگی و هرزگی reason
[ترجمه گوگل]آنها به خاطر رکود اقتصادی، بازپرداختی برای رفع گذشته می کنند

10. There was tut - tutting about American profligacy.
[ترجمه ترگمان]آه و ناله و tutting درباره هرزگی آمریکایی وجود داشت
[ترجمه گوگل]معلم در مورد ریشخندی آمریکا بود

11. Germany and the other better-off countries blame the profligacy of Greece, Portugal and Italy and fear that an early bailout would relieve pressure on them to mend their ways.
[ترجمه ترگمان]آلمان و دیگر کشورهای بهتر، هرزگی یونان، پرتغال و ایتالیا را سرزنش می کنند و می ترسند که نجات زودهنگام موجب کاهش فشار بر آن ها برای اصلاح شیوه های آن ها شود
[ترجمه گوگل]آلمان و دیگر کشورهای پیشرفته، سرزنش رقت انگیز یونان، پرتغال و ایتالیا را محکوم می کنند و از ترس اینکه کمک های زودهنگام فشار را بر آنها تحمیل می کند تا راه خود را اصلاح کنند

12. But United punished them for their early profligacy in the most clinical of fashion.
[ترجمه ترگمان]اما ایالات متحده آن ها را به خاطر profligacy زود هنگام به شیوه most مجازات کرد
[ترجمه گوگل]اما یونایتد آنها را به خاطر فرسودگی اولیه خود در کلینیکی ترین مدعی مجازات کرد

13. By hook or by crook, football is being called to account for the years of profligacy.
[ترجمه ترگمان]فوتبال، با قلاب و یا by، در نظر گرفته می شود تا برای سال ها هرزگی مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]با قلاب یا کلاهبرداری، فوتبال برای سال های رقت انگیز به حساب می آید


کلمات دیگر: