کلمه جو
صفحه اصلی

promulgation


معنی : ترویج، اعلام، اعلام دارنده
معانی دیگر : promulgator اعلام

انگلیسی به فارسی

( promulgator ) اعلام، اعلام دارنده، ترویج


انگلیسی به انگلیسی

• proclamation, official declaration; act of publicizing widely; public distribution

مترادف و متضاد

ترویج (اسم)
advancement, promotion, propagation, promulgation, cultivation, fomentation, promulgator

اعلام (اسم)
declaration, promulgation, annunciation, warning, enunciation, indiction, predication, meld

اعلام دارنده (اسم)
promulgation, promulgator

جملات نمونه

1. The promulgation of the Law of Right in Rem is of landmark significance for the improvement of the human rights protection system in China.
[ترجمه ترگمان]اجرای قانون حق در رم اهمیت ویژه ای برای بهبود سیستم حفاظت از حقوق بشر در چین دارد
[ترجمه گوگل]ترویج قانون حق در رم اهمیت اساسی برای بهبود سیستم حقوق بشر در چین است

2. The characteristics of image promulgation of jewelry enterprise are introduced.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های promulgation تصویر شرکت جواهرات معرفی شده است
[ترجمه گوگل]ویژگی های تصویب تصویر سازمانی جواهرات معرفی شده است

3. This Ordinance shall be thirty-eighth effective upon promulgation.
[ترجمه ترگمان]این فرمان ۳۰ - ۳۰ روز به روز موثر خواهد بود
[ترجمه گوگل]این حکم باید به مدت سی و هفتم پس از انتشار اعلامیه موثر باشد

4. The promulgation of the Policy for Unified Purchase and Sale of Grain was closely related to the grain crisis in 1953 and the implementation of the general line for the transitional period.
[ترجمه ترگمان]اجرای سیاست خرید یکپارچه و فروش دانه نزدیک به بحران غله در سال ۱۹۵۳ و اجرای خط کلی برای دوره انتقالی بود
[ترجمه گوگل]ترویج سیاست خرید و فروش متحدالکترون به طور جدی با بحران دانه در سال 1953 و اجرای خط کلی برای دوره انتقالی همراه بود

5. Article XXIII These regulations become effective upon promulgation.
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۳ این مقررات برای اجرای موثر هستند
[ترجمه گوگل]ماده XXIII این مقررات بر اساس اعلامیه موثر است

6. Our country new promulgation implementation "Law of corporation" already allowed to set up a human of limited liability company.
[ترجمه ترگمان]اجرای جدید اجرای \"قانون شرکت\" پیش از این اجازه تاسیس یک شرکت مسئولیت محدود را داده بود
[ترجمه گوگل]کشور ما پیاده سازی جدید اعمال قانون 'قانون شرکت' در حال حاضر مجاز به ایجاد یک انسان از شرکت با مسئولیت محدود

7. Wedding is a kind of rite promulgation to society when a female and male confirm the hymeneal relations between both of them.
[ترجمه ترگمان]مراسم عروسی نوعی of برای جامعه است که یک زن و مرد روابط hymeneal بین آن ها را تایید می کنند
[ترجمه گوگل]عروسی نوعی توزیع رای برای جامعه است وقتی که یک زن و مرد روابط هیمنال را در هر دو آنها تأیید می کنند

8. Its promulgation market a new stage in the standardization and legalization of China's invoice management work.
[ترجمه ترگمان]اجرای آن یک مرحله جدید در استاندارد سازی و قانونی کردن کار مدیریت فاکتور چین است
[ترجمه گوگل]انتشار آن در بازار مرحله جدیدی در استانداردسازی و قانونی کردن کار مدیریت فاکتور چینی است

9. Article 61 This Law shall become effective upon promulgation.
[ترجمه ترگمان]ماده ۶۱ قانون در promulgation موثر خواهد بود
[ترجمه گوگل]ماده 61 این قانون پس از تسلیم موثر است

10. Along with the promulgation of the constitution revision bill, the warm discussion about whether private property right should be written into the constitution finally reached a conclusion.
[ترجمه ترگمان]همراه با اجرای لایحه بازبینی قانون اساسی، بحث گرم در مورد اینکه آیا حق مالکیت خصوصی باید در قانون اساسی نوشته شود در نهایت به نتیجه ای رسید
[ترجمه گوگل]در کنار اعلامیه لایحه اصلاح قانون اساسی، بحث گرم درباره اینکه آیا حق مالکیت خصوصی باید در قانون اساسی نوشته شود، در نهایت به نتیجه رسید

11. The promulgation of some important laws such as Labor Contract Law and Mediation and Arbitration Law on Labor Disputes caused a certain impact on judicial practice of labor law area.
[ترجمه ترگمان]اجرای برخی از قوانین مهم مانند قانون قرارداد کار و قانون داوری در اختلافات کار باعث تاثیر خاصی بر رویه قضایی حوزه های حقوق کار شد
[ترجمه گوگل]انتشار برخی از قوانین مهم مانند قانون قرارداد کار و قانون میانجیگری و داوری در مورد اختلافات کار تاثیر خاصی بر روند قضایی منطقه حقوق کار دارد

12. Before the promulgation of the ELT law, China generally used the place of incorporation to determine the status of Chinese resident enterprise.
[ترجمه ترگمان]پیش از اجرای قانون ELT، چین به طور کلی از محل بهره برداری برای تعیین وضعیت شرکت های چینی استفاده کرد
[ترجمه گوگل]قبل از تصویب قانون ELT، چین به طور کلی از محل مشارکت برای تعیین وضعیت سرمایه گذار چینی استفاده می کرد

13. The new law comes into force from the day of its promulgation.
[ترجمه ترگمان]قانون جدید از روز of لازم الاجرا می شود
[ترجمه گوگل]قانون جدید از زمان صدور آن به اجرا در می آید

14. All the new autonomous communities established parliaments and a regulatory framework within four years of the promulgation of the new constitution.
[ترجمه ترگمان]همه جوامع خودگردان جدید مجلس و یک چارچوب قانونی را در چهار سال از اجرای قانون اساسی جدید تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]همه جوامع خودمختار جدید، چهار سال پس از تصویب قانون اساسی جدید، پارلمان و چهارچوب قانونی را ایجاد کردند

پیشنهاد کاربران

انتشار، مثلا در رابطه با انتشار قوانین.


کلمات دیگر: