کلمه جو
صفحه اصلی

speedboat


معنی : کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
معانی دیگر : قایق تندرو، قایق موتوری

انگلیسی به فارسی

کرجی یا قایق موتوری سریع السیر


قایق رانی، کرجی یا قایق موتوری سریع السیر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a high-speed motorboat.

• fast motorboat
a speedboat is a boat that is propelled by an engine and can travel at high speed.

مترادف و متضاد

کرجی یا قایق موتوری سریع السیر (اسم)
speedboat

جملات نمونه

1. The sailing boat fell foul of a motor speedboat in mid - river.
[ترجمه ترگمان]قایق بادبانی به سرعت از یک قایق موتوری در وسط رودخانه افتاد
[ترجمه گوگل]قایقرانی قایقرانی در اواسط رودخانه فلاکت قایق موتوری سقوط کرد

2. The speedboat reached a velocity of 120 mph.
[ترجمه ترگمان]قایق موتوری سریع السیر به سرعت ۱۲۰ مایل بر ساعت رسید
[ترجمه گوگل]قایق رانی به سرعت 120 مایل در ساعت رسید

3. The speedboat took off, skimming the waves.
[ترجمه ترگمان]قایق موتوری بیرون آمد و از روی امواج بالا رفت
[ترجمه گوگل]قایق موتوری خاموش شد و موجها را لرزاند

4. The door to the boathouse where the speedboat was kept hung open, swaying drunkenly on its broken hinges.
[ترجمه ترگمان]در خانه قایقی که قایق تندرو آنجا را باز نگه داشته بود، مثل مست ها روی پاشنه شکسته آن تاب می خورد
[ترجمه گوگل]درب به boathouse که در آن قایق رانی نگه داشته شده آویزان شد، نوسان swunkingly در لولا شکسته خود را

5. We also hired a speedboat in Ipsos and powered up the coast for a beautiful view.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین یک قایق موتوری سریع السیر را در Ipsos استخدام کردیم و ساحل را برای یک دید زیبا تامین کردیم
[ترجمه گوگل]ما همچنین یک قایق رانی را در Ipsos استخدام کردیم و برای ساحلی زیبا به ساحل رفتیم

6. Why would Jeff and Silvia have taken the speedboat there?
[ترجمه ترگمان]چرا باید \"جف\" و \"silvia\" یه قایق تندرو اونجا داشته باشن؟
[ترجمه گوگل]چرا جف و سیلویا قایق سواری را در آنجا می برند؟

7. The sailing boat ran foul of a motor speedboat.
[ترجمه ترگمان]قایق بادبانی به سرعت از قایق موتوری بیرون آمد
[ترجمه گوگل]قایق قایقرانی از سرعت قایق موتوری سرپیچی کرد

8. The speedboat had struck a Buoy, But it continued to move very quickly across the water.
[ترجمه ترگمان]قایق موتوری به سرعت حرکت کرده بود، اما به سرعت به سوی آب حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]قایق سواری یک شناور را زده بود، اما به سرعت در آب حرکت کرد

9. They travelled on the lake by speedboat.
[ترجمه ترگمان]آن ها با قایق موتوری به سمت دریاچه سفر کردند
[ترجمه گوگل]آنها با قایق سواری در دریاچه سفر کردند

10. A float autobus (speedboat) berthing at the dock, it takes only ten minutes sail from White Swan Hotel Guangzhou to the Baietan Bar Street by the float autobus.
[ترجمه ترگمان]یک قایق شناور (قایق موتوری سریع السیر)در اسکله، تنها ۱۰ دقیقه طول می کشد تا از هتل سو ان در گوانگجو تا خیابان Baietan بار توسط the شناور عبور کند
[ترجمه گوگل]اتوبوس شناور (قایق رانی) در کنار اسکله، تنها از 10 دقیقه از هتل White Swan Guangzhou به بندر بیتن با اتوبوس شناور طول می کشد

11. The speedboat had struck a buoy, but it continued to move very quickly across the water.
[ترجمه ترگمان]قایق تندرو از قایق نجات پیدا کرده بود، اما به سرعت به سوی آب حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]قایق موتوری یک شناور زده بود، اما به سرعت در آب حرکت کرد

12. We're on the track of the speedboat.
[ترجمه ترگمان]ما در مسیر قایق تندرو هستیم
[ترجمه گوگل]ما در مسیر قایقرانی هستیم

13. More a speedboat than a tanker.
[ترجمه ترگمان]بیش از یک تانکر بیش از یک تانکر
[ترجمه گوگل]یک قایق رانی بیشتر از یک تانکر

14. The speedboat had struck a buoy.
[ترجمه ترگمان]قایق تندرو یک نجات غریق درست کرده بود
[ترجمه گوگل]قایق رانی یک شناور زده بود


کلمات دیگر: