کلمه جو
صفحه اصلی

prolusion


معنی : تمهید، اثر هنری مقدماتی، مقاله مقدماتی، مقاله ازمایشی، تحصیر، پیش در امدی
معانی دیگر : بخش نخست (به ویژه مقاله ی ابتدای کتاب)، پیشایند

انگلیسی به فارسی

اثر هنری مقدماتی، مقاله مقدماتی، مقاله ازمایشی،تمهید، تحصیر


استقرار، اثر هنری مقدماتی، مقاله مقدماتی، مقاله ازمایشی، تمهید، تحصیر، پیش در امدی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: prolusory (adj.)
• : تعریف: a preliminary essay written as an introductory piece for a more detailed work, or any similarly introductory work or performance.

• introductory article, essay that serves as a foreword

مترادف و متضاد

تمهید (اسم)
arrangement, intrigue, preparation, scheming, scheme, contrivance, prolusion

اثر هنری مقدماتی (اسم)
prolusion

مقاله مقدماتی (اسم)
prolusion

مقاله ازمایشی (اسم)
prolusion

تحصیر (اسم)
prolusion

پیش در امدی (اسم)
prolusion


کلمات دیگر: