کلمه جو
صفحه اصلی

probational


معنی : ازمایش، امتحان، ازادی بقید التزام، دوره ازمایش و کاراموزی
معانی دیگر : probation ازمایش، ازمایش حسن رفتاروازمایش صلاحیت، ارائه مدرک ودلیل

انگلیسی به فارسی

( probation ) ازمایش، امتحان، ازمایش حسن رفتاروازمایش صلاحیت، دوره ازمایش و کار اموزی، ارائه مدرک ودلیل، آزادی بقید التزام


مشروط، ازمایش، امتحان، دوره ازمایش و کاراموزی، ازادی بقید التزام


انگلیسی به انگلیسی

• test, trial, experimental; of a test, of an experiment, of a trial

مترادف و متضاد

ازمایش (صفت)
probational

امتحان (صفت)
probational

ازادی به قید التزام (صفت)
probational

دوره ازمایش و کاراموزی (صفت)
probational

جملات نمونه

1. The storage time of probational liquid must not exceed 2 hours.
[ترجمه ترگمان]زمان ذخیره سازی مایع probational نباید بیش از ۲ ساعت طول بکشد
[ترجمه گوگل]مدت زمان انبارداری مایع پروژسترون نباید بیش از 2 ساعت باشد

2. If you have never make big mistake on probational duration, you may become an official member.
[ترجمه ترگمان]اگر در مدت زمان probational اشتباه بزرگی مرتکب نشده اید، ممکن است به یک عضو رسمی تبدیل شوید
[ترجمه گوگل]اگر اشتباه بزرگ در مدت زمان مشروطیت نباشد، ممکن است عضو رسمی شوید

3. The test-cosmetic system is presented. Probational problems can work out with the system when cosmetic is bought from Internet.
[ترجمه ترگمان]سیستم آرایشی - آرایشی نیز ارائه شده است در صورتی که محصولات آرایشی از اینترنت خریداری شده باشند، مشکلات Probational می تواند با این سیستم حل و فصل شود
[ترجمه گوگل]سیستم تست لوازم آرایشی ارائه شده است هنگامی که لوازم آرایشی از اینترنت خریداری می شود، مشکلات احتمالی می تواند با سیستم کار کند

4. Call us or send us letter right now, you could get free material and probational samples.
[ترجمه ترگمان]با ما تماس بگیرید یا در حال حاضر یک نامه برای ما بفرستید، شما می توانید از مواد خام و نمونه های probational استفاده کنید
[ترجمه گوگل]با ما تماس بگیرید یا نامه ای به ما بفرستید، شما می توانید نمونه های رایگان و نمونه های آزمایشی را دریافت کنید

5. Article 6 While recruiting labour-contract workers, the enterprise shall state explicitly in the contract a probational period.
[ترجمه ترگمان]ماده ۶ در حالی که کارگران قرارداد کار را استخدام می کنند، شرکت باید به طور صریح در قرارداد یک دوره probational شرکت کند
[ترجمه گوگل]ماده 6 هنگام استخدام کارگران قراردادی، شرکت باید به طور صریح در قرارداد یک دوره آزمایشی را اعلام کند

6. The application of the deprival of political right to probational criminal is a special aspect of the application of the deprival of political right.
[ترجمه ترگمان]کاربرد حق سیاسی حق سیاسی به probational یک جنبه خاص از کاربرد اصول سیاسی حق سیاسی است
[ترجمه گوگل]استفاده از محرومیت حق سیاسی به جنایات پرونده جنبه ویژه ای از اعمال محرومیت از حق سیاسی است


کلمات دیگر: