1. Klingenzell priory, between the castles Liebenfels and Freudenfels, was founded in 1333 and became a place of pilgrimage.
[ترجمه ترگمان]دیر صهیون، بین the Liebenfels و Freudenfels، در ۱۳۳۳ تاسیس شد و به مکان زیارتی رسید
[ترجمه گوگل]Klingenzell priory، بین قلعه Liebenfels و Freudenfels، در سال 1333 تاسیس شد و به جای زیارت
2. The ruins of Castle Acre's Cluniac priory area one of the highlights of this section.
[ترجمه ترگمان]خرابه های منطقه دیر Acre s یکی از نکات برجسته این بخش است
[ترجمه گوگل]خرابه های قلعه Acre Cluniac منطقه priory یکی از برجسته این بخش است
3. I mean, here he is, installed at the Priory.
[ترجمه ترگمان]منظورم اینه که اون اینجاست، رو دیر نصب کرده
[ترجمه گوگل]منظورم اینه که اونجا هست، نصبش کردم
4. The priory guest house displays archaeological finds and a history of the Order.
[ترجمه ترگمان]خانه مهمان دیر کشف باستان شناسی و تاریخچه نظم را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]خانه مهماندار پیشین، یافته های باستانشناسی و تاریخچه سفارش را نشان می دهد
5. He found sanctuary in the Priory church.
[ترجمه ترگمان]اون یه مخفیگاه تو کلیسای دیر پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او در کلیسای مقدس مقبره یافت
6. Once I'd scrawled for a betting shop on Priory Hill.
[ترجمه ترگمان]یک بار برای خرید یک مغازه شرط بندی روی تپه دیر نوشته بودم
[ترجمه گوگل]هنگامی که من برای یک فروشگاه شرط بندی در Priory Hill خراشیده شدم
7. Certainly Snaith Priory was a staging post for pilgrims travelling from Lincoln to York, as recorded on the altar kneelers.
[ترجمه ترگمان]مسلما دیر صهیون برای pilgrims که از لینکلن به نیویورک سفر کرده بود، همان قدر که روی محراب ثبت شده بود
[ترجمه گوگل]قطعا Snaith Priory یک پست ایستاده برای زائران سفر از لینکلن به یورک، به عنوان ثبت شده در زانو زدن محراب
8. There was also a small priory at Brimpsfield, but it is not certain if the church was the priory church.
[ترجمه ترگمان]همچنین یک صومعه کوچک در Brimpsfield وجود داشت، اما مطمئن نبود که کلیسا کلیسای صومعه باشد
[ترجمه گوگل]همچنین در Brimpsfield وجود دارد، اما مشخص نیست که کلیسا کلیسا است
9. It retains the font from the old priory church and the bell is thought to have come from the priory refectory.
[ترجمه ترگمان]این font از کلیسای صومعه قدیمی است و فکر این است که از سفره خانه دیر امده باشد
[ترجمه گوگل]این فونت را از کلیسای مقدس قدیم حفظ می کند و فکر می شود که زنگ از آشپزخانه پرفکت است
10. She settled Benedictine monks from Canterbury in a priory at Dunfermline.
[ترجمه ترگمان]بنه دیک تین را از کانتربوری در صومعه Dunfermline قرار داد
[ترجمه گوگل]او راهبان مقدس را از کانتربری در اختیار دونفرملین قرار داد
11. The Priory of Sion — a European secret society founded in 1099— is a real organization.
[ترجمه ترگمان]دیر صهیون - یک جامعه مخفی اروپا که در ۱۰۹۹ تاسیس شده است یک سازمان واقعی است
[ترجمه گوگل]پرهیز از سیهون - یک جامعه مخفی اروپا که در سال 1099 تأسیس شد - یک سازمان واقعی است
12. A nun in charge of a priory or ranking next below the abbess of an abbey.
[ترجمه ترگمان]یک راهبه در مقام دیر یا رده بندی پایین تر از دیر دیر یک صومعه
[ترجمه گوگل]یک مددکار مسئول یک ارشد یا رتبه بعدی زیر سکه ای از ابیات است
13. Saint-Martin-des-Champs had been conceived first as a priory and only later as a revolutionary museum and compendium of arcane knowledge.
[ترجمه ترگمان]سن - مارتین - د - د ابتدا به عنوان یک دیر شناخته شده بود و بعدها به عنوان یک موزه انقلابی و compendium دانش سری شناخته شد
[ترجمه گوگل]Saint-Martin-des-Champs اولین بار به عنوان یک پیشاهنگ شناخته شد و تنها بعدها به عنوان یک موزه انقلابی و مجموعه اطلاعات علمی شناخته شد
14. He took up a 10 year lease on the house at Rossie Priory.
[ترجمه ترگمان]اون یه اجاره ۱۰ ساله رو تو خونه دیر صهیون گرفت
[ترجمه گوگل]او یک اجاره 10 ساله را در خانه در Rossie Priory برگزار کرد
15. Others followed the history of the Shrine as they toured the priory grounds guided by Bernard Connelly.
[ترجمه ترگمان]بقیه به دنبال تاریخ مقبره رفتند و از زمینه ای دیر که توسط برنارد Connelly هدایت شد، دیدن کردند
[ترجمه گوگل]بعضی دیگر تاریخ حرم را دنبال کردند، زیرا آنها از زمین های پیش رو تحت هدایت برنارد کانلی بودند