1. to covet others' belongings
چشم طمع به مال دیگران داشتن
2. do not covet your neighbor's wife!
به زن همسایه با نظر بد نگاه مکن !
3. All covet, all lose.
[ترجمه ترگمان] همه طمع دارن، همه چیز از دست میره
[ترجمه گوگل]همه چرت و پرت، همه از دست دادن
4. It is a sin to covet.
[ترجمه ترگمان]حرص و طمع است
[ترجمه گوگل]این یک گناه است برای خواندن
5. If there were a colonial mentality that could covet territory across the species barrier, this was it.
[ترجمه ترگمان]اگر یک طرز تفکر مستعمراتی وجود داشت که می توانست به قلمرو این منطقه چشم طمع بیاندازد، این یک ذهنیت بود
[ترجمه گوگل]اگر یک ذهنیت استعماری وجود داشته باشد که بتواند قلمرو را در برابر مانع گونه ها بچرخاند، این بود
6. With this stare, I thee covet.
[ترجمه ترگمان]با این نگاه به تو چشم می دوزم
[ترجمه گوگل]با این نگاه، من تو را دوست دارم
7. Mr Appleby does not covet power.
[ترجمه ترگمان]آقای Appleby به قدرت طمع ندارد
[ترجمه گوگل]آقای اپلبی قدرت را نمی خواند
8. I had nothing to covet; for I had all that I was now capable of enjoying.
[ترجمه ترگمان]من هیچ چیزی نداشتم که به آن طمع داشته باشم؛ چون همه آن چیزهایی را داشتم که اکنون قادر به لذت بردن بودم
[ترجمه گوگل]من چیزی نداشتم که بخوابم برای من تا به حال تمام آنچه که من در حال حاضر قادر به لذت بردن است
9. Covet is to be in what arise on pathology foundation not to accord with actual erroneous belief, it is a kind of clammy judgement and inference.
[ترجمه ترگمان]covet باید در چیزی باشد که در بنیاد آسیب شناسی ظاهر می شود و با اعتقاد نادرست حقیقی سازگاری ندارد، این نوع قضاوت و استنباط بهتری است
[ترجمه گوگل]Covet است که در آنچه که بر پایه آسیب شناسی بر می آید و نه با عقاید واقعی اشتباه موافق است، این نوع قضاوت و استنتاج محکم است
10. Wherefore, brethren, covet to prophesy, and forbid not to speak with tongues.
[ترجمه ترگمان]از این رو، برادران، آرزوی پیشگویی را داشته باشید و قدغن کنند که با زبانشان حرف نزنید
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، برادران، خویشتن را برای پیشگویی و ممنوع دادن به صحبت با زبانها ممنوع کنید
11. We do not covet anything from any nation.
[ترجمه ترگمان]ما به هیچ یک از ملت طمع نداریم
[ترجمه گوگل]ما هیچ چیز را از هیچ ملتی نمی خواهیم
12. Covet nothing. Your end which is endless is as a snowflake dissolving in the pure air.
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه پایان تو که بی پایان است این است که یک دانه برف در هوای پاک محو می شود
[ترجمه گوگل]چیزی نپرسید پایان شما که بی پایان است به عنوان یک برف ریزه حل کننده در هوا خالص است
13. The Asian peoples covet the right to shape their own free destiny.
[ترجمه ترگمان]ملت های آسیا به این حق رسیده اند که افسانه شخصی خود را شکل دهند
[ترجمه گوگل]مردم آسیایی حق داشتن سرنوشت آزاد خود را دارند
14. Never covet shoes'beauty while torment your feet.
[ترجمه ترگمان]در حالی که پاهای تو را عذاب می دهد هرگز به زیبایی کفش نگاه نکن
[ترجمه گوگل]هرگز زیبایی کفش را نخورید و پاهایتان را عصبانی نکنید
15. Many large companies covet these low - cost acquisition of troubled small companies.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت های بزرگ به این خرید کم هزینه از شرکت های کوچک علاقمند هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت های بزرگ این مزایای خرید کم هزینه شرکت های کوچک را تحمل می کنند