کلمه جو
صفحه اصلی

southwest


معنی : باد جنوب غربی، واقع در جنوب غربی
معانی دیگر : از جانب جنوب غربی، جنوب باختری، جنوب غربی (در قطب نما: 45 درجه در غرب جنوب)، به سمت جنوب غربی، جنوب غرب، جنوب باختر، جنوب غربی، سوی جنوب باختر، در جنوب باختر

انگلیسی به فارسی

واقع در جنوب غربی، باد جنوب غربی


جنوب غربی، باد جنوب غربی، واقع در جنوب غربی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a point on the compass halfway between south and west.

(2) تعریف: a region in the direction of southwest.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: located in or near the southwest.

- I live in the southwest state of Texas.
[ترجمه ترگمان] I، تگزاس شهری در ایالت تگزاس از ایالات جنوبی ایالات متحده آمریکا است
[ترجمه گوگل] من در جنوب غربی تگزاس زندگی می کنم

(2) تعریف: from, toward, or facing the southwest.

- There was a southwest wind blowing.
[ترجمه ترگمان] باد جنوب غربی می وزید
[ترجمه گوگل] یک باد هوای جنوب غربی روی داد
- We looked out the southwest window.
[ترجمه ترگمان] از پنجره جنوب غربی به بیرون نگاه کردیم
[ترجمه گوگل] ما پنجره ی جنوب غربی را نگاه کردیم
قید ( adverb )
(1) تعریف: in or near the southwest

- He lives southwest of us.
[ترجمه ترگمان] اون جنوب غرب ما زندگی می کنه
[ترجمه گوگل] او در جنوب غربی ما زندگی می کند

(2) تعریف: to or toward the southwest.

- We traveled southwest to get from New York to Texas.
[ترجمه ترگمان] ما به جنوب غربی سفر کردیم تا از نیویورک به تگزاس برسیم
[ترجمه گوگل] ما از جنوب غربی به نیویورک رفتیم تا تگزاس

• point of direction midway between south and west
facing toward the southwest; coming from the southwest
toward the southwest; from the southwest
direction half-way between south and west
the south-west is the direction halfway between south and west.
the south-west of a place is the part which is towards the south-west. singular noun here but can also be used as an attributive adjective. e.g ...the conservative party agent for south-west staffordshire.
south-west means towards the south-west, or to the south-west of a place or thing.
a south-west wind blows from the south-west.

مترادف و متضاد

باد جنوب غربی (اسم)
southwest, southwester

واقع در جنوب غربی (صفت)
southwest, southwestern

جملات نمونه

1. a southwest wind
باد جنوب غربی

2. a room with a southwest aspect
اتاق رو به جنوب غرب

3. There will be rain in the Southwest.
[ترجمه ترگمان]در جنوب غربی باران می بارد
[ترجمه گوگل]باران در جنوب غربی وجود خواهد داشت

4. Spain is a country of southwest Europe.
[ترجمه ترگمان]اسپانیا کشوری است در جنوب غربی اروپا
[ترجمه گوگل]اسپانیا یک کشور جنوب غربی اروپا است

5. Spain lies to the southwest of France.
[ترجمه ترگمان]اسپانیا در جنوب غربی فرانسه قرار دارد
[ترجمه گوگل]اسپانیا دروازه جنوب غربی فرانسه است

6. I come from the southwest part of the island.
[ترجمه ترگمان]من از قسمت جنوب غرب جزیره آمده ام
[ترجمه گوگل]من از جنوب غربی جزیره آمده ام

7. The plane flew southwest toward Egypt.
[ترجمه ترگمان]هواپیما به سمت جنوب غربی به سمت مصر پرواز کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما به سمت جنوب غربی به سمت مصر حرکت کرد

8. The river runs through the southwest quadrant of the city.
[ترجمه ترگمان]این رودخانه از ربع جنوب غربی شهر می گذرد
[ترجمه گوگل]رودخانه از طریق مساحت جنوب غربی شهر عبور می کند

9. They sped through the American southwest with the law hot on their heels.
[ترجمه ترگمان]ان ها با سرعت به طرف جنوب غربی آمریکایی حرکت کردند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق جنوب غربی آمریکا با قوانین گرم بر روی پاشنه خود حرکت کردند

10. Feng shui holds that the southwest corner of the bedroom is the most important in bringing luck and good chi for relationships.
[ترجمه ترگمان]فنگ شویی (فنگ شویی)معتقد است که گوشه جنوب غربی اتاق خواب از همه مهم تر در آوردن شانس و چی خوب برای روابط است
[ترجمه گوگل]فنگ شویی معتقد است که گوشه ی جنوب غربی اتاق خواب مهمترین چیز در ایجاد شانس و چی خوب برای روابط است

11. Aydin, a factory city in the southwest.
[ترجمه ترگمان]Aydin، شهری در جنوب غربی
[ترجمه گوگل]آیدین، یک شهر کارخانه در جنوب غربی

12. He commutes 30 miles from his home in southwest Portland to a city government job in suburban Gresham.
[ترجمه ترگمان]او در ۳۰ مایلی خانه اش در جنوب غربی پورتلند به کار دولت شهری در حومه شم کار می کند
[ترجمه گوگل]او 30 مایل از خانه اش در جنوب غربی پورتلند به محل کار شهرداری در حومه گرشاه می رود

13. Others plan to leave the Southwest for northern states untouched by the drought that has left Arizona a tinderbox.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر قصد دارند جنوب غربی را برای کشورهای شمالی ترک کنند که از خشکسالی که آریزونا را ترک کرده است دست نخورده باقی مانده اند
[ترجمه گوگل]دیگران قصد دارند تا جنوب غربی را برای کشورهای شمالی ترک کنند که از خشکسالی ناشی شده است که آریزونا را ترک می کند

14. Southwest Securities consented to charges that it commingled firm and customer funds.
[ترجمه ترگمان]شرکت اوراق بهادار جنوب غربی به اتهامات مربوط به سرمایه شرکت و مشتریان موافقت کرد
[ترجمه گوگل]Southwest Securities با اتهاماتی همراه بود که صندوق های شرکت و مشتری را کنار گذاشت

a southwest wind

باد جنوب غربی


اصطلاحات

the Southwest

بخش جنوب باختری آمریکا (به‌ویژه تگزاس و اوکلاهوما و نیومکزیکو و اریزونا و جنوب کالیفرنیا)



کلمات دیگر: