کلمه جو
صفحه اصلی

bring round


(به ویژه در مورد بیماری و سرفه و تب و غیره) ایجاد کردن (دوباره)، 1- به هوش آوردن (از بیهوشی) 2- هم عقیده کردن، موافق کردن

انگلیسی به فارسی

آوردن


به هوش آوردن


کسی را هم‌عقیده کردن


گرد کردن


انگلیسی به انگلیسی

• return to consciousness; persuade slowly, convince slowly

مترادف و متضاد

Bring something when coming


Resuscitate; to cause to regain consciousness


Change someone's opinion or point of view



کلمات دیگر: