کلمه جو
صفحه اصلی

brit


نوزاد شاه ماهی و برخی ماهی های دیگر، بچه ماهی، (عامیانه) انگلیسی، اهل انگلستان، مخفف: انگلیسی، اهل انگلستان مخفف: انگلیسی، نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر، بچه ماهی جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند (عامیانه) انگلیسی، اهل انگلستان مخفف: انگلیسی

انگلیسی به فارسی

نوزاد شاه ماهی و برخی ماهی‌های دیگر، بچه‌ماهی


جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگ‌اند


(عامیانه) انگلیسی، اهل انگلستان


مخفف: انگلیسی


بریت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a person from Great Britain; Briton.

• (british) award ceremony similar to the american grammies
small herring
british people are sometimes referred to as brits; an informal word.
great britain (island off the coast of france which is occupied by england, scotland and wales)

جملات نمونه

1. The survivors of the avalanche included 12 Britons. It also describes the early inhabitants of Britain:the ancient Britons. Brit is informal and can sound negative. Britisher is now very old-fashioned.
[ترجمه ترگمان]دوازده نفر از بازماندگان سقوط بهمن در زیر بهمن بودند همچنین ساکنان اولیه بریتانیا را توصیف می کند: انگلیسی ها باستانی انگلیسی غیر رسمی است و می تواند منفی به نظر برسد Britisher در حال حاضر بسیار قدیمی است
[ترجمه گوگل]بازماندگان بهمن شامل 12 انگلیسی شدند این همچنین ساکنان اولیه انگلیسی بریتانیایی را توصیف می کند بریت غیر رسمی است و می تواند منفی باشد Britisher در حال حاضر بسیار قدیمی است

2. And she attended the Brit Awards on Monday wearing an unlocked handcuff-a symbol of her new-found freedom.
[ترجمه ترگمان]و او در روز دوشنبه در مراسم جایزه بریت برپا شد
[ترجمه گوگل]او در روز دوشنبه بریتانیا جایزه بریتانیا را با دستبند قفل شده، نماد آزادی جدید خود یافت

3. When Sam flopped as she hosted the 1989 Brit pop awards Pat was her shoulder to cry on.
[ترجمه ترگمان]وقتی که سام، هنگامی که میزبان جوایز پاپ ۱۹۸۹ شد، خود را روی شانه او گذاشت تا گریه کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که سام به عنوان میزبان جایزه بریتانیا پات در سال 1989 به سر می برد، پت شانه ای برای گریه کردن بود

4. The Brit athletics superstar found Olympic gold in the heptathlon after two days of severe punishment.
[ترجمه ترگمان]این ستاره بریتانیایی بعد از دو روز تنبیه شدید، مدال طلای المپیک را در the یافت
[ترجمه گوگل]بعد از دو روز مجازات شدید، ستاره بزرگ فوتبال بریتانیا، المپیک طلای هفتهای هفتهای را به دست آورد

5. And again the Brit blew away the Yank.
[ترجمه ترگمان]و دوباره انگلیسی دست و پا را فوت کرد
[ترجمه گوگل]و دوباره بریت یانک را از بین برد

6. The True Brit had all the usual pictures, but there was a sinister announcement.
[ترجمه ترگمان]زبان اصلی، همه تصاویر معمولی را داشت، اما یک آگهی شیطانی بود
[ترجمه گوگل]True Brit تمام عکس های معمولی داشت، اما یک خبر ناخوشایند وجود داشت

7. The Charlatans know this. With their inbuilt Brit arrogance, they are avoiding the back-breaking circuit slog.
[ترجمه ترگمان] The اینو میدونن با این حس غرور و تکبر، اونا خیلی دوری میکنن
[ترجمه گوگل]چارلتان این را می داند آنها با استفاده از برتری انحصاری بریتانیایی خود، از جلوگیری از شکست مدار جلوگیری می کنند

8. Playing Spot the Brit on the beach is a doddle.
[ترجمه ترگمان]ایفای نقش یک بریتانیایی در ساحل، doddle است
[ترجمه گوگل]بازی نقطه بریت در ساحل یک پرنده است

9. ED WESTWICK The Brit export star of Gossip Girl does dandyish excess on set and shows Manhattanites how to do rock-edged minimal elegance on the red carpet.
[ترجمه ترگمان]\"اد WESTWICK\" (ED WESTWICK)، ستاره صادراتی \"شایعات دختر\"، بیش از حد بر روی صحنه تمرکز می کند و نشان می دهد که چگونه ظرافت بسیار کمی روی فرش قرمز ایجاد کند
[ترجمه گوگل]ED WESTWICK ستاره بریتانیا صادقانه از Gossip Girl می تواند بیش از حد تنظیم کند و Manhattanites نشان می دهد که چگونه می توان با ظرافت کم نور روی فرش قرمز انجام داد

10. They have been nominated for two Brit Awards and a Mercury Music Prize and recently released their second album, 'Pala. '
[ترجمه ترگمان]آن ها برای دو جایزه بریت و جایزه موسیقی مرکوری نامزد شده اند و اخیرا آلبوم دوم خود را با نام Pala منتشر کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها برای دو جایزه بریتانیایی و جوایز جیوه موسیقی نامزد شده اند و اخیرا آلبوم دوم خود را 'Pala' منتشر کردند '

11. The BRIT Awards are the British Phonographic Industry's annual pop music awards.
[ترجمه ترگمان]جایزه بریت the جایزه سالانه موسیقی پاپ بریتانیا است
[ترجمه گوگل]جایزه BRIT برنده جوایز سالانه موسیقی پاپ بریتانیا است

12. Brit lives in the Red house.
[ترجمه ترگمان]در خانه قرمز زندگی می کند
[ترجمه گوگل]بریت در خانه قرمز زندگی می کند

13. With his more flashily gifted Yale chum, Brit Hadden, he founded Time magazine.
[ترجمه ترگمان]\"رفیق یال\" با استعداد بیشتری به نام \"یال Hadden\"، مجله تایم را تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]با او بیشتر یلی کوما، بری هادن، او مجله Time را تاسیس کرد

14. The Brit lives in a red house.
[ترجمه ترگمان]The در یک خانه قرمز زندگی می کند
[ترجمه گوگل]Brit زندگی می کند در یک خانه قرمز

15. Gary Daniels as The Brit, General Garza's main henchman and a former Expendable who wants to go to war and get revenge against the team for kicking him out.
[ترجمه ترگمان]گری دنیلز، به عنوان یک بریتانیایی، henchman اصلی گارزا و یک expendable سابق که می خواهد به جنگ برود و انتقام خود را از تیم بگیرد
[ترجمه گوگل]گری دانیلز به عنوان برادر اصلی ژنرال گارزا و یکی از اعضای سابق Expendable که می خواهد به جنگ برود و از لگد زدن به تیم انتقام بگیرد


کلمات دیگر: