کلمه جو
صفحه اصلی

commercial artist

انگلیسی به انگلیسی

• a commercial artist is a person whose job involves producing advertisements and designing the way that products look.

جملات نمونه

1. Constable was a commercial artist who needed to paint visually stunning works to make enough money to support his family.
[ترجمه ترگمان]کانستبل یک هنرمند تجاری بود که برای جلب رضایت خانواده اش به کاره ای حیرت انگیز خود نیاز داشت
[ترجمه گوگل]کنسابل یک هنرمند تجاری بود که نیاز به نقاشی های بصری خیره کننده داشت تا بتواند به اندازه کافی پول برای حمایت از خانواده اش هزینه کند

2. Stack wrote the story; his uncle, commercial artist Charles W. . Stack, provided the illustrations.
[ترجمه ترگمان]آن ها داستان خود را نوشتند، عمویش، هنرمند تجاری چارلز دبلیو … پشته، تصاویر را تهیه کرد
[ترجمه گوگل]استاک داستان را نوشت؛ عموی او، هنرمند تجاری چارلز W پشته، تصاویر را ارائه می دهد

3. Tindle was then working as a commercial artist in Soho and living in a room in Portobello Road.
[ترجمه ترگمان]Tindle سپس به عنوان یک هنرمند تجاری در سوهو کار می کرد و در اتاقی در خیابان Portobello زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]سپس Tindle سپس به عنوان یک هنرمند تجاری در Soho کار کرد و در یک اتاق در Portobello Road زندگی می کند

4. Theobald is a freelance commercial artist.
[ترجمه ترگمان]Theobald یک هنرمند مستقل تجاری است
[ترجمه گوگل]Theobald یک هنرمند تجاری آزاد است

5. March 2-April 1: Uncommercial Art by Commercial Artists, a group exhibit featuring seven major contemporary artists.
[ترجمه ترگمان]۲ مارس - ۱ آوریل: Uncommercial آرت توسط هنرمندان تجاری، یک نمایشگاه گروهی که هفت هنرمند بزرگ معاصر را به نمایش می گذارد
[ترجمه گوگل]2 مارس - آوریل 1 هنر غیر انتفاعی توسط هنرمندان تجاری، یک نمایشگاه گروهی شامل هفت هنرمند معاصر بزرگ است

6. To achieve that goal, he recruited 300 commercial artists, architects, and potential artists from across the country.
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به این هدف، او ۳۰۰ هنرمند، معماران و هنرمندان بالقوه را از سراسر کشور استخدام کرد
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به این هدف، 300 هنرمند تجاری، معماران و هنرمندان بالقوه را از سراسر کشور استخدام کرد

7. I'm a commercial artist in an advertising agency. I work in a big city, but I prefer living in the country, so I commute to work every day, like thousands of other commuters.
[ترجمه ترگمان]من یک هنرمند تجاری در یک موسسه تبلیغاتی هستم من در یک شهر بزرگ کار می کنم، اما ترجیح می دهم در کشور زندگی کنم، بنابراین من هر روز برای کار سفر می کنم، مانند هزاران مسافر دیگر
[ترجمه گوگل]من یک هنرمند تجاری در یک آژانس تبلیغاتی هستم من در یک شهر بزرگ کار می کنم، اما من ترجیح می دهم در این کشور زندگی کنم، بنابراین برای هر روز کار می کنم مثل هزاران مسافر دیگر

8. If you're an illustrator or commercial artist, the collection abounds with highly usable elements that save time and make money!
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک تصویرگر و یا هنرمند تجاری هستید، مجموعه شامل عناصر بسیار قابل استفاده است که وقت صرفه جویی می کنند و پول درست می کنند!
[ترجمه گوگل]اگر شما یک تصویرگر یا هنرمند تجاری هستید، مجموعه ای با عناصر بسیار کاربردی که باعث صرفه جویی در وقت و پول می شوند، فراوان است!

9. In Kansas City Missouri a young commercial artist was fiddling with animation.
[ترجمه ترگمان]در کانزاس سیتی، نقاش جوان تجاری با انیمیشن بازی می کرد
[ترجمه گوگل]هنرمند جوان تجاری در کانزاس سیتی میسوری با انیمیشن متحرک بود

10. Mr. Crais, a 67-year-old retired commercial artist, called over his photographer, who told the boy's mother about local charities.
[ترجمه ترگمان]آقای Crais، یک هنرمند بازنشسته که ۶۷ ساله است، از عکاس خود خواست که به مادر این پسر درباره خیریه های محلی گفته باشد
[ترجمه گوگل]آقای کریس، یک بازرگان بازنشسته 67 ساله، بیش از این عکاس خود را فراخواند، که به مادر پسر بچه ها در مورد سازمان های خیریه محلی گفت

11. In the 1950s, as a commercial artist in New York, Warhol saw the transition from handmade graphic concepts to ones where photography played the main role.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۵۰، به عنوان یک هنرمند تجاری در نیویورک، او انتقال از مفاهیم گرافیکی دست ساز را به کسانی دید که در آن ها عکاسی نقش اصلی را ایفا می کرد
[ترجمه گوگل]در دهه 1950، به عنوان یک هنرمند تجاری در نیویورک، وارلوف انتقال از مفاهیم گرافیک دست ساز به آنهایی که عکاسی نقش اصلی را ایفا می کرد دید

12. She studied painting from 1926 and also worked as a commercial artist.
[ترجمه ترگمان]او از سال ۱۹۲۶ نقاشی را مطالعه کرد و همچنین به عنوان یک هنرمند تجاری کار کرد
[ترجمه گوگل]او نقاشی را از سال 1926 مطالعه کرد و همچنین به عنوان یک هنرمند تجاری کار کرد

13. For a 2D TV cartoon, like the Simpsons or Kim Possible, a highly skilled commercial artist might be able do 40 or 50 separate drawings a day.
[ترجمه ترگمان]برای یک کارتون ۲ بعدی تلویزیونی، مانند سیمپسون و یا کیم ممکن، یک هنرمند بسیار ماهر تجاری ممکن است قادر به انجام ۴۰ یا ۵۰ نقشه جداگانه در روز باشد
[ترجمه گوگل]برای یک کارتون تلویزیونی 2D، مانند سیمپسونها یا کیم احتمالی، هنرمند تجارتی با مهارت بسیار بالا میتواند 40 یا 50 طراحی جداگانه در روز انجام دهد

14. Seeking more personally satisfying work, he had recently left a successful career as a commercial artist.
[ترجمه ترگمان]او به دنبال کسب رضایت شغلی بیشتر، به تازگی یک شغل موفق را به عنوان یک هنرمند تجاری ترک کرده بود
[ترجمه گوگل]او اخیرا کار خود را به عنوان یک هنرمند تجاری انجام داده است


کلمات دیگر: