کلمه جو
صفحه اصلی

commercialised

انگلیسی به فارسی

تجاری شده است، بصورت تجارتی دراوردن، جنبه تجارتی دادن به


انگلیسی به انگلیسی

• exploited for financial profit (also commercialized)

جملات نمونه

1. Rock'n'roll has become so commercialised and safe since punk.
[ترجمه ترگمان]راک اند رول به این شکل تجاری شده و از زمان پانک در امان است
[ترجمه گوگل]Rock'n'roll از پانک تا تجاری شدن و ایمن شده است

2. Production of Dunlop cheese has now been commercialised in creameries and is confined almost exclusively to the islands of Arran and Islay.
[ترجمه ترگمان]تولید پنیر در حال حاضر در creameries تجاری شده است و تقریبا به طور انحصاری به جزایر ارل آو آرن و Islay محدود می شود
[ترجمه گوگل]تولید پنیر Dunlop در حال حاضر در creameries تجارتی است و تقریبا به طور انحصاری به جزایر Arran و Islay محدود می شود

3. The bishop has complained about commercialised money-making projects in the past.
[ترجمه ترگمان]اسقف از شرکت های تجاری تجاری شده در گذشته شکایت کرده است
[ترجمه گوگل]اسقف نسبت به طرح های تجاری پولی در گذشته شکایت کرده است

4. Commercialised farms that do rely on labour frequently use seasonal labour.
[ترجمه ترگمان]مزارعی که بر کار خود تکیه می کنند اغلب از کار فصلی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]مزارع تجارتی که بر کارها متکی هستند، اغلب از کار فصلی استفاده می کنند

5. Cuba is the largest and least commercialised Caribbean country.
[ترجمه ترگمان]کوبا بزرگ ترین و least کشور کاراییب است
[ترجمه گوگل]کوبا بزرگترین و کمترین کشور کارائیب است

6. Most of the commercialised research that universities promote is based on short-term projects that can quickly generate revenue.
[ترجمه ترگمان]اکثر تحقیقات تجاری تجاری که دانشگاه ها را ترویج می کنند براساس پروژه های کوتاه مدت است که می توانند به سرعت درآمد ایجاد کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر تحقیقات تجاری که دانشگاه ها ترویج می دهند مبتنی بر پروژه های کوتاه مدت است که می توانند به سرعت درآمد کسب کنند

7. Is is increasingly part of a vapid and commercialised mass - media culture.
[ترجمه ترگمان]این به طور فزاینده ای بخشی از فرهنگ غنی و تجارتی رسانه ای است
[ترجمه گوگل]به طور فزاینده ای بخشی از فرهنگ و رسانه های توده ای و تجاری است

8. "If this technology is commercialised, we can save up to 450 million yuan (US$60 million) per year in energy costs used to produce industrial phytase enzyme additives, " Chen adds.
[ترجمه ترگمان]چن اضافه می کند: \" اگر این فن آوری تجاری شود، ما می توانیم در هر سال ۴۵۰ میلیون یوآن (۶۰ میلیون دلار)صرفه جویی در هزینه های انرژی برای تولید افزودنی های آنزیم phytase صنعتی صرفه جویی کنیم \"
[ترجمه گوگل]چن می افزاید: 'اگر این تکنولوژی تجاری شود، می توانیم سالانه 450 میلیون یوان (60 میلیون دلار آمریکا) در هزینه های انرژی مورد استفاده برای تولید مواد افزودنی آنزیمی فیتاز تولید کنیم '

9. China first commercialised GM cotton in 199 and two main varieties are being grown there — one developed by US biotech company Monsanto and a Chinese variety developed by Guo’s team.
[ترجمه ترگمان]چین برای اولین بار در سال ۱۹۹ شرکت جنرال موتورز را تجاری کرد و دو نوع اصلی آن در آنجا پرورش داده شدند - که توسط شرکت بیوتکنولوژی آمریکایی مونسانتو ۸ و انواع چینی توسعه یافته توسط تیم گیو توسعه یافت
[ترجمه گوگل]چین ابتدا گیاه پنبه ای GM را در سال 199 به فروش رساند و دو نوع اصلی از آن رشد می کند - که توسط شرکت آمریکایی بیوتکنولوژی مونسانتو توسعه یافته و یک نوع چینی که توسط تیم گو تولید شده است

10. Even in a highly commercialised society, law of value still holds good.
[ترجمه ترگمان]حتی در یک جامعه تجاری شده تجاری، قانون ارزش همچنان خوب است
[ترجمه گوگل]حتی در یک جامعه بسیار تجاری، قانون ارزش هنوز هم خوب است

11. The festival has become commercialised to a great extent.
[ترجمه ترگمان]این جشنواره تا حد زیادی تجاری شده است
[ترجمه گوگل]این جشنواره تا حد زیادی تجاری شده است

12. Many say we are way too commercialised in the modern era for any gift to portray the true meaning of giving.
[ترجمه ترگمان]بسیاری می گویند که ما در عصر مدرن برای هر هدیه تجاری زیادی تجاری می شویم تا معنای واقعی بخشش را به تصویر بکشیم
[ترجمه گوگل]بسیاری از ما می گویند که ما در عصر مدرن برای تجدیدنظر در هر هدیه ای برای نشان دادن معنای واقعی دادن، راه را به کار می بریم

13. A more immediate concern is the danger that a monumental scientific advance could be commercialised.
[ترجمه ترگمان]نگرانی مهم تر این است که یک پیشرفت علمی عظیم می تواند تجاری شود
[ترجمه گوگل]نگرانی فوری تر این است که پیشرفت های قابل توجه علمی می تواند به صورت تجاری صورت گیرد

14. Commercial valentines were introduced in the 1800'' s and now the date is very commercialised.
[ترجمه ترگمان]کارت های والنتاین در دهه ۱۸۰۰ معرفی شدند و اکنون تاریخ بسیار تجاری شده است
[ترجمه گوگل]ولنتاین های تجاری در سال های 1800 معرفی شد و در حال حاضر بسیار تجاری است

پیشنهاد کاربران

Industrialized تجاری صنعتی


کلمات دیگر: