کلمه جو
صفحه اصلی

bring up the rear


در عقب صف حرکت کردن، آخر از همه آمدن

انگلیسی به انگلیسی

• be in the back, be at the end

جملات نمونه

1. Three drummers brought up the rear .
[ترجمه ترگمان]سه نفر طبل زن از پشت سرشان را بلند کردند
[ترجمه گوگل]سه نوازنده به عقب آورده اند

2. You two go ahead - Sam and I'll bring up the rear.
[ترجمه ترگمان]شما دوتا برین من و سم از پشت میریم
[ترجمه گوگل]شما دو نفر پیش بروید - سام و من عقب را بر می گردانیم

3. Carole was left to bring up the rear.
[ترجمه ترگمان] کارول \"باقی مونده بود\"
[ترجمه گوگل]کارول برای خروج از عقب مجبور شد

4. Chivvying the staff of the Villa Russe into the tea room with refreshments, Auguste brought up the rear.
[ترجمه ترگمان]کارکنان ویلا Russe را با تنقلات به اتاق چای دعوت کرد، و آگوست پشت سر آن ها را آورد
[ترجمه گوگل]اوگوست به عقب برمی گشت و کارکنان ویلا روس را به اتاق چای با نوشیدنی ها می برد

5. Bringing up the rear, Duke shouldered his way into the kitchen.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، دوک از پشت سر راه خود را باز کرد و به آشپزخانه رفت
[ترجمه گوگل]دوک به عقب برمیخیزد تا به آشپزخانه برسد

6. Dad was bringing up the rear to make sure no one got lost.
[ترجمه ترگمان]بابا داشت از پشت سر در می آورد تا مطمئن شود کسی گم نشده است
[ترجمه گوگل]پدر اطمینان داشت که اطمینان حاصل کند که هیچ کس از دست نرفته است

7. Their wives, hand in hand, stepping carefully in expensive shoes over the summer's jetsam, brought up the rear.
[ترجمه ترگمان]همسران آن ها دست به دست، با احتیاط کفش های گران قیمت خود را بالای آب تابستان برمی دارند و از پشت در می آورند
[ترجمه گوگل]همسرانشان، دست در دست، با دقت در کفش های گران قیمت در طول جتام تابستان، عقب می کشند

8. They fall in beside him and start up the hill to the induction center, the cop bringing up the rear.
[ترجمه ترگمان]در کنار او به زمین می افتند و از بالای تپه به مرکز مرکزی شروع می شوند، پلیس از پشت آن را بالا می آورد
[ترجمه گوگل]آنها در کنار او قرار می گیرند و تپه را به مرکز القایی می رسانند، پلیس بالا می آورد عقب

9. He led the way, followed by an ebullient Christina and Elaine, with James sullenly bringing up the rear.
[ترجمه ترگمان]راه را پیش گرفت و به دنبال آن کریستینا و الین، با حالتی گرفته از پشت سر جیمز را دنبال کردند
[ترجمه گوگل]او راه را رهبری کرد، و پس از آن کریستینا و الیین پر از هیجان بود، و جیمز به آرامی عقب می آورد

10. The funeral hearse was followed by cars full of friends, and a company of Life Guards brought up the rear.
[ترجمه ترگمان]جنازه کش به وسیله ماشین ها پر از دوستان و یک دسته از افراد گارد زندگی که از پشت در آمده بودند، به راه افتاد
[ترجمه گوگل]مراسم تشییع جنازه توسط ماشین های پر از دوستان دنبال شد و یک شرکت از سپاه پاسداران زندان به عقب برگشت

11. We all followed our guide up the path, Marcus and I bringing up the rear.
[ترجمه ترگمان]ما همه مسیر رو دنبال کردیم مارکوس و من از پشت سر در آوردیم
[ترجمه گوگل]همه ما راهنمای ما را تا مسیر، مارکوس و من عقب برداشت

12. One by one they climbed in, Delaney first, Nell in the middle, with Andrevitch bringing up the rear.
[ترجمه ترگمان]یکی یکی از آن ها سوار شد و اول از آن بالا رفتند، نیل در وسط، نل در میانه ایستاده بود و Andrevitch را بالا می آورد
[ترجمه گوگل]یکی از آنها در صعود، Delaney برای اولین بار، نول در وسط، با آندروویچ عقب

13. He was tired of bringing up the rear in the march of civilization.
[ترجمه ترگمان]خسته و کوفته از آن بود که از پشت سر راه تمدن را پیش بکشد
[ترجمه گوگل]او از پرورش عقب در راهپیمایی تمدن خسته شد

14. Bringing up the rear is the Greenfield, with its slowcoach Trident-based VGA card.
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای گروه Greenfield، با کارت VGA مستقر در ترایدنت است
[ترجمه گوگل]بدست آوردن عقب، Greenfield با کارت VGA مبتنی بر Trendet based slow coach است


کلمات دیگر: