کلمه جو
صفحه اصلی

millimeter


معنی : میلیمتر
معانی دیگر : یک هزارم متر، میلی متر (مخفف آن: mm) (انگلیس: millimetre)

انگلیسی به فارسی

میلیمتر


میلی متر، میلیمتر


انگلیسی به انگلیسی

• metric unit of length equal to one thousandth of a meter

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] میلی متر یک هزارم متر .
[مهندسی گاز] میلی متر

مترادف و متضاد

میلیمتر (اسم)
millimeter, millimetre

جملات نمونه

1. The silicon chip is less than a millimeter thick.
[ترجمه ترگمان]تراشه سیلیکون کم تر از یک میلیمتر ضخامت دارد
[ترجمه گوگل]تراشه سیلیکون کمتر از یک میلیمتر ضخامت دارد

2. I have to shave a few millimeters off the bottom of the door to make it shut.
[ترجمه ترگمان]باید چند میلیمتر به پایین در بزنم تا بسته بشه
[ترجمه گوگل]من باید چند میلی متر از پایین درب را ببندم تا آن را بسته شود

3. In order to improve the gain of millimeter wave(MMW) microstrip antenna array, a novel method based on active circuits and phase adjustment by dielectric loaded microstrip line was presented.
[ترجمه ترگمان]به منظور افزایش بهره موج میلیمتری (MMW)، یک روش جدید مبتنی بر مدارهای فعال و تنظیم فاز با خط مایکرواستریپ با بار الکتریکی بار الکتریکی ارایه شد
[ترجمه گوگل]به منظور بهبود موج آرایه ای از میکرو استریو موج MMM، یک روش جدید مبتنی بر مدارهای فعال و تنظیم فاز با خط میکرواستریپ لودسل دی الکتریک ارائه شد

4. With a small whoosh, one of four 15- millimeter projectiles streaks from the munition pod strapped to his wrist.
[ترجمه ترگمان]با یک حرکت خفیف، یکی از چهار میلیمتر از گلوله های توپ به مچ دستش فشار می آورد
[ترجمه گوگل]با یک کاسو کوچک، یکی از چهار پرتابه 15 میلیمتری از طرف غلاف موشک به مچ دستش بسته است

5. Petiolar modena, chief instrument 3 millimeter, without wool.
[ترجمه ترگمان]Petiolar modena، ابزار اصلی ۳ میلیمتر، بدون پشم
[ترجمه گوگل]Petiolar modena، ابزار اصلی 3 میلی متر، بدون پشم

6. Expanding of Field-of-view for small F-number millimeter wave focal plane imaging is analyzed in this paper.
[ترجمه ترگمان]توسعه دیدگاه میدان از نظر میدان های کانونی موج میلیمتری کوچک در این مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، گسترش میدان دید برای کوچکترین تصویربرداری هواپیما با میکروفون کوچک F-mm در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است

7. A millimeter is one - thousandth of a meter.
[ترجمه ترگمان]یک میلیمتر یک هزارم متر است
[ترجمه گوگل]یک میلیمتر یک هزارم متر است

8. The technology of millimeter wave guidance is still in its infancy now.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی راهنمای موج میلیمتری در حال حاضر هنوز در حال تکوین است
[ترجمه گوگل]تکنولوژی راهنمایی موج میلیمتری هنوز در دوران شیردهی است

9. I commonly use the Olympus 100 millimeter telephoto lens.
[ترجمه ترگمان]من معمولا از لنز تله فوتو ۱۰۰ میلیمتری استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]معمولا از لنز تله فوتومتری Olympus استفاده می کنم

10. Millimeter wave scanners beam radio waves over the body to create a three-dimensional image.
[ترجمه ترگمان]اسکنرهای موج الکترومغناطیس امواج رادیویی را بر روی بدنه ایجاد می کنند تا یک تصویر سه بعدی ایجاد کنند
[ترجمه گوگل]امواج رادیویی میلیمتر امواج رادیویی را روی بدن ایجاد می کنند تا یک تصویر سه بعدی ایجاد کنند

11. Widely used in guidance and remote sensing, millimeter wave radiometer is a typical microwave passive detection system.
[ترجمه ترگمان]بطور گسترده مورد استفاده در راهنمایی و سنجش از راه دور، radiometer موج میلیمتری یک سیستم تشخیص غیرفعال مایکروویو معمولی است
[ترجمه گوگل]رادیوموم موج میلیمتری به طور گسترده ای در سنجش هدایت و سنجش از راه دور استفاده می شود یک سیستم تشخیص سیگنال مضر منفعل است

12. In the back of the truck was a 7 millimeter rapid-fire machine gun.
[ترجمه ترگمان]پشت کامیون، یک مسلسل ۷ مسلسل بود
[ترجمه گوگل]در عقب کامیون، یک توپ 7 میلیمتری سریع و سریع بود

13. The painfully slow elevators, whose speed can be measured in millimeters per hour.
[ترجمه ترگمان]آسانسور آهسته آهسته که سرعت آن را می توان با میلیمتر در هر ساعت اندازه گیری کرد
[ترجمه گوگل]آسانسور دردناک آهسته، سرعت آن را می توان در میلی متر در هر ساعت اندازه گیری شده است

14. The main criterion for subdivision of the detrital rocks is grain size, given as the diameter of the grain in millimeters.
[ترجمه ترگمان]معیار اصلی برای تقسیم بندی سنگ های detrital اندازه دانه است که به اندازه قطر دانه در میلی متر است
[ترجمه گوگل]معیار اصلی برای تقسیم بندی سنگ های خاکستری، اندازه دانه است، به عنوان قطر دانه در میلی متر داده می شود


کلمات دیگر: