1. Neutral atoms enter this cloud rather than Io's torus because they are not influenced by magnetic forces whereas charged particles are.
[ترجمه ترگمان]اتم ها خنثی به جای تیوب آیو وارد این ابر می شوند، زیرا آن ها تحت تاثیر نیروهای مغناطیسی قرار نمی گیرند در حالی که ذرات باردار هستند
[ترجمه گوگل]اتم های عادی در این ابر به جای لوله یو وارد می شوند؛ زیرا آنها تحت تاثیر نیروی مغناطیسی قرار نمی گیرند در حالی که ذرات شارژ شده اند
2. The wall tore open, rips spreading around the torus as the air rushed outwards.
[ترجمه ترگمان]دیوار را باز می کند، و در حالی که هوا به بیرون فوران می کند، از زمین جدا می شود
[ترجمه گوگل]دیواری باز می شود و در اطراف لوله گسترش می یابد و هوا به سمت خارج می آید
3. Thus for a torus many new circumstances arise.
[ترجمه ترگمان]بنابراین برای یک تیوب، بسیاری از شرایط جدید بوجود می آیند
[ترجمه گوگل]بنابراین برای یک توروس شرایط جدیدی بوجود می آیند
4. Topologically, then, a sphere and a torus are distinct entities.
[ترجمه ترگمان]سپس، یک کره و یک تیوب entities متمایز هستند
[ترجمه گوگل]از لحاظ توپولوژیک، یک کره و یک توور، نهادهای مجزا هستند
5. Torus (pl. tori) A disk-shaped structure formed from lignified primary cell-wall material on the middle lamella of a bordered pit.
[ترجمه ترگمان]تیوب (pl) tori)یک ساختار مبتنی بر دیسک از مواد دیوار سلول اولیه lignified در وسط یک گودال مجاور تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]Torus (pl tori) یک ساختار شکل دایره ای که از مواد اولیه دیواره سلولی لمینیت تشکیل شده بر روی لایه میانی یک گودال مرزی تشکیل شده است
6. A torus can be obtained from a rectangle by identifying opposite sides.
[ترجمه ترگمان]یک تیوب را می توان از یک مستطیل با مشخص کردن دو طرف به دست آورد
[ترجمه گوگل]یک توپ را می توان از یک مستطیل با شناسایی طرف های متضاد بدست آورد
7. They are portions of a sphere, a torus or a cone.
[ترجمه ترگمان]آن ها بخش هایی از یک کره، تیوب و یا مخروطی هستند
[ترجمه گوگل]آنها بخش هایی از یک کره، یک توری یا مخروطی هستند
8. Also known as the torus, this large doughnut-shaped structure sits in the centre of the reactor building at a lower level than the reactor.
[ترجمه ترگمان]هم چنین به عنوان تیوب شناخته می شود، این ساختار دونات های بزرگ در مرکز ساختمان رآکتور در سطح پایین تر از رآکتور قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]همچنین به عنوان توور شناخته شده است، این ساختار بزرگ شکلات شکل در مرکز راکتور در سطح پایین تر از راکتور قرار دارد
9. A piece of magnetic material, usually torus - shaped, used for storage.
[ترجمه ترگمان]یک قطعه از مواد مغناطیسی معمولا برای نگهداری به کار می رود
[ترجمه گوگل]قطعه ای از مواد مغناطیسی، معمولا به شکل لوله ای، برای ذخیره سازی استفاده می شود
10. Perl code for drawing torus using OpenGL binding.
[ترجمه ترگمان]کد پرل برای torus با استفاده از پیوند opengl
[ترجمه گوگل]کد پرل برای ترسیم کردن با استفاده از اتصال OpenGL
11. The ends of a helix can be joined to form a continuous ring or torus.
[ترجمه ترگمان]انتهای یک مارپیچ می تواند به شکل یک حلقه یا تیوب پیوسته است
[ترجمه گوگل]انتهای یک مارپیچ می تواند به یک حلقه پیوسته یا یک لوله متصل شود
12. New Object Tools, including Rounded Rectangle, Box, Ellipsoid, Cylinder, Cone, Torus, Truncated Cone, and Tube.
[ترجمه ترگمان]ابزارهای شی جدید، از جمله rounded مستطیل، جعبه، ellipsoid، سیلندر، Cone، تیوب، truncated Cone، و تیوب
[ترجمه گوگل]ابزار جدید شی، از جمله مستطیل گرد، جعبه، الیپساید، سیلندر، مخروطی، توروز، مخروطی و لوله
13. Firstly, the important relation formula for the points of parabolic torus reflector and subreflector is obtained by using the equivalent ray path condition.
[ترجمه ترگمان]ابتدا، فرمول رابطه مهم برای نقاط بازتابنده سهموی سهموی و subreflector با استفاده از شرایط مسیر اشعه معادل بدست می آید
[ترجمه گوگل]اولا، فرمول رابطهی مهم برای نقاط بازتابنده پارابولی توئوری و زیر رفلکتور با استفاده از شرایط معکوس ray ray معادل است
14. The periodicity in the distribution of quasar redshifts is interpreted assuming that the cosmological space is a topologically compactified manifold like three dimensional torus.
[ترجمه ترگمان]تناوب در توزیع of redshifts فرض می شود که فضای کیهانی یک manifold topologically مانند یک torus سه بعدی است
[ترجمه گوگل]Periodicity در توزیع قرمز شبهزمینه کوازار تفسیر می شود، فرض بر این است که فضای کیهان شناسی یک نوع چندگانه تجمعی فشرده شده مانند سه بعدی است