1. a freshwater fish
ماهی آب شیرین
2. a freshwater sailor
ملوان آب شیرین
3. a freshwater lake
دریاچه ی آب شیرین
4. Both sea fishing and fresh water angling are available in the locality.
[ترجمه ترگمان]هر دو ماهیگیری دریایی و آب تازه در محل موجود هستند
[ترجمه گوگل]هر دو ماهیگیری دریایی و ماهیگیری آب شیرین در این منطقه در دسترس هستند
5. We drained the pond and filled it with fresh water.
[ترجمه ترگمان]استخر را خالی کردیم و آن را با آب تازه پر کردیم
[ترجمه گوگل]ما آب بند را تخلیه کردیم و آن را با آب شیرین پر کردیم
6. She filled the bucket with fresh water.
[ترجمه ترگمان]سطل را با آب تازه پر کرد
[ترجمه گوگل]او سطل را با آب شیرین پر کرد
7. We need more fresh water.
[ترجمه ترگمان] آب تازه لازم داریم
[ترجمه گوگل]ما به آب شیرین بیشتری نیاز داریم
8. Salt water is much more conductive than fresh water is.
[ترجمه ترگمان]آب نمک نسبت به آب شیرین بسیار conductive است
[ترجمه گوگل]آب نمکی خیلی بیشتر از آب شیرین هدایت می شود
9. 'How long will our fresh water supplies hold out?' captain asked.
[ترجمه ترگمان]این آب جدید چقدر طول میکشه؟ ناخدا پرسید:
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد که آب تازه آب مانده است؟ کاپیتان پرسید:
10. There is a shortage of fresh water on the island.
[ترجمه ترگمان]کمبود آب تازه در جزیره وجود دارد
[ترجمه گوگل]کمبود آب تازه در جزیره وجود دارد
11. Salt water is more buoyant than fresh water.
[ترجمه ترگمان]آب نمک بیش از آب شیرین شناور است
[ترجمه گوگل]آب نمکی بیشتر از آب شیرین است
12. Salt water has more buoyancy than fresh water.
[ترجمه ترگمان]آب نمک بیش از آب شیرین است
[ترجمه گوگل]آب نمکی از آب شیرین بیشتر است
13. Ask a student to add more fresh water to the container.
[ترجمه ترگمان]از یک دانش آموز بخواهید که آب بیشتری به ظرف اضافه کند
[ترجمه گوگل]از یک دانش آموز بخواهید آب تازهتری را به ظرف اضافه کند
14. As Lake Powell filled, the flow of fresh water below it was greatly reduced.
[ترجمه ترگمان]همانطور که دریاچه پاول پر شد، جریان آب تازه در زیر آن به شدت کاهش یافت
[ترجمه گوگل]همانطور که دریاچه پائول پر شده بود جریان آب تازه زیر آن بسیار کاهش یافت
15. Still and slow-moving fresh water, estuaries, sheltered coastal water, sometimes breeding in swamps.
[ترجمه ترگمان]با این حال، آب و هوای تازه، estuaries، آب های ساحلی پناه دهنده، و گاهی اوقات در باتلاق ها رواج پیدا می کرد
[ترجمه گوگل]آب شیرین و آهسته حرکت می کند، آبریزش ها، آب های ساحلی پناه گرفته، گاهی اوقات در بوته های پرورش می یابند
16. These parasites infest the gills of freshwater fish.
[ترجمه ترگمان]این انگل و آبشش ماهی آب شیرین
[ترجمه گوگل]این انگل ها از غاز ماهی های آب شیرین غرق می شوند
17. Coal is formed from the remains of freshwater plants.
[ترجمه ترگمان]زغال سنگ از بقایای گیاهان آب شیرین شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]زغال سنگ از بقایای گیاهان آب شیرین تشکیل شده است
18. The perch is a freshwater fish.
[ترجمه ترگمان]ماهی گیری یک ماهی آب شیرین است
[ترجمه گوگل]سرخ ماهی ماهی آب شیرین است
19. You can find freshwater ones in most streams simply by dropping in a piece of raw meat or liver.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید به سادگی با انداختن یک تکه گوشت خام و یا کبد، در بیشتر جریان ها، آب تازه پیدا کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید آب های شیرین را در اکثر جریان ها به سادگی با قطره ای از گوشت خام یا کبد کنار بگذارید
20. The Origin uses freshwater bears and flying fish to make a case that applies to all forms of life.
[ترجمه ترگمان]منشا از خرس های آب شیرین و ماهی پرنده برای ایجاد موردی که در تمام اشکال زندگی به کار می رود، استفاده می کند
[ترجمه گوگل]Origin با استفاده از آبمیوه های آب شیرین و ماهی های پروازی برای ایجاد پرونده ای است که در مورد تمام انواع زندگی استفاده می شود
21. The invertebrates include quite large creatures, such as freshwater shrimps and crayfish.
[ترجمه ترگمان]The شامل موجوداتی کاملا بزرگ مثل میگو و میگو است
[ترجمه گوگل]بی مهرگان شامل موجودات کاملا بزرگ، مانند میگوهای آب شیرین و سرخک است
22. Simply keep them in a separate freshwater container and add to the marine tank as necessary for food.
[ترجمه ترگمان]به سادگی آن ها را در ظرف آب شیرین جدا نگه دارید و برای غذا به مخزن دریایی اضافه کنید
[ترجمه گوگل]به سادگی آنها را در یک ظرف مجزا آب شیرین نگه دارید و به مخزن دریایی به عنوان لازم برای غذا اضافه کنید
23. Both marine and freshwater varieties of fish are farmed.
[ترجمه ترگمان]هر دو گونه های دریایی و آب شیرین ماهی پرورش می یابند
[ترجمه گوگل]هر دو گونه دریایی و آب شیرین ماهی تولید می شوند
24. A fifth of all freshwater fish are either extinct or endangered.
[ترجمه ترگمان]یک پنجم از همه ماهی های آب شیرین یا منقرض یا در معرض خطر هستند
[ترجمه گوگل]یک پنجم تمام ماهی های آب شیرین یا منقرض شده یا در معرض خطر هستند
25. Marshes and freshwater margins; often perches in trees.
[ترجمه ترگمان]باتلاق ها و حاشیه های آب شیرین؛ اغلب perches در درختان
[ترجمه گوگل]حاشیه های مرجانی و آب شیرین؛ اغلب درختان درختی
26. Although most of the levels are freshwater, some are brackish in their more southerly parts.
[ترجمه ترگمان]اگرچه بسیاری از سطوح آب شیرین هستند اما برخی از آن ها در بخش های جنوبی آن ها شور دارند
[ترجمه گوگل]اگرچه بسیاری از سطوح آب شیرین هستند، برخی از آنها در قسمت های جنوبی آن ترش هستند
27. Thus, the flow of life from freshwater to brine is compressed into talking distance.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه جریان زندگی از آب شیرین به آب نمک به هم فشرده می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، جریان زندگی از آب شیرین به نمک فشرده به فاصله صحبت می شود
28. Reels: A freshwater spinning reel with 6-pound-test line for the bait unit.
[ترجمه ترگمان]یک چرخش آب شیرین با یک خط لوله آب شیرین برای واحد طعمه
[ترجمه گوگل]رول: رولینگ آب شیرین با خط تست 6 پاوند برای واحد طعمه
29. I have found freshwater dips for Marine fish effective at clearing flukes from infected fish.
[ترجمه ترگمان]من dips آب شیرین برای ماهی دریایی موثر در پاک سازی دنباله ها از ماهی های آلوده پیدا کرده ام
[ترجمه گوگل]من ماهی های آب شیرین را برای ماهی های دریایی که در پاک کردن ماهی ها از ماهی های آلوده موثر هستند پیدا کردم
30. Consider the shell of the freshwater snail.
[ترجمه ترگمان]پوسته حلزون آب شیرین را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]پوسته حلزون آب شیرین را در نظر بگیرید