کفه ی صدف، کاسه ی صدف، گازگیر
clamshell
کفه ی صدف، کاسه ی صدف، گازگیر
انگلیسی به فارسی
کفهی صدف، کاسهی صدف
(جراثقال و ماشین خاکبرداری) چنگک، گازگیر
کشویی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: the shell of a clam.
• (2) تعریف: a hinged bucket used for dredging.
• shell of a clam
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] حفار بابن جفت شونده - بیل منقاری - جرثقیل خاکبردار - چنگک
[زمین شناسی] تاشو، از جلو یا عقب لولا شده این اصطلاح اکثرا در مورد گوشی های تلفن همراه تاشو به کار می رود .
[معدن] بیل منقاری (ترابری)
[زمین شناسی] چنگک، جرثقیل خاکبردار- بیل منقاری، حفار با بن جفت شونده -خرانبر دو مشتی
[زمین شناسی] تاشو، از جلو یا عقب لولا شده این اصطلاح اکثرا در مورد گوشی های تلفن همراه تاشو به کار می رود .
[معدن] بیل منقاری (ترابری)
[زمین شناسی] چنگک، جرثقیل خاکبردار- بیل منقاری، حفار با بن جفت شونده -خرانبر دو مشتی
جملات نمونه
1. They called themselves the Clamshell Alliance after the local clam fishers, who had been particularly upset by the plan.
[ترجمه ترگمان]آن ها خود را اتحاد جماهیر شوروی می نامیدند که ماهیگیران محلی ماهیگیر که به ویژه از این برنامه ناراحت بودند
[ترجمه گوگل]آنها پس از ماهیگیران محلی، که به شدت از این طرح ناراحت شده بودند، اتحاد خود را به نام Clamshell Alliance اعلام کردند
[ترجمه گوگل]آنها پس از ماهیگیران محلی، که به شدت از این طرح ناراحت شده بودند، اتحاد خود را به نام Clamshell Alliance اعلام کردند
2. Dual clamshell door design provides easy to use access while offering uncompromised strength and protection.
[ترجمه ترگمان]طراحی در طراحی دوگانه سوز استفاده از دسترسی آسان را فراهم می کند در حالی که قدرت و حفاظت uncompromised را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]طراحی درب درب های دوجداره آسان است برای استفاده از دسترسی در هنگام ارائه قدرت و محافظت بی نظیر
[ترجمه گوگل]طراحی درب درب های دوجداره آسان است برای استفاده از دسترسی در هنگام ارائه قدرت و محافظت بی نظیر
3. Pick up a clamshell and weigh it in your hand.
[ترجمه ترگمان] یه \"clamshell\" بردار و توی دستت وزن کن
[ترجمه گوگل]بلند کردن یک بالکن و وزن آن را در دست شما
[ترجمه گوگل]بلند کردن یک بالکن و وزن آن را در دست شما
4. Like a box, it clamshell - style opening, and equipped with two fasteners which has excellent safeguard feature.
[ترجمه ترگمان]مانند یک جعبه، باز کردن سبک است و مجهز به دو بست ها است که قابلیت حفاظت خوبی دارند
[ترجمه گوگل]مانند یک جعبه، آن را به سبک باز و سبک و مجهز به دو اتصال است که از ویژگی های حفاظتی عالی است
[ترجمه گوگل]مانند یک جعبه، آن را به سبک باز و سبک و مجهز به دو اتصال است که از ویژگی های حفاظتی عالی است
5. This method is a combination of blister, skin, clamshell and shrink - wrapping.
[ترجمه ترگمان]این روش ترکیبی از تاول، پوست، clamshell و shrink است
[ترجمه گوگل]این روش ترکیبی از تاول، پوست، بازو و بسته بندی کوچک است
[ترجمه گوگل]این روش ترکیبی از تاول، پوست، بازو و بسته بندی کوچک است
6. During the Tang dynasty the clamshell was wide open and remained so for many centuries.
[ترجمه ترگمان]در طول سلسله تانگ، clamshell باز بود و قرن ها باقی ماند
[ترجمه گوگل]در طول سلسله تانگ، یخ زده باز بود و همچنان برای قرن ها باقی مانده بود
[ترجمه گوگل]در طول سلسله تانگ، یخ زده باز بود و همچنان برای قرن ها باقی مانده بود
7. Z series - Low to high end clamshell mobile phones.
[ترجمه ترگمان]سری Z - پایین تا انتهای بالای تلفن همراه
[ترجمه گوگل]سری Z - تلفن های همراه تاشو کم
[ترجمه گوگل]سری Z - تلفن های همراه تاشو کم
8. This is a clamshell iBook, still going strong after all these years.
[ترجمه ترگمان]این a clamshell است که بعد از همه این سال ها هنوز قوی است
[ترجمه گوگل]این iBook کشویی است که پس از تمام این سالها قوی می شود
[ترجمه گوگل]این iBook کشویی است که پس از تمام این سالها قوی می شود
9. As the design constraints, this software does not apply clamshell phones.
[ترجمه ترگمان]با وجود محدودیت های طراحی، این نرم افزار از تلفن های همراه استفاده نمی کند
[ترجمه گوگل]به عنوان محدودیت های طراحی، این نرم افزار تلفن های کشویی را اعمال نمی کند
[ترجمه گوگل]به عنوان محدودیت های طراحی، این نرم افزار تلفن های کشویی را اعمال نمی کند
10. Applications of 616 G 5 frequency con version adjustment and programmable control technology in clamshell crane are introduced.
[ترجمه ترگمان]کاربردهای of con frequency G و تکنولوژی کنترل قابل برنامه ریزی در crane clamshell معرفی شده اند
[ترجمه گوگل]برنامه های 616 G 5 تنظیم فرکانس کنتور و تکنولوژی کنترل قابل برنامه ریزی در جرثقیل یخ زد معرفی شده است
[ترجمه گوگل]برنامه های 616 G 5 تنظیم فرکانس کنتور و تکنولوژی کنترل قابل برنامه ریزی در جرثقیل یخ زد معرفی شده است
11. Packing box adopts advanced import imitation leather fabrics, spring clamshell boxes. And equipped with painted wood, acrylic enchase stereo stents.
[ترجمه ترگمان]صندوق بسته بندی با استفاده از پارچه های چرمی، پارچه های چرمی سبز، جعبه های clamshell فنری را به کار می گیرد و مجهز به چوب رنگ شده، stents enchase stereo
[ترجمه گوگل]جعبه بسته بندی انواع پارچه های چرم مصنوعی پیشرفته، صندوق های برقی بهار را تصویب می کند و مجهز به چوب رنگی، آکریلیک، استنت های استریوی را احیا کنید
[ترجمه گوگل]جعبه بسته بندی انواع پارچه های چرم مصنوعی پیشرفته، صندوق های برقی بهار را تصویب می کند و مجهز به چوب رنگی، آکریلیک، استنت های استریوی را احیا کنید
12. Starting with Cooperstown all our 2010 lines will have new clamshell packaging.
[ترجمه ترگمان]شروع با Cooperstown همه خطوط سال ۲۰۱۰ بسته بندی clamshell جدید خواهد داشت
[ترجمه گوگل]شروع کار با کوپانستون تمام خطوط 2010 ما دارای بسته بندی یخ زده جدید است
[ترجمه گوگل]شروع کار با کوپانستون تمام خطوط 2010 ما دارای بسته بندی یخ زده جدید است
13. The three bladed Warp Drive composite propeller was mounted between the two halves of its clamshell hub and the initial blade angle was set.
[ترجمه ترگمان]سپس با استفاده از این دو نیمه تیغه، این پروانه بین دو نیمه مرکز clamshell قرار داده شد و زاویه تیغه اولیه تنظیم شد
[ترجمه گوگل]پروانه کامپوزیت سه کامیون Warp Drive در میان دو بخش مرکز کشویی قرار گرفته و زاویه تیغه اولیه تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]پروانه کامپوزیت سه کامیون Warp Drive در میان دو بخش مرکز کشویی قرار گرفته و زاویه تیغه اولیه تنظیم شده است
کلمات دیگر: