1. a deep dint in the car fender
فرورفتگی عمیق در گلگیر اتومبیل
2. you can't dint it even with a hammer
حتی با چکش هم نمی توان آن را غر کرد.
3. we receive ideas by dint of repetition
به زور تکرار اندیشه ها را فرا می گیریم.
4. we memorized the list by dint of repetition
ما فهرست را به زور تکرار از بر کردیم.
5. He succeeds by dint of sheer hard work.
[ترجمه ترگمان]او به نیروی کار سخت و سخت موفق می شود
[ترجمه گوگل]او موفق به کار شدید سخت کار شده است
6. She became an honorary member by dint of winning the championship.
[ترجمه ترگمان]او به نیروی برنده شدن در مسابقات قهرمانی به عضویت افتخاری درآمد
[ترجمه گوگل]از طریق پیروزی در قهرمانی، او عضو افتخاری شد
7. By dint of sheer hard work, she managed to pass all her exams.
[ترجمه ترگمان]با نیروی کار سخت موفق شد همه exams را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]با توجه به سختی کار، او توانست همه امتحاناتش را منتقل کند
8. She got what she wanted by dint of pleading and threatening.
[ترجمه ترگمان]به نیروی التماس و تهدید، چیزی را که می خواست بدست آورد
[ترجمه گوگل]او از طریق درخواست و تهدید به آنچه می خواست رسید
9. He succeeded by dint of hard work.
[ترجمه ترگمان]موفق شد به زور کار کند
[ترجمه گوگل]او از طریق کار سخت موفق شد
10. By dint of perfect technique, excellent quality, reasonable price, top-grade service, made us win the favor of the spacious customer.
[ترجمه ترگمان]با صرف تکنیک کامل، کیفیت عالی، قیمت معقول، خدمات درجه بالا، باعث شد که ما به نفع مشتری بزرگ برنده شویم
[ترجمه گوگل]با استفاده از تکنیک کامل، کیفیت عالی، قیمت مناسب، خدمات برتر، ما را به نفع مشتری بزرگ برد
11. The problems must be tackled by dint of education.
[ترجمه ترگمان]مشکلات باید به نیروی آموزش حل شوند
[ترجمه گوگل]مشکلات باید با توجه به آموزش و پرورش مورد توجه قرار گیرد
12. By dint of this ingenious scheme, his gloves were got on.
[ترجمه ترگمان]پس از این نقشه زیرکانه، دستکش های او به دست آمد
[ترجمه گوگل]با توجه به این طرح هوشمندانه، دستکش هایش را گرفت
13. His success was by dint of hard work.
[ترجمه ترگمان]موفقیت او به نیروی کار سخت بود
[ترجمه گوگل]موفقیت او توسط کار سختی بود
14. He passed the exam by dint of hard work.
[ترجمه ترگمان]او به نیروی کار سخت امتحان را رد کرد
[ترجمه گوگل]او امتحان را از طریق کار سخت گذراند
15. Very divertive game, the strong dint recommend!
[ترجمه ترگمان]چه بازی خوبی، نیروی اراده قوی!
[ترجمه گوگل]بازی بسیار متمرکز، توصیه نمیشود!