کلمه جو
صفحه اصلی

continental slope


(زمین شناسی) دامنه ی دشتاب، دامنه ی خشکی (سطح شیب دار دشتاب که به جاهای ژرف تر دریا منتهی می شود)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] شیب قاره ای - شیبی در اعماق پایین تر از فلات قاره به سمت دریا.آن بخش از حاشیه قاره که بین فلات قاره و خیز قاره ای (یا گودال اقیانوسی) قرار دارد. این ناحیه توسط شیب نسبتاً تند 6-3 درجه تشخیص داده می شود. - مقایسه شود با: شیب جزیره ای Insular slope. -
[معدن] شیب قارهای (زمین شناسی فیزیکی)

جملات نمونه

1. Reserves under the continental slopes are not included in these recent estimates.
[ترجمه ترگمان]ذخایر موجود در دامنه های قاره ای در این برآورده ای اخیر گنجانده نشده اند
[ترجمه گوگل]ذخایر تحت دامنه قاره در این برآوردهای اخیر گنجانده نشده است

2. Crustal movement is very active on the continental slope.
[ترجمه ترگمان]جنبش crustal در شیب قاره بسیار فعال است
[ترجمه گوگل]جنبش پوسته ای در شیب قاره بسیار فعال است

3. The energy packets appear to generated onthe continental slope and then propagate along the rays. The energy fluxes are small on the continental shelf while large in the thermocline of the deep sea.
[ترجمه ترگمان]بسته های انرژی در شیب قاره ای تولید می شوند و سپس در امتداد شعاع های نور منتشر می شوند شار انرژی در فلات قاره، در حالی که در the دریای عمیق بزرگ هستند، کوچک هستند
[ترجمه گوگل]بسته های انرژی ظاهرا در شیب قاره ایجاد می شوند و سپس در امتداد اشعه پخش می شوند جریان انرژی در قفسه قاره کوچک است، در حالی که بزرگ در ترموکلین دریای عمیق است

4. In the low area of continental slope, radiolaria fossils are poor in the volcanic cinders and turbidite.
[ترجمه ترگمان]در قسمت پایین شیب قاره، فسیل ها در خاکستر آتشفشانی و turbidite ضعیف هستند
[ترجمه گوگل]در ناحیه کم شیب قاره، فسیل های رادیولارا در کوه های آتشفشانی و توردیته ضعیف هستند

5. The foot of continental slope is an important terrain characteristic and is a basic evidence to get the out limit line of the expansion continental shelf right.
[ترجمه ترگمان]دامنه این شیب قاره ای یک ویژگی زمینی مهم است و یک مدرک پایه برای رسیدن به خط حد مجاز فلات قاره (قاره اروپا)است
[ترجمه گوگل]پای شیب قاره یکی از ویژگی های مهم زمین شناسی است و یک شواهد اساسی است که خط مرزی غربی منطقه قفسه قاره را بدست آوریم

6. Marine sediments on the continental slope of the NE South China Sea have appropriate thickness, methane-generating potential, and occur in a suitable pressure temperature regime to host gas hydrate.
[ترجمه ترگمان]رسوبات دریایی در شیب قاره ای دریای شمال شرقی چین دارای ضخامت مناسب، پتانسیل تولید متان است و در یک رژیم دما فشار مناسب برای تشکیل هیدرات گاز رخ می دهد
[ترجمه گوگل]رسوبات دریایی در شیب قاره دریای جنوب غربی چین دارای ضخامت مناسب، پتانسیل تولید متان و در یک رژیم دما مناسب برای میزبان هیدرات گاز است

7. This continental slope usually starts at a place somewhere near the 100-fathom mark and in the course of a few hundred miles reaches the true ocean-floor at 500 – 000 fathoms.
[ترجمه ترگمان]این شیب قاره ای معمولا در جایی نزدیک به حداقل ۱۰۰ متر شروع می شود و در طول چند صد مایل به کف اقیانوس واقعی در ۵۰۰ هزار متر می رسد
[ترجمه گوگل]این شیب قاره معمولا در جایی نزدیک به علامت 100 قاعده شروع می شود و در طی چند صد مایل به کف واقعی اقیانوس در 500 تا هزار فتوم می رسد

8. Huaguang Coral reef is one of the continental slope atolls in the South ChinaSea, which are distinguished from oceanic atolls and shelf atolls .
[ترجمه ترگمان]Huaguang مرجانی یکی از صخره های مرجانی در قاره آمریکای جنوبی است که از صخره های مرجانی و صخره های مرجانی برجسته متمایز است
[ترجمه گوگل]صخره Huaguang Coral یکی از شیب های قاره ای در South ChinaSea است که از آپارتمان های اقیانوس و نواحی قفسه ای متمایز می باشد

9. The continental slope is the key zone connecting the shallow platform and the deep basin. It is of the feature of thick slope margin sediments including huge rock blocks.
[ترجمه ترگمان]شیب قاره یک منطقه کلیدی است که بس تر کم عمق و آبگیر عمیق را به هم متصل می کند آن از ویژگی های رسوبات حاشیه ضخیم شامل بلوک های سنگی بزرگ است
[ترجمه گوگل]شیب قاره منطقهی کلیدی است که پلتفرم کم عمق و حوضه عمیق را متصل میکند این ویژگی از رسوبات حاشیه شیب ضخیم از جمله بلوک سنگ بزرگ است

10. The earthquake triggered submarine landslides that dislodged hundreds of cubic kilometers of sediment on the continental slope.
[ترجمه ترگمان]زمین لرزه منجر به رانش زمین در زیر دریایی شد که صدها کیلومتر مربع از رسوب در شیب قاره را در نوردید
[ترجمه گوگل]زمین لرزه باعث لغزش های زیردریایی شده است که صدها کیلومتر کوبانی از رسوبات را در شیب قاره قرار داده است

11. Conclusion The record of deposition-magmatism of Xiangshan Group reflects that the environment of continental slope and deep ocean plain formed in the background of spreading tectonics.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری پرونده رسوب - magmatism گروه Xiangshan نشان می دهد که محیط شیب قاره ای و جلگه عمیق اقیانوس در زمینه گسترش تکتونیک تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری رکورد رسوب-ماگماتیسم گروه Xiangshan نشان می دهد که محیط شیب قاره ای و دشت عمیق اقیانوس تشکیل شده در پس زمینه گسترش تکتونیک

12. The results show that, the Kuroshio flows along the continental slope of the East China Seas, its trajectory varies along with the slope topography, and some eddies appear on the both sides of it.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که the در امتداد شیب قاره دریاهای چین شرقی، مسیر آن با توپوگرافی شیب تغییر می کند و در هر دو طرف آن گرداب های کوچکی وجود دارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که کورشیو در امتداد شیب قاره دریاهای شرق چین جریان دارد، مسیر آن با هماهنگی توپوگرافی شیب تغییر می کند و برخی از چرخش ها در دو طرف آن ظاهر می شود

13. The crabs are moving from the deep ocean, up the continental slope to the shallower shelf areas.
[ترجمه ترگمان]خرچنگ های آب از اقیانوس ژرف، از شیب قاره تا the کم عمق، حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]خرچنگ ها از اقیانوس عمیق حرکت می کنند، تا شیب قاره ای به مناطق قفسه های کم عمق حرکت می کنند

14. Tectonic subsidence formed large-scale tectonic mesa, deep water terrace and continental slope basin etc.
[ترجمه ترگمان]فرونشست زمین، تپه های سنگی بزرگ، terrace عمیق آب و basin شیب قاره ای را شکل داد
[ترجمه گوگل]فروپاشی تکتونیکی ماکائو تکتونیکی، تراس عمیق آب و حوضه شیب قاره ای و غیره را تشکیل داد

پیشنهاد کاربران

continental slope ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: شیب قاره
تعریف: بخشی از حاشیۀ قاره، بین خیز قاره و فلات قاره، با شیبی بسیار کم


کلمات دیگر: