کلمه جو
صفحه اصلی

critical angle


زاویه ی حد، گوشه ی سرگشتی، زاویه ی بحرانی

انگلیسی به فارسی

زاویه‌ی حد، گوشه‌ی سرگشتی، زاویه‌ی بحرانی


زاویه بحرانی


انگلیسی به انگلیسی

• least angle of incidence for total reflection (optics)

دیکشنری تخصصی

[سینما] زاویه حد
[برق و الکترونیک] زاویه بحرانی 1. کوچک ترین زاویه نسبت به خط قائم که در آن موج رادیو یی توسط یون سپهر بازتاب می شود . در زوایای کوچک تر از آن امواج رادیو یی از یون سپهر عبور می کنند و به طرفل زمین بازتاب نخواهند شد . 2 کوچکترین زاویه نسبت به خط عمود یک تار نوری که به آزادی آن نور برخوردی به هسته ی تار در امتدار آن انتشار خواهد یافت . در زوایای کوچک تر از آن، نور توسط پوشش جانبی تار جذب شده و به طرف رسانای تار بر نمی گردد . - زاویه بحرانی
[زمین شناسی] زاویه بحرانی حداقل زاویه تابش که در آن انعکاس کامل وجود دارد وقتی که یک موج نوری، صوتی یا الکترومغناطیسی از یک محیط به محیط دیگر که کمتر منکسر کننده است وارد می شود، تولید می شود.
[معدن] زوایه حد (ژئوفیزیک)

جملات نمونه

1. So it's past the critical angle; the angle is smaller.
[ترجمه ترگمان]پس از زاویه انتقادی گذشت؛ زاویه کوچک تر است
[ترجمه گوگل]بنابراین زاویه بحرانی گذشته است؛

2. The experiment came into use single light path critical angle method, output signals were detected by four-quadrant receiver, micro-displacement drive element were piezoelectric ceramics.
[ترجمه ترگمان]این آزمایش برای استفاده از روش زاویه نور تک نور مورد استفاده قرار گرفت، سیگنال های خروجی توسط گیرنده چهار ربعی تشخیص داده شدند، و عامل محرک جابجایی - جابجایی، سرامیک های پیزوالکتریک بودند
[ترجمه گوگل]این آزمایش با استفاده از روش زاویه انتقالی مسیر یکنواخت، سیگنال های خروجی توسط گیرنده چهار بعدی تشخیص داده شد، عنصر درایو میکرو جابجایی سرامیک پیزوالکتریک بود

3. In addition, critical angle method is introduced for automatic focusing.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، روش زاویه بحرانی برای تمرکز خودکار معرفی شده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، روش زاویه بحرانی برای تمرکز اتوماتیک معرفی می شود

4. At all angles less than the critical angle, both reflection and refraction occur.
[ترجمه ترگمان]در هر زاویه ای کم تر از زاویه بحرانی، هر دو بازتاب و انکسار رخ می دهند
[ترجمه گوگل]در هر زاویه ای کمتر از زاویه بحرانی، بازتاب و انحراف رخ می دهد

5. The theoretical formula for calculating critical angle of cutting loess slope is derived based on Gradient current theory.
[ترجمه ترگمان]فرمول نظری برای محاسبه زاویه بحرانی برش لس ها براساس تئوری جریان گرادیان به دست می آید
[ترجمه گوگل]فرمول نظری برای محاسبه زاویه بحرانی شیب لوز بر اساس بر اساس نظریه جریان گرادیان است

6. In dynamic analysis of complicated structure, critical angle of seismic wave is corresponding to critical response of structure.
[ترجمه ترگمان]در تحلیل دینامیکی سازه پیچیده، زاویه بحرانی موج لرزه ای با پاسخ بحرانی سازه مطابقت دارد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل پویا از ساختار پیچیده، زاویه بحرانی موج لرزه ای مربوط به پاسخ بحرانی ساختار است

7. Reflection, refraction, Snell's law, critical angle, Brewster's angle, reflection and transmission coeffs.
[ترجمه ترگمان]بازتاب، انکسار، قانون Snell، زاویه بحرانی، زاویه Brewster، بازتاب و coeffs انتقال
[ترجمه گوگل]بازتاب، رفرش، قانون Snell، زاویه بحرانی، زاویه Brewster، بازتاب و ضریب انتقال

8. Influence of guide position, length, cross section and critical angle multiplier on neutron intensity, divergence, spectrum and uniformity at the exit of guide was investigated.
[ترجمه ترگمان]تاثیر موقعیت راهنما، طول، مقطع عرضی و multiplier زاویه بحرانی در شدت نوترون، واگرایی، طیف و یکنواختی در خروجی راهنما مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تأثیر موقعیت هدایت، طول، مقطع و ضریب زاویه بحرانی بر شدت نوترون، واگرایی، طیف و یکنواختی در خروجی راهنمای بررسی شد

9. At all angles than the critical angle, Both reflection and refraction occur.
[ترجمه ترگمان]در تمامی زاویه ها از زاویه بحرانی، هر دو بازتاب و انکسار رخ می دهند
[ترجمه گوگل]در هر زاویه از زاویه بحرانی، هر دو انعکاس و انحراف رخ می دهد

10. Geometric critical angle : refraction angle of axis of refracted sound beam being tangent to the internal wall at detection of cylindrical work pieces.
[ترجمه ترگمان]زاویه بحرانی هندسی: انکسار نور محور پرتو صوتی تانژانت برای دیواره داخلی در تشخیص قطعات کاری استوانه ای
[ترجمه گوگل]زاویه بحرانی هندسی: زاویه ی refraction از محور پرتو صدا refracted که به خط دیواره داخلی در تشخیص قطعات استوانه ای متصل است

11. but remember, we set it at the critical angle, so that cotangent alpha is 2 mu.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]اما به یاد داشته باشید، ما آن را در زاویه بحرانی تنظیم می کنیم، به طوری که آلفای کتاننت 2 م باشد

12. We will do that later until it starts to slip and then at that critical angle that it starts to slip you have a value for mu of s for the static friction coefficient.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]ما این کار را بعدا انجام خواهیم داد تا آنکه شروع به لغزش کند و سپس در آن زاویه بحرانی که شروع به لغزش می کند شما مقدار mu s از ضریب اصطکاک استاتیک را دارید

13. A non-scanning, non-interferometric, three-dimensional (3D) optical profilometer based on geometric optics, critical angle principle, and the use of a charge-coupled device (CCD) camera is presented.
[ترجمه ترگمان]یک - نوری سه بعدی (سه بعدی)براساس نور هندسی، اصل زاویه بحرانی، و استفاده از یک دوربین کوپل شده شارژ (CCD)ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک پروفیل سنج اپتیکال نوری غیر سه بعدی (3D)، بر اساس اپتیک هندسی، اصل زاویه بحرانی و استفاده از یک دوربین با قابلیت شارژ (CCD) ارائه شده است

پیشنهاد کاربران

critical angle ( فیزیک )
واژه مصوب: زاویة حد
تعریف: بیشترین زاویة تابش که در آن تابش الکترومغناطیسی از مرز میان محیط های غلیظ و رقیق به محیط غلیظ بازتابیده می شود


کلمات دیگر: