کلمه جو
صفحه اصلی

closed circuit


معنی : تلویزیون مداربسته
معانی دیگر : (تلویزیون) مداربسته، تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود

انگلیسی به فارسی

تصویر تلویزیونی که علائم آن به‌وسیله‌ی سیم به چندگیرنده منتقل می‌شود، تلویزیون مداربسته


مدار بسته، تلویزیون مداربسته


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a transmission circuit for television with a limited number of reception stations connected to it by cable.

(2) تعریف: an electrical circuit that provides for a continuous path for current.

• system which allows one to see what is happening in a certain location; active electrical circuit
a closed circuit is an electrical circuit that is complete, so that electricity can flow round it; a technical term.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] مدار بسته مسیری کامل برای عبور جریان .
[معدن] مدار بسته (خردایش)

مترادف و متضاد

تلویزیون مداربسته (اسم)
closed circuit

جملات نمونه

1. Can we expect a major shift to closed circuit?
[ترجمه ترگمان]آیا ما می توانیم انتظار یک تغییر عمده به مدار بسته را داشته باشیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما می توانیم یک تغییر عمده در مدار بسته انتظار داشته باشیم؟

2. Estimates have now been obtained to install a closed circuit television system in both the Myles Meehan and the Long Gallery.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر برآوردها برای نصب یک سیستم تلویزیون مدار بسته در هر دو سیستم مایلز و نگارخانه لانگ به دست آمده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر برآوردی برای نصب یک سیستم تلویزیون مدار بسته در هر دو گالری Myles Meehan و Long Gallery به دست آمده است

3. For example, closed circuit television gives the helmsman a view of the engine compartment and of the aft deck of the boat.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، تلویزیون مدار بسته به سکانبان یک نگاه از قسمت موتور و عرشه عقبی قایق می دهد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، تلویزیون مدار بسته، یک راننده را به نمایشگاه محفظه موتور و عرشه پشتی قایق می دهد

4. I turned our closed circuit cameras on to the flag-wavers and they appeared on the huge screens above the stage.
[ترجمه ترگمان]من دوربین مدار بسته مان را روی پرچم گذاشتم - wavers و آن ها بر روی صفحه های بزرگ بالای صحنه ظاهر شدند
[ترجمه گوگل]دوربین های مدار بسته من را به سمت پرچم وحشی تبدیل کردم و روی صفحه نمایش بزرگ در بالای صحنه ظاهر شدم

5. It is a simple closed circuit television system, a video camera photographing a speech being rolled beneath it.
[ترجمه ترگمان]این یک دستگاه تلویزیون مدار بسته ساده است، یک دوربین فیلمبرداری در حال عکاسی از یک سخنرانی در زیر آن
[ترجمه گوگل]این یک سیستم مدار بسته مدار ساده است، یک دوربین فیلمبرداری عکاسی سخنرانی که زیر آن رانده شده است

6. Not in person, but via a closed circuit television screen that fills an entire wall.
[ترجمه ترگمان]نه در فرد، بلکه از طریق یک صفحه تلویزیون مدار بسته که کل یک دیوار را پر می کند
[ترجمه گوگل]نه به صورت شخصی، بلکه از طریق یک صفحه تلویزیون مدار بسته که یک دیوار کل را پر می کند

7. Are closed circuit television cameras ( CCTV ) used to monitor the shipping dock and container loading areas?
[ترجمه ترگمان]آیا دوربین های مدار بسته (دوربین مدار بسته)برای نظارت بر سکوهای بارگیری و بارگیری کانتینر استفاده می شوند؟
[ترجمه گوگل]آیا دوربین های مدار بسته (CCTV) برای نظارت بر بارانداز حمل و نقل و بارگذاری کانتینری استفاده می شوند؟

8. Water quality: installation of closed circuit cooling, installation of treatment plants.
[ترجمه ترگمان]کیفیت آب: نصب خنک سازی مدار بسته، نصب کارخانه های تصفیه
[ترجمه گوگل]نصب کیفیت آب خنک کننده مدار بسته، نصب کارخانه های تصفیه آب

9. Broadcast the event on a closed circuit TV linkup.
[ترجمه ترگمان]پخش این رویداد در یک شبکه تلویزیونی مداربسته
[ترجمه گوگل]پخش رویداد را در اتصال یک اتصال مدار بسته

10. Would you like a closed circuit TV in the room?
[ترجمه ترگمان]دوست داری تو اتاق تلویزیون ببندی؟
[ترجمه گوگل]آیا یک تلویزیون مدار بسته در اتاق را دوست دارید؟

11. The imported SEW reductor can be used in closed circuit.
[ترجمه ترگمان]The SEW وارد شده را می توان در مدار بسته بکار برد
[ترجمه گوگل]گیرنده SEW وارداتی می تواند در مدار بسته استفاده شود

12. Bench of closed circuit cooling tower that is composed of boiler, exchanger, orifice flowmeter, water pump, micromanometer, heat indicator and so on is established.
[ترجمه ترگمان]Bench از برج خنک کننده مدار بسته که از دیگ بخار ساخته شده است، جریان سنج، پمپ آب، micromanometer، نشانگر گرما و غیره ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]ستون از برج خنک کننده مدار که متشکل از دیگ بخار، مبدل، جریان دهانه خروجی، پمپ آب، میکروومتر، شاخص گرما و غیره ایجاد شده است

13. The device is in closed circuit and in pressure state to give no chance for epidemic spread and terrorist empoison.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه در مدار بسته و در حالت فشار قرار دارد تا امکان گسترش شیوع بیماری همه گیر و تروریستی را ندهد
[ترجمه گوگل]این دستگاه در مدار بسته و در حالت فشار قرار دارد و هیچ فرصتی برای گسترش همه گیر و تروریستی ندارد

14. You'll be watching them on closed circuit TV and measuring their responses.
[ترجمه ترگمان]شما آن ها را در تلویزیون مدار بسته تماشا خواهید کرد و پاسخ های آن ها را اندازه گیری خواهید کرد
[ترجمه گوگل]شما آنها را در تلویزیون مدار بسته تماشا کنید و پاسخ های آنها را اندازه گیری کنید

15. Madrid terrorist bomb video closed circuit television.
[ترجمه ترگمان]ویدیوی تروریستی در مادرید تلویزیون را بسته بود
[ترجمه گوگل]تلویزیون ترمینال تروریستی ترمینال مادربورد رادیویی

پیشنهاد کاربران

مدار بسته

closed circuit ( فیزیک )
واژه مصوب: مدار بسته
تعریف: مداری که جریان الکتریکی به طور پیوسته از آن بگذرد


کلمات دیگر: