1. The woman began to gyrate to the music.
[ترجمه ترگمان]زن شروع به خواندن موسیقی کرد
[ترجمه گوگل]زن شروع به پخش موسیقی کرد
2. Interest rates began to gyrate up towards 20 per cent in 1980 and then down and up again.
[ترجمه ترگمان]نرخ سود در سال ۱۹۸۰ به ۲۰ درصد افزایش یافت و سپس دوباره بالا و پایین رفت
[ترجمه گوگل]نرخ بهره در سال 1980 به سمت 20 درصد افزایش یافت و سپس دوباره و دوباره بالا رفت
3. He begins to gyrate and strip.
[ترجمه ترگمان]شروع می کند به حلقه زدن و لخت کردن
[ترجمه گوگل]او شروع به گریه و زدن می کند
4. She had already begun to gyrate and deepen, before expanding like some mammoth top.
[ترجمه ترگمان]پیش از این، پیش از آن که مانند ماموت بزرگ در حال گسترش باشد، شروع به gyrate و تعمیق کرده بود
[ترجمه گوگل]پیش از آنکه مانند بعضی از ماموت ها گسترش یابد، قبلا شروع کرده بود تا از میان برود و عمیق تر شود
5. Economists were probably too busy watching markets gyrate to contemplate last month's big news in science.
[ترجمه ترگمان]اقتصاددانان احتمالا بیش از حد سرگرم تماشای بازارها بودند تا در مورد خبره ای بزرگ ماه گذشته در علم تعمق کنند
[ترجمه گوگل]اقتصاددانان احتمالا بیش از اندازه مشغول تماشای بازار هستند که بتوانند ماه گذشته اخبار علمی را در نظر بگیرند
6. Instead, currencies that used to gyrate sharply during stock selloffs such as the Thai baht, Malaysian ringgit and Indonesian rupiah have barely budged.
[ترجمه ترگمان]در عوض، واحدهای پولی که در طول selloffs سهام مانند the تایلندی، ringgit مالزی و rupiah اندونزیایی مورد استفاده قرار گرفتند، به سختی تغییر کردند
[ترجمه گوگل]در عوض، ارزهایی که به شدت در جریان فروش سهام مانند تایلندی بات، انگلستان مالزی و روپیه اندونزی مورد استفاده قرار گرفت، به سختی پیش رفتند
7. This article deals with the diversity of gyrate angle as well as the variations of equation coefficient in coordinate changes.
[ترجمه ترگمان]این مقاله با تنوع زاویه gyrate و نیز تغییرات ضریب معادله در تغییرات مختصات سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]این مقاله به تنوع زاویه گریت و همچنین تغییرات ضریب معادله در تغییرات مختصات پرداخته است
8. Gyrate The dancers gyrated wildly to the strong beat of the music.
[ترجمه ترگمان]رقاص ها در حالی که می رقصیدند، وحشیانه به آهنگ قوی موسیقی گوش می دادند
[ترجمه گوگل]رقصنده رقصنده به شدت به ضرب و شتم قوی از موسیقی gyrated
9. As the global economy continues to gyrate, you'll hear more and more people calling for the Federal Reserve to either lower or raise interest rates.
[ترجمه ترگمان]همانطور که اقتصاد جهانی به gyrate ادامه می دهد، شما بیشتر و بیشتر خواهید شنید که افراد بیشتری خواهان رزرو فدرال هستند یا نرخ بهره را بالا می برند
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه اقتصاد جهانی همچنان در حال افزایش است، شما بیشتر و بیشتر خواهان دریافت فدرال رزرو برای کاهش یا افزایش نرخ بهره هستید
10. You can't gyrate your hips, bend over backwards, dip your partner, or do any other fancy (and calorie burning) dance moves if you can't control your core muscles.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید باسن خود را خم کنید، به عقب خم شوید، شریک زندگی خود را پایین بیاورید، یا هر گونه فکر دیگر (و سوزاندن کالری)را انجام دهید اگر نمی توانید ماهیچه های مرکزی خود را کنترل کنید
[ترجمه گوگل]اگر نمی توانید عضلات اصلی خود را کنترل کنید، نمیتوانید بافتهای خود را بچرخانید، روی شانه هایتان خم شوید، شانه شان را شانه کنید، یا هر حرکت شگفت انگیز (و سوزاندن کالری) را انجام دهید
11. The motion would make him gyrate out of control.
[ترجمه ترگمان]این حرکت او را از کنترل خارج می کرد
[ترجمه گوگل]این حرکت او را از کنترل خارج می کند
12. Lulled by a canned anthem, people rotate, debate, checkmate, gyrate and truncate.
[ترجمه ترگمان]مردم با استفاده از یک سرود کنسرو شده، می چرخد و بحث می کنند و مات و مات و مات و مات و مات و مبهوت می شوند
[ترجمه گوگل]سرودن یک سرود قارچی، مردم چرخش، بحث، چکرز، چنگال و کوتاه
13. Nutrition support of children and adults with a urea cycle disorder, gyrate atrophy of the choroid and retina, or HHH syndrome.
[ترجمه ترگمان]حمایت تغذیه از کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال چرخه اوره، atrophy gyrate از choroid و شبکیه چشم یا سندروم HHH
[ترجمه گوگل]حمایت تغذیه ای کودکان و بزرگسالان با اختلالات چرخه یورو، آتروفی گریت کروئید و شبکیه، یا سندرم HHH
14. Conclusions The method of the expanded scalp flap is good and effective treatment for the cutis verticis gyrate.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش دریچه سرم گسترش یافته برای درمان موثر و موثر برای the verticis gyrate است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری روش فلاپ سرم گسترشی درمان خوب و موثر برای cutius verticis gyrate است
15. In this paper, we theoretically demonstrate the Gyrator is a kind of transmission element, and it has behaviour to gyrate impe-dandce. Finally, we find that the Gyrator is realized by Hall effect.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما به طور نظری نشان می دهیم که gyrator نوعی عنصر انتقال است، و رفتارش نسبت به gyrate impe - dandce دارد در نهایت ما متوجه شدیم که gyrator اثر هال درک شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ما به لحاظ تئوری نشان می دهیم که Gyrator نوعی از عنصر انتقال است و رفتار آن را به طور کلی از بین می برد در نهایت، ما متوجه می شویم که Gyrator توسط اثر Hall انجام می شود