کلمه جو
صفحه اصلی

rotor


معنی : چرخان، قسمت گردنده ماشین، بردار ثابت
معانی دیگر : (هلی کوپتر و غیره) پروانه، (مکانیک) هر بخش چرخنده (مثلا چرخ های گردنده ی توربین)، چرخله، آرمیچر، چکش برق، روتور

انگلیسی به فارسی

قسمت گردنده ماشین، بردار ثابت، چرخان


روتور، چرخان، قسمت گردنده ماشین، بردار ثابت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the rotating part of a machine, usu. within a stationary part or housing.

(2) تعریف: a set of rotating blades, as on the top of a helicopter.

• rotating part of a machine; set of rotating blades (like the airfoils of a helicopter)
the rotors or rotor blades of a helicopter are the four long pieces of metal on top of it which go round and lift it off the ground.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پروانه - گردنده - چرخان
[برق و الکترونیک] رتور عضو چرخان ماشین یا قطعه ،مانند آرمیچر گردان موتور یا ژنراتور یا صفحات چرخان خازن متغیر . - روتور، گردنده
[مهندسی گاز] قسمت گردنده ماشین، روتور
[نساجی] غلتک چرخنده - چرخانه - روتور- قسمتی از دستگاه ریسندگی چرخانه ای
[ریاضیات] دستگاه چرخنده

مترادف و متضاد

چرخان (اسم)
twister, rotor

قسمت گردنده ماشین (اسم)
rotor

بردار ثابت (اسم)
rotor

جملات نمونه

1. rotor blades of a helicopter
پره های پروانه ی هلی کوپتر

2. It is best to allow the rotor to rotate freely.
[ترجمه ترگمان]بهتر است به روتور اجازه دهید که آزادانه حرکت کند
[ترجمه گوگل]بهتر است اجازه دهیم که روتور آزادانه چرخش کند

3. The rotor cataracts water over the top of the machine.
[ترجمه ترگمان]سقوط هواپیما در بالای دستگاه
[ترجمه گوگل]آب روتور آب بالای بالای دستگاه قرار دارد

4. A rotor from the engine makes the wheels of the car turn.
[ترجمه ترگمان]یک روتور از موتور باعث چرخش چرخ های ماشین می شود
[ترجمه گوگل]یک روتور از موتور باعث می شود چرخ های چرخش ماشین را تغییر دهید

5. Gipe gives values based on rotor diameter for the outputs of a range of wind turbines currently available.
[ترجمه ترگمان]Gipe مقادیری را براساس قطر روتور برای خروجی های یک دامنه از توربین های بادی که در حال حاضر موجود هستند، می دهد
[ترجمه گوگل]Gipe ارزش ها را براساس قطر روتور برای خروجی های طیف وسیعی از توربین های باد در حال حاضر در دسترس می باشد

6. When the whole rotor system is spinning in clean air, it suddenly lifts very strongly-translational lift.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کل سیستم روتور در هوای پاک در حال چرخش است، ناگهان بلند - انتقالی بسیار قوی را از بین می برد
[ترجمه گوگل]هنگامی که کل سیستم روتور در هوا تمیز می چرخد، ناگهان آسانسور بسیار قوی ترجمه می شود

7. In sunlight the rotor disc becomes visible and this gives more information on the roll attitude of the model.
[ترجمه ترگمان]در نور خورشید، دیسک روتور قابل رویت می شود و این اطلاعات بیشتری در مورد نگرش roll مدل به دست می دهد
[ترجمه گوگل]در نور خورشید، دیسک روتور قابل مشاهده می شود و این اطلاعات بیشتری را در مورد نگرش رول مدل می دهد

8. I heard the tail rotor buzz again.
[ترجمه ترگمان]دوباره صدای وزوز روتور را شنیدم
[ترجمه گوگل]من شنیده ایم که روتور دم دمار از روزگارمان درآورد

9. This meant that the rotor could be used in heavy winds and should not compromise the ship's safety.
[ترجمه ترگمان]این بدان معنی است که روتور می تواند در باده ای شدید به کار رود و نباید ایمنی کشتی را به خطر بیاندازد
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که روتور می تواند در باد های سنگین مورد استفاده قرار گیرد و نباید ایمنی کشتی را به خطر بیندازد

10. Tail rotor trim is variable and depends on many factors which are discussed elsewhere.
[ترجمه ترگمان]تریم دم روتور متغیر است و به عوامل بسیاری بستگی دارد که در جای دیگری مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]ترمیم روتور دم متغیر است و بستگی به عوامل بسیاری دارد که در جای دیگر بحث شده است

11. A load torque produces a static position error, which can be deduced directly from the static torque/rotor position characteristic.
[ترجمه ترگمان]یک گشتاور بار یک خطای موضعی استاتیک ایجاد می کند، که می تواند مستقیما از مشخصه وضعیت گشتاور ثابت \/ روتور بدست آید
[ترجمه گوگل]یک گشتاور بار خطای وضعیت ایستا را ایجاد می کند که می تواند مستقیما از موقعیت موقعیت گشتاور / روتور استاتیک محاسبه شود

12. I undid the rotor tie-down strap and removed it.
[ترجمه ترگمان]تسمه بستن روتور را باز کردم و آن را برداشتم
[ترجمه گوگل]من بند بند بند روتور را قطع کردم و آن را برداشتم

13. This may require new materials - the experimental rotor is built of wood, which Wortmann says has the best damping.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است به متریال جدید نیاز داشته باشد - روتور تجربی از چوب ساخته می شود، که Wortmann می گوید دارای بهترین میرایی است
[ترجمه گوگل]این ممکن است نیاز به مواد جدید - روتور تجربی از چوب ساخته شده است، که وورتمن می گوید بهترین دمنده است

14. You should see the tail rotor slow right down or even stop.
[ترجمه ترگمان]شما باید حرکت دم روتور را به سمت راست و یا حتی متوقف کنید
[ترجمه گوگل]شما باید روتور دم را به سمت پایین آهسته یا حتی متوقف کنید

15. Chris Retzler has built a prototype of a machine called the wave rotor.
[ترجمه ترگمان](Chris Retzler)یک نمونه اولیه از ماشین به نام روتور موج را ساخت
[ترجمه گوگل]کریس Retzler یک نمونه از یک ماشین به نام روتور موج ساخته شده است

rotor blades of a helicopter

پره‌های پروانه‌ی هلیکوپتر


پیشنهاد کاربران

در ریسندگی:سیستم ریسندگی چرخانه _اوپن اند. روتور

چرخانه ، چرخشگر

ملخک، ملخ

جزء رونده ماشین

[مکانیک]قطعات پروانه

چرخنده، پروانه

rotor ( فیزیک )
واژه مصوب: چرخانه
تعریف: بخش چرخندۀ هر ماشین الکتریکی


کلمات دیگر: